نیستیrview magazine

نیستیrview magazine

@billie_eilish_fp

لانا دل ری سال گذشته کاور ما رو برای پروموت آلبومش Did You Know That There's a Tunnel Under Ocean Blvd زیبا کرد و بیلی آیلیش مصاحبه رو باهاش انجام داد

الان که بیلی با البوم جدیدش Hit Me Hard And Soft آمادس ما لانارو براش پس گرفتیم

بیلی +

لانا -

1 می 2024


- سلام حالت چطوره؟


+ خوبم


- مجبور نیستی حتما جلوی دوربین باشی فقط داشتم سلام میکردم


+ از انجام هرکاری خوشحال میشم چون دیدن صورتتو دوست دارم


- اوکی باحاله، الان خونه‌ای؟


+ خونه‌ام مدتیه که زیر آفتاب دراز کشیدم و ازش لذت میبرم


- این تمام کاریه که دلم میخواد انجام بدم با این حال، نیاز به تمرکز داشتم و برای همه کسایی که در حال حاضر به این تماس گوش میدن متاسفم چون توی یه نقطه ممکنه همچیو بهم بریزم اما الان نه


+ [ میخنده ]


- اوکی قراره یه چیزایی رو بگم که توی یه جمله به زور جمع شدن


+ [ میخنده ] تو خیلی کیوتی، دختر کوچولوی استرسی


- نه بچ [ میخنده ] اوکی خب من درمورد سومین ترک تو CHIHIRO سرچ زدم و فهمیدم اسم کاراکتر اصلی Spirited Away هستش و در ژاپنی به معنای "هزار سواله" اما وقتی البوم رو گوش کردم هزارتا سوال برام باقی نموند من از البومت بیشتر چیزی که خودت هستی رو دریافت کردم و تنها تکه هایی که متوجهشون نشدم این بود که تو قراره بهم چی رو بفهمونی، چیزی که تو هنوز در حال کشف کردنش هستی پس بیا درمورد ترک اول Skinny حرف بزنیم [ میخنده ]

+ اوکی اول از همه اصلا ممنونم که وقت گذاشتی و بهش گوش دادی و قبول کردی که این مصاحبه رو انجام بدی تو میدونی چقدر دوستت دارم و حرف زدن باهات برام چه معنایی داره فقط خوشحالم که صورتت رو میبینم


- منم همینطور همچنین چیزای زیادی درمورد کوچلا وجود داره چون نه تنها اومدی با من اجرا کنی ، بلکه شب قبل هم سر تمرین حاضر شدی، که دیوانه کنندست چون کار و وقت زیادی ازت برد


+ اوهوم


- میدونی چه حسی داشتم وقتی اون بالا بودم، اینطوری بودم که "کمک" و تو اینطوری بودی "نیازی به کمک نداری" برای همین وقتی تلفنو برداشتم خندیدم چون آلبومت برای من خود تو بودی تو رئیسی، جسوری و درعین حال نیستی مطمئنم تو سوالاتی داری و به همون اندازه جواب وجود داره


+ [ میخنده ]


- تو کل مدتی که به البوم گوش میدادم لبخند زدم اینطوری بودم که "اره دوباره خودشه" و فقط دوتا چیز بود که سوپرایزم کرد

یکیش اهنگی به اسم the greatest بود چون اینطوری بودم که "این با چیزی که ما درموردش اینجا حرف زدیم جور درنمیاد" با خودم گفتم "این کیه دیگه" و بعدش توی skinny وقتی تو گفتی "من همیشه دوستت داشتم" و من اینطوری بودم که "اگه کسی ازم پرسید 'بنظرت کسی اذیتش کرده؟' بهش میگم 'احتمالا یه چیزی هست اما نمیتونم بهت بگم چیه' پس بیلی آیلیشم گاهی اینطوری صدمه میبینه؟ وات د هل؟


+ درسته؟ این خیلی شگفت‌انگیزه که یه آدمی باشی که از نظر ظاهری، شاکی حساس نیست خیلی زمان‌هایی، توی این آلبوم هست که راجب موقعیتیه که من توش اینجوری بودم "ترجیح میدم شکنجه بشم اما بجاش یک فردی‌رو دارم که فکر میکنه من باحالم و یک فردی‌رو دارم که خیلی هیستریک و واقعی احساسات منو بیان میکنه" یه عالمه آهنگ هست توی این آلبوم که این درک رو " شاید من با ایده‌ی بی‌اعتنایی آبسسدم" منعکس میکنه


