هشت مارس؛ لحظه خلق امکان ها

هشت مارس؛ لحظه خلق امکان ها

انجمن آزاداندیش
یادداشت دانشجویی به مناسبت روز جهانی زن


به یاد تمام زنانی که در این راه قدم گذاشته‌ و این مبارزه‌ی روزمره را تداوم بخشیدند.


در ۸ مارس ۱۸۵۷، زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌بافی و لباس دوزی در نیویورک به خیابان‌ها آمدند و خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط نامناسب کار شدند. بعد‌ها طی چندین تجمع ۸ مارس روز جهانی زن نام گذاری شد و یادآوری این روز با حقوق زنان گره خورده است. نکته‌ی مهم و مغفول در این یادآوری‌ها، امتناع زنان از کار به جهت اعتراض به وضع موجود است؛ امتناع از کار و خلق فضای اعتراضی جهت دست‌یابی به زندگی بهتر.


نگاه کردن به تاریخی که در آن زنان امکان ابراز وجود نداشته و با امتناع و اعتراض توانستند فضاهایی برای امکان بروز و ظهور خود در عرصه اجتماع را بیافرینند، نکته‌ای اساسی است.

زنان با اعتراض و تبدیل به سوژه شدن توانستند دستاوردهای بسیاری داشته باشند. حق رای، حق کار، حق دستمزد برابر، حق سقط جنین و... بسیاری از دستاوردهایی است که به دلیل مبارزات زنان برای دست‌یابی به حقوق‌شان رقم خورده است. چنین دستاوردهایی را نمی‌توان به خیرخواهی حاکمان نسبت داد. این دستاوردها نتیجه‌ی اعتراضات و حق‌خواهی زنان است.


اگر بخواهیم دست‌یابی به هر حق و حقوقی را نتیجه‌ی منطقی کنش‌گری و مبارزات گروه‌های مختلف اجتماعی بدانیم، باید اذعان کنیم که حق و حقوق زنان زمانی رقم می‌خورد که بتوانند خود را با مبارزه‌ی دیگر گروه‌های اجتماع نیز پیوند بزنند. خلق فضاهای اعتراضی بدون پیوند خوردن با دیگر گروه‌ها و بدون اتحاد بین‌شان صرفا به دستاوردهای کوتاه‌مدت منجر خواهد شد. دستاوردهایی که ممکن است چه بسا بین گروه‌های اجتماعی مختلف فاصله بیندازد و به جای متحد کردن‌شان برای رسیدن به آزادی، به اختلاف‌شان بینجامد.


زنان کارگر کارخانه‌ی پارچه‌بافی دریافته بودند که برای رسیدن به حق‌شان باید اعتراض‌شان را به بطن جامعه بیاورند. زنان از کار خود دست کشیدند و برای لحظه‌ای آن فضای اعتراضی را دوباره خلق کردند، با پیوند زدن اعتراضشان به عموم جامعه و به خیابان آوردن آن. چرا که تنها بدین صورت است که همگان متوجه استثنایی بودن وضعیت می‌شوند؛ وقتی زندگی روال خود را طی می‌کند و گروهی در این زندگی به اصطلاح عادی روزمره سعی می‌کنند عادی نبودن وضعیت را به همگان نشان دهند و شاید راهی برای مبارزه با وضعیت را جلوی روی همگان بگذارند.

عاقبت همه‌چیز به جنبش‌های مقاومت و مبارزه‌ی این گروه‌ها بستگی دارد. به این بستگی دارد که این گروه‌ها با اشکال متفاوت اعتراض‌شان حتی برای لحظه‌ای از نقش اجتماعی‌ تعریف‌شده‌ی‌شان فاصله می‌گیرند و بی‌عدالتی‌هایی که درون این وضعیت به اصطلاح عادی وجود دارد را به نمایش می‌گذارند. در پس همین لحظه‌ها امکان‌های جدیدی برای ادامه‌ی راه نمایان می‌شود؛ امکان‌هایی برای خلق عاملیت زنان و امتناع از پذیرفتن بی چون و چرای وضعیت. لحظه‌ای که این امکان‌ها نمایان می‌شود، لحظه‌ای است که باید از خلال آن به فردا اندیشید؛ فردایی که نوید آزادی را با به دست گرفتن مسئولیت ها می‌دهد. مادامی که گروهی لحظه‌ای برای به دست گرفتن حق خود به خیابان آمده و تلاش برای رقم زدن سرنوشت خود را دارد، می‌توان امیدوار بود از پس این اعتراض امکان‌هایی برای سازماندهی جامعه وجود داشته باشد.


نمونه‌ی مهم این امتناع و اتحاد جنبش زن، زندگی، آزادی است. جنبشی که از دادخواهی برای مرگ دختری شروع شد که حجاب مدنظر حاکمیت را نداشت و کشته شدنش انفجاری را در جامعه ایجاد کرد. پیوند خوردن این حق‌خواهی به تمامی گروه‌های اجتماعی و ایستادگی مردان در کنار این جنبش از نکاتی است که نباید فراموش شود. شاید اگر این پیوند نبود، اعتراضات چنین گسترش پیدا نمی‌کرد. این پیوند خوردن صرفا یک آرمان نیست، وقتی ستم روا شده به افراد به سازوبرگ‌های ایدئولوژیک حاکمیت جمهوری اسلامی برمی‌گردد بالطبع راه مبارزه با این سازوبرگ‌ها نیز اتحاد و پیوند خوردن با تمامی گروه‌های اجتماعی تحت ستم است. مادامی که مبارزه‌ی زنان با حجاب اجباری و باقی حقوق‌شان در تلاش برای پیوند زدن و اجتماعی کردن باشد، فضاهای مقاومت جدیدی نیز رقم می‌خورد. چرا که چنین مبارزه‌ای از اساس به وجود جمهوری اسلامی گره خورده است.

در آخر باید یادآور شویم هشت مارس به یقین روزی سیاسی است. روزی که زنان با پیوند زدن اعتراضاتشان به جامعه و بازپس‌‌گیری حق و حقوق‌شان، امکان کنش‌گری را فراهم می‌کنند. کنش‌گری‌ای که در پیوند با دیگر گروه‌های اجتماعی است و با خلق امکان‌های جدید مبارزه، نوید آینده‌ای را می‌دهد که در آن دست‌یابی به حق و حقوق با به دست‌گیری سرنوشت و کنش‌گری گره خورده است. مانند زنانی که علیه قدرت و شیوه‌ی بازنمایی دلخواهش می‌ایستند و خود را بازتعریف می‌کنند. این حضور داشتن، ابراز وجود روزمره و ارائه تصویر جدیدی که به دست خود افراد رقم می‌خورد، نقطه‌ی شروع آزادی و رهایی است. یعنی همان چیزی که در شعار اصلی جنبش عظیم اعتراضی سال ۱۴۰۱ تبلور یافت: زن، زندگی و آزادی.


@atuazadandish

Report Page