همه چیز درباره رشد و تکامل ذهنی در کودکان صفر الی شش ساله(بخش پایانی)

همه چیز درباره رشد و تکامل ذهنی در کودکان صفر الی شش ساله(بخش پایانی)



دو سالگی: مستقل

مشاهدات والدین: فرزندتان اصرار دارد تا هنگام سواری کمربند ماشین اسباب بازی را خودش ببندد. اصراردارد و شما را متوجه می کند که حتما خودش باید این کار را انجام دهد. حتی اگر بخواهید به او کمک کنید ممکن است این کار موجب خشم و واکنش کودک شود.

چرا: توانایی تکلم و کلمات در این رده سنی به میزان قابل توجهی دامنه یادگیری آنها را افزایش داده است. تمامی چیزهایی که می تواند به زبان آورد، سرو صداهایی که در ارائه آنها مهارت یافته و در نهایت مهارت های بیشتر حرکتی؛ همگی زمینه ای را برای حس جدیدی به نام "استقلال" در کودک ایجاد می کند. اکنون زمانی فرارسیده که کودک احساس می کند وجودی مجزا از والدینش دارد زیرا خودش می تواند به تنهایی کارهایی را انجام دهد. اینجاست که والدین از جملاتی مانند : تو نمی توانی، برایت دشوار است و مواردی شبیه این ها زیاد استفاده می کنند.

کمک کنیم: کودک قدرتمند! ممکن است تمایلی به نشستن در آغوش والدین خود برای کتاب خوانی و داستان های مصور نداشته باشد اما این دلیل نمی شود که شما به عنوان پدر یا مادر از این کار دلسرد شوید زیرا کتاب خوانی برای کودک اثر مهمی در توسعه مهارت های کلامی او خواهد داشت. از سوی دیگر کودکانی که دائما داستان های گرم و شاد گوش می دهند عملکرد بهتری در یادگیری از خود به نمایش خواهند گذاشت. پس با لج بازی کودکان خود کنار آمده و هوشمندانه به آنها اجازه دهید تا یک کتاب را انتخاب کنند، سپس بگذارید تا با وسایل مورد علاقه خود بازی کنند اما همزمان خواندن کتاب را برایش آغاز کنید. این روش را دائم دنبال کنید: او بازی می کند و شما کتابی که انتخاب کرده را برایش می خوانید. حتما می دانید که حضور صدای برنامه های تلویزیونی به عنوان پس زمینه بازی فرزندتان می تواند آثار مخربی بدنبال داشته باشد اما صدای والدین و در حال کتابخوانی بهترین صدای پس زمینه محیطی هنگام بازی فرزندان خواهد بود.

 

سه سالگی: متفکر

مشاهدات والدین: حتما بارها یا بهتر بگوئیم هزاران بار از فرزندان خود پرسش "چرا" شنیده اید؛ آنهم فقط طی یک روز!

چرا: مرحله بسیار مهمی از رشد تکلم با نیمکره چپ مغز در ارتباط است. بانک لغات کودک شما بین 500 تا 800 کلمه ظرفیت دارد که با آنها می تواند جملات 3 تا 5 کلمه ای را برزبان آورد. علاوه براین توانایی مشاهده یا دیدن در فرزندتان تخصصی تر شده است، زیرا چیزهای زیادی را مشاهده می کند اما نمی تواند درک کاملی از رویدادها و اتفاقات محیط اطراف خود داشته باشد. این عدم درک زمینه استفاده از "چرا" را فراهم می کند.

کمک کنیم: در برابر هجوم چراهای کودک فقط و فقط باید صبوری کرد. هر چند دشوار است اما هرگز سعی نکنید فرزند خود را خاموش کنید. تحقیقات نشان می دهد که هدف کودک از طرح سوالات در سن 3 سالگی به هیچ عنوان جلب نظر والدین نیست بلکه آنها می خواهند به راز رویدادهای و اشیا اطراف خود پی ببرند. در این مرحله چنانچه کودک به پاسخ صادقانه دست نیابد بازهم پرسش خود را تکرار می کند و این کار تا ابد ادامه خواهد داشت! اگر او از شما سوال می کند که مارها بدون گوش چگونه می شنوند؟ و شما سوال او را با پاسخ شاید نمی شنوند از سر خود باز می کنید این مورد چیزی از یک جنایت کلامی کم ندارد. بنابراین بازهم از شما سوال های جدیدی درباره گوش مار می کند پس بهتر است به او بگوئیم آنها گوشی متفاوت با انسان دارند و گوش شان درون بدن قرار دارد. کمی اگه بزرگ تر شوی می توانم این سوال را دقیق تر برایت پاسخ بگویم. شاید با این روش پاسخگویی مخالف باشید یا آنرا بی فایده بدانید اما شک نکنید که کودک به خوبی هیجان و متانت شما را در رابطه با چیزی که سوال کرده درک می کند و از پاسخ شما لذت می برد به عبارت دیگر همراه با جوابش "حس ارزشمندی" را نیز دریافت می کند.

 

چهار سالگی: رویاپرداز

مشاهدات والدین: شکل جدید از بازی های تقلیدی در کودک مشاهده می شود؛ یا بهتر بگوئیم این بازی ها تخصصی تر توسط وی اجرا می شوند. او گاهی نقش فرزند را برعهده دارد و دور بعدی بازی عهده دار رُل والدین می شود. در این میان معمولا با قدرت آدم های بد را نیز شکست می دهد.