- اوه جالبه


+ ترجیح میدم در سکوت رنج بکشم تا اینکه بگم چی ازارم میده و بقیه فکر کنن ادم خیلی حساسیم


- [ میخنده ] تو منو یاد یکی از اکسام میندازی بامزه ترین ادمی که میشناسم، سال ها بعد بهش گفتم "فکر میکردم تو خیلی بی‌تفاوتی" و اون گفت "هستم، اما قطعا نیستم"


+ [ میخنده ‌]


- هرگز تصور نمیکردم که تو باید این احساسات رو باهم نگه داری این تصورو پیش خودم داشتم که توی یه نقاط خاصی باید کنارهم گذاشته بشن


+ ‌[ میخنده ‌] به عنوان فردی که به چیزی اهمیت نمیده باهاش کنار میام من به مردم اهمیت میدم و شور و عشق هم دارم اما متوجه شدم توی روابطم هیچکدوم از نیازهام رو بیان نمیکنم اینکه متوجه بشم اینکارو میکنم برام جالب بود و این لیریک ها هم راجب همین هستن تقریبا مثل اینه که از خودم رنجیدم برای اینکه هیچوقت از خودم دفاعی نمیکردم چون اگر اینکارو میکردم همه چیز تغییر میکرد اما همیشه با این ضعفم مشکل داشتم


- این جمله ای نیست که معمولا از یه زن جوان بشنوم پس دوسش دارم، این همه چیز رو از نظر من توی دیدگاهم نسبت به تو تغییر داد تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اگر امسال چیزی یاد گرفته باشم اینه که همه چیز توی زمانی که باید اتفاق میوفته چون وقتی به خیلی چیزا توی گذشتم نگاه میکنم اینطوری میشم که "میتونم بفهمم که چرا در ابتدا به فلان چیز اشاره نکردم الان با عقل جور درمیاد"


+ درسته


- یه چیزی که توی این البوم ازش خوشم اومد اینه که تو چطوری منتشرش کردی، من اینطوری بودم " skinny اون اهنگ لعنتی قلبمو خورد کرد " اما درست در انتهاش تو lunch رو گذاشته بودی این کارت عمدی بود.

+ ‌[ میخنده ‌] میدونم


- با خودم گفتم "واو ما برگشتیم"


+ انگار بهت سیلی میزنه


- اوههه تازه فهمیدم تایتل این البوم، فکر کن skinny یهویی میره سمت lunch که حال و هوای اهنگ رو به طرز عالی تغییر میده اینطوریه که، اوکی خوبه اونارو تا اونجایی که میشه پایین بیارین و یهو یه اتیش بزنید تا بپرن بالا


+ اون خیلی هدفمند بود، سخت و اروم و سخت و اروم ضربه میزنه (اسم البوم) موتیف ها و ملودی هایی هستن که تکرار میشن و لیریک هایی که به آهنگ های دیگه برمیگردن آهنگ ها به همدیگه تبدیل میشن هدف این بود که skinny کاری که باید رو انجام بده و بعدش اخرش صدای درامز lunch رو بشنوید و بعد lunch وارد میشه و میخوره تو صورتت


- و بعدش در انتها همون تایپ ملودی رو میگیریم که توی skinny استفاده شده بود، ما به اون مکان آسیب پذیر تر وارد شدیم


+ اوهوم


- من سوالاتی درمورد chihiro دارم اما به جهاتی با پروداکشن بهم جوابارو دادی آهنگ های خاصی بودن که تقریباً وایب موسیقی های جهانی رو داشتن، کلمه ای برای توصیفش پیدا نکردم، من نمیدونستم که اونا درام هستن یا نه، نمیدونستم اهنگا درامز هستن یا نه، نمیدونستم اونا سینث هستن یا نه اما این انتخاب های پروداکشن های مشترک وجود داشت و عاشق این بودم که وقتی چندتا اهنگ پشت سرهم لیست میشن هر اهنگ درست انتهای اهنگ قبلی پخش میشه اما بعدش با یه اهنگی رو به رو میشی که پشماتو میریزونه تو فکر میکنی مردم...


+ وایسا، میخوام سوالاتت درمورد chihiro رو بشنوم و اون جوابی که از طریق پروداکشن بهش رسیدی، این خیلی برام جالب بود


- خب من درمورد اهنگ chihiro سوالی نداشتم سوالاتم بعد از اینکه درمورد اسمش سرچ زدم برام پیش اومد


+ درسته


- و بعدش رفتم نگاه کوچیکی به فیلمش کردم وقتی چیهیرو خوشحال تر شد چون اسمش به سِن تغییر پیدا کرد پس من رفتم و درمورد معنای اسم سِن سرچ کردم و معنی "یک هزار" رو داشت پس اسمش از "یک هزار سوال" به "یک هزار" تغییر کرد که بنظر من زیبا بود اینکه با ثابت نگه داشتن هویت خودت بتونی تغییر کنی خیلی دردناکه به خصوص اگر از ریشه بصورت ذاتی کنجکاو و با استعداد باشی این بهترین چیزیه که کسی میتونه به عنوان یک موسیقیدان بهش امیدوار باشه چون برای من، آلبوم به وضوح متفاوت بود، محتوا متفاوت بود، پروداکشن کمی متفاوت بود، اما هنوز هم خود تو بودی

+ هومم اوهوم


- کنجکاو نیستی که مردم چه فکری قراره راجب lunch بکنن؟


+ ‌[ میخنده ‌] من کاملا از اون چیزی که مردم قراره بگن آگاهم بزرگ شدن و تغییر کردن درست جلوی چشم دنیا خیلی عجیبه، احمقانه ترین قسمتش کشفیات جدیدم راجب خودمه و یهویی همه همه‌چیزو میدونن و من حتی یک ثانیه هم برای خودم ندارم که به احساسی که بهم دست میده فکر کنم


- سخته


+ خیلی خسته کنندس


- چیز خوبی که در این مورد میتونم بهت بگم اینه که یسری چیزایی که راجب خودم شنیدم رو بعدا تونستم به نفع خودم استفاده کنم بعضی از اون اطلاعات مفید بودن اما اکثرشون نه


+ ‌[ میخنده ‌]


- منم تقریبا حس میکنم که جلوی چشم دنیا بزرگ شدم چون مهم نیست توی چه سنی معروف میشی وقتی این اتفاق میوفته تو دوباره رشد میکنی مثل یه تولد دوبارس


+ واقعا هست


- حس میکنم درمورد من بیشتر شبیه یه اعدام بود اما تو به معنای واقعی کلمه در مقابل دنیا بزرگ شدی حس میکنم خیلی سهل انگاریه اگه درموردش صحبت نکنیم، تو برای اهنگی مثل lunch بهش نیاز نداری فرهنگمون درحال حاظر خیلی گرم با همچین چیزی برخورد میکنه (منظورش LGBTـه)


+ من خوش شانسم که در دوره‌ای از زمان هستم که از همچین چیزی توی بسیاری از جهات استقبال میشه البته هنوزم یه مشکله بزرگه اما نه چندان، چیزی که ناامید کننده بوده و به من اضطراب زیادی میده اینه که نیاز دارم همیشه خودم رو به بقیه توضیح بدم


- دقیقا، چطور حتی میتونم ازت بپرسم "lunch راجب چیه" به هرحال خدا به داد همچین ادمایی که این سوالارو میکنن برسه من که فقط براشون احساس تاسف دارم


+ نه، درست میگی بخش های دشوار زیادی در مورد شهرت وجود داره، اما یکی از ناامید کننده ترین چیزها اینه که نمیتونی از خودت دفاع کنی یا توضیحی بدی اینجوریم که "رفیق تصور کن همه مردم دنیا شایعه ای در مورد تو شنیدن که یا درست نیست یا خارج از چهارچوب واقعیت تعریف شده" و میخوام و نیاز دارم که خودم رو توضیح بدم اخیرا متوجه شدم که برای زندگی و احساس خودم خیلی مضر هستم

-بله


+ هر بار که از نقطه ناامیدی خودم گذشتم و به توضیح خودم پرداختم اوضاع فقط بدتر شد این باعث شد که من زودتر از موعد چیزهایی رو بیان کنم که حتی از دونستنشون نسبت به خودم اطمینان نداشتم یا حس راحتی نمیکردم و یهویی من افکارمو به مردم میگن و همه اینطورین که "یاخدا این روی واقعی اونه" و دلم میخواد بگم "شماها دارید کاری میکنید که من به خودم اجازه رشد و تغییر ندم" این خیلی ترسناکه