چرا: کودک در این مرحله سنی تکامل بیشتری را در خود احساس می کند. آثاری از تفکر انتزاعی در او مشاهده می شود و با شناختی که از زمان برایش ایجاد شده می تواند اهداف کوتاه مدتی را برای خود تنظیم کند. این توانایی ها در مجموع کمک می کند تا هنگام بازی سناریوهای جالبی را به نمایش بگذارد و نقش های مختلفی را بازی کند. به اعتقاد رواشناسان؛ بازی تقلیدی یا نقش آفرینی راهی است که کودک از آن برای اکتشاف افکار دیگران استفاده می کند تا بتواند برای مثال وضعیت یک دکتر یا پلیس را بهتر درک کند.

کمک کنیم: بدنبال بازی کودکان خود در فضاهایی دارای عناصر طبیعی باشیم. تحقیقاتی که در دانشگاه تنسی(آمریکا) انجام شده؛ مشخص کرد محیط بازی طبیعی با حضور عناصر طبیعی و کودکان اثر بسیار بیشتری در توسعه خلاقیت های کودک در مقایسه با محیط بازی با حضور فلز یا آسفالت دارد. در شرایطی که کودک 4 ساله علاقه زیادی به بازی با کودکان دیگر دارد و همواره احساس می کنیم که لازم است تا به اصطلاح همبازی داشته باشد، چنانچه از شما(هر کدام از والدین) برای پیوستن به بازی خود دعوت کرد به سرعت بپذیرید و همراه او شوید. تحقیقات روانشناختی کودک اثبات کرده: هنگامی که کودکان با والدین خود بازی های تقلیدی را انجام می دهند، آن بازی به مراتب پیشرفته تر و تخصصی تر شده و کودک با جدیت بیشتری سعی در ایفای کم نقص نقش خود را دارد. در این زمان است که شما به هنرپیشه ای برای فیلمی تبدیل می شوید که کارگردانی آنرا فرزندتان برعهده دارد و این نقطه اوج بازی تقلیدی خواهد بود.

 

پنج سالگی: همه کاره

مشاهدات والدین: امکان پرداختن به کاری در خانه بدون حضور فرزندمان وجود ندارد! همیشه حاضر است و می خواهد به ما کمک کند. هنگامی که برای مرتب کردن انباری به پارکینگ می رویم، زودتر از ما خود را به آنجا رسانده و پیوسته پیشنهاد جابجایی اجسام را می دهد. تصور انجام یک کار در خانه بدون حضور این همکار ویژه تقریبا غیر ممکن است! و گاهی اوقات از تکرار این وضعیت کلافه و فراری هستیم.

چرا: کودک در این رده سنی بطور ناگهانی متوجه می شود که رفتارش بر دیگران اثرگذار است. در می یابند: اگر داشته های خود را با دوستانشان به اشتراک بگذارند آنها را شاد می کنند/ اگر بتوانند تا 10 بشمارند مادرشان را به تحسین وا می دارند/ اگر یک لیوان آب برای پدر بیاورند، نوازش و تشکر را بدنبال دارد و ...

بدین ترتیب کودک به نوعی در می یابد که مقبولیت حس بسیار خوبی است و بدنبال آن است تا از محیط بیشتر دریافتش کند. این حس خوب نتیجه رشد سریع قشر مغزی پیش پیشانی است که با توجه به تحقیقات پزشکی نقش بسیار مهمی در تجربه خُلق دارد.

کمک کنیم: وقتی کودک شما کارهایی را متفکرانه انجام می دهد و تلاش می کند تا نظرتان را جلب کند . کودک به خوبی حس درونی شما را همراه با کلامتان درک می کند. تحقیقات اخیر در رابطه با کودکان 5 ساله نشان می دهد که کودکان در پیش بینی و ارزیابی احساسات دیگران بسیار خوب عمل می کنند.

 

6 سالگی: قاضی

مشاهدات والدین: از اینکه فرزند 6 ساله شما رفتاری بزرگوارنه در برابر دیگران بویژه با کودکان کوچکتر از خود دارد متعجب و در عین حال خشنود هستید. خوشحال کردن دیگران برایش اهمیت زیادی دارد. به سرعت در رابطه با رفتارها و رویدادهای خانه نظر خود را اعلام می کنند.

چرا: در این زمان دقت او به محیط اطرافش بیش از هر زمان دیگر است. نسبت به آنچه که می بیند واکنش و تحلیل های خاص خود را دارد. به هیچ عنوان به رویدادهای اطرافش بی تفاوت نیست. در 6 سالگی لوب قدامی رشد جهشی و تندی را تجربه کرده و هر چه بیشتر محتوای شخصیتی فرزند شما را شکل داده است. همانطور که می دانید چاره یابی، هیجانات، تمرکز و از همه مهمتر قضاوت از جمله کارکردهای این بخش از مغز است. فرزندتان برای تمام رویدادهایی که طی روز مشاهده می کنند، قضاوت های خاص خود را دارند.

کمک کنیم: مغز کودک شما هم اکنون (در 6 سالگی) به مرحله ای از تکامل رسیده که وی را قادر به قضاوت و برخورداری از دیدگاه شخصی می کند. اما جریان رشد همچنان با سرعت ادامه دارد،.

 


Report Page