- این صد درصد درسته اما به قول اخریت تکستی که بهم دادی، هرچیزی که تو بگی قراره عالی باشه میتونم بهت بگم در واقع برای عموم هم این حرف صدق میکنه چون یک دوره 10 ساله بود که از خودم دفاع نکردم و چیزی نگفتم و بعد شروع کردم به گفتن داستانم "نه ما پولی نداشتیم" و این واکنش فوری و وحشتناک بود یه ضرب المثل هست که میگه "دلت میخواد روی کدوم تپه بمیری؟" و من اینطوری بودم که "روی این تپه بچ برای مردن میرم روی تپه پول" و بعدش فقط به خاطر نوشتن آهنگی در مورد تماشای دوست پسرم در حال بازی های ویدیویی به دردسر زیادی افتادم اما فقط به این دلیل که داستان های ما در ستارگان نوشته شدن به این معنی نیست که اونا روی سنگ هم حک بشن اگر بخوام برگردم به عقب و چیزی کاملاً متفاوت از چند سال پیش بگم میتونم با نهایت اطمینان بهت بگم که هرکاری که میخواستمو انجام خواهم داد و ریسک حرف مردمو به جون میخرم تنها چیزی که مهمه اینه که از نتایج حرفاشون دور بمونیم


+ اوهوم


- اوکی خب یه سوال کوچولوی کیوت برای تو ما درمورد معنای اسم "هزار سوال" صحبت کردیم اما بعد از اینکه مردم آلبوم رو شنیدن تو سوالاتی از مردم داری مثلا توی wildflower تو اینطوری که "همه چیز خوبه درسته؟ تو به اون دختر فکر نمیکنی درسته؟" میخواستم بدونم وقتی یکی از رابطه های عاشقانه‌ـت تموم میشه تو با هزاران سوال توی ذهنت ترکشون میکنی؟ یا اونا تورو با هزاران سوال ترک میکنن؟ یا 50-50؟ ایا عاشق تو شدن برای اونا خطرناکه؟ یا اینکه عاشق شدن برای تو بیشتر خطرناک تره؟


+ سوال بزرگیه لانا

- کوچیک بنظر میرسید


+ [ میخنده ‌] چقدرم کوچیکه...این یه سوال خوب بود، فکر میکنم...


- اگه مجبور باشم روی جوابت شرط ببندم میگم باید 50-50 باشه شرط میبندم، قطعیش میکنم پول میذارم وسط روی 50-50


+ ‌[ میخنده ‌] تو فکر میکنی 50-50ـه؟ من..


- بعد از wildflower و اسم اون خفنه چی بود..birds of feather؟ فکر میکنم قطعا 50-50 باشه آره "میگی میخوای ترکم کنی؟ احمق نباش توهمی" و من اینطوری بودم "خدایا این باید یه وضعیت 50-50 باشه اونم میتونست ترکش کنه" اوکی بگو ببینم


+ ‌[ میخنده ‌] حتی جوابشو نمیدونم فکر کنم 50-50 احتمالا درست باشه وقتی عاشقم به معنای واقعی کلمه از کسی که بهش تبدیل میشم متنفرم


- این مردونه ترین چیزیه که تاحالا گفتی، فکت


+ راست میگی


- ادامه بده


+ می‌خواستم بگم که اصلا اینکه کنترل چیزها دستم نباشه رو دوست ندارم، ولی چیز‌هایی هستن که کنترل نداشتن بهشون رو دوست دارم من یه مشکل قدرت و کنترل دارم (نیاز دارم اون کسی باشم که دارنده‌ی قدرت و کنترله) و همچنین دوست ندارم در رابطه‌های رمانتیک آسیب‌پذیر باشم این بهم حس راحتی نمیده و حتی نمیدونم چندبار واقعا عاشق شدم فکر میکنم نسخه های مختلفی از عشق وجود داره و فکر میکنم تو میتونی عاشق باشی بدون اینکه حست اونقدر عمیق باشه خیلی نمیخوام وارد جزئیات بشم چون قطعا ادبمو از دست میدم اما من هرگز دور انداخته نشدم و کسی منو رد نکرده همیشه اونی که رابطه رو تموم میکنه خودمم


- این واقعا اونقدرام بی‌ادبانه نیست چون ممکنه تو یه جایی از دوویدن توی رابطه خسته بشی درسته؟


+ قطعا، فکر میکنم وقتی مردم اینو بشنون قراره بگن "اوه تنها کاری که تو انجام میدی شکوندن قلب بقیس" اره باشه ولی معنیش این نیست که همیشه طرف مقابلم بی گناه بوده به این معناس که توی مقطعی از رابطه من اینطوری بودم "فقط بذارین من از اینجا گورمو گم کنم" و اوضاع درست پیش نمیرفت


- اینطوریه که به اندازه کافی از طرفت میفهمی و میگی "واقعا نمیخوام اینکارو کنم اما از این رابطه میرم بیرون"


+ معمولا برای منم همینطور پیش رفته انگار..


- معمولا به مردم میگم اون از من جدا شده چون یجوراییم درسته چون اونا اینکارو با من کردن


+ درسته منم همینو میگم "تو اینکارو با من کردی بچ" ‌[ میخنده ‌] حالا بعضی از شماها ممکنه واقعا از دستم عصبانی بشید اما معتقدم جدا شدن از کسی خیلی بهتر از موندن توی رابطس، بدیهیه که تموم شدن رابطه مثل جهنم صدمه میزنم مخصوصا وقتی اونو کنار خودت نمیبینی و آینده ای که میخواستی از دستت گرفته شده اما صادقانه بگم درد دونستنِ این که باید چیزی رو با کسی که واقعاً دوستش داری تموم کنی، خیلی وحشتناکه


- تا مدت ها باهات میمونه


+ منم همینطور فکر میکنم و حتی نمیتونی همچین چیزی بگی مثلا "من دور انداخته شدم پس فاک به همتون بچه ها، من دیوونه میشم، واکنش نشون میدم و باهات عصبی رفتار میکنم و تورو تبدیل به دشمن خودم میکنم چون ازم جدا شدی" نمیتونی اینکارو بکنی نمیتونی قربانی بشی


- نه حتی نمیتونی عصبانی بشی


+ خیلی ناراحت کنندس

- این مورد خیلی بهم یه زمینه در مورد آهنگ‌های اولت و این آلبوم میده همینطور در مورد رویکردت در نوشتن، چون اینطوری نیست که تردید برانگیز باشه و خودش رو در معرض شک و تردید قرار بده این حتی یک چیز تاریک رو به صورت صوتی به تصویر نمیکشه، ولی فقط یکم آبیه (غمگینه) در واقع تو از کلمه‌ی "آبی" زیاد در این آلبوم استفاده می‌کنی


+ عاشقتم که به این نکته اشاره کردی و باعث شد فکر کنم که چقدر دلم نمیخواد خودم به نکته ها اشاره کنم بعضی وقتا دلت اینو میخواد چون عصلانی هستی پ میخوای مردم با تو احساس کنن و یکم دیده بشی اما من هیچوقت نمیرم یه راست به طرف بگم "تو اینکارو باهام کردی" بیشتر اینطوریم که "همه ما اجازه داریم طبق اتفاقی که افتاده هرطور که دلمون میخواد مسائل رو احساس کنیم" ضمناً این طورم نیست که انگشتمو سمت طرف بگیرم و به مردم بگم "خودشه به همین ادم حمله کنید اون بهم صدمه زده" اینطوریه که "خودم به خودم صدمه زدم و چندین بار به خودم اسیب زدم و به بقیه اجازه دادم که به این نقطه برسن (که بهش اسیب بزنن)" و اینجاست که من سعی میکنم مرزها رو ترسیم کنم و از سایه خودم محافظت کنم


- همونطور که باید، و به همین دلیل که تو با انگشت به شخص خاصی اشاره نکردی مردم قراره هزاران سوال براشون پیش بیاد برای برگشتن به عاشق بودن تنها چیزی که باید واقعی باشه احساساته


+ همین روزا یه تجربه‌ای داشتم من چند نفر رو پشت سر گذاشتم و اتفاقی افتاد که شامل احساسات روحی و جسمیم بود و کسی که منو درمورد این موضوع راهنمایی میکرد و نمیخوام درمورد جزئیاتش بگم چون به چیزی که قراره بگم خیلی بی‌ربطه...یه لحظه بود که اون در مورد ارتباط با بقیه باهام صحبت کرد و گفت "فقط یادت باشه که از احساساتت آگاه باشی" و یادم میاد که گفتم "اوه خب این باعث میشه به اون موضوع هی فکر کنم" عادت دارم مدام چیزهارو تحلیل کنم و اون بهم گفت "من از روانکاوی که نسبت به خودت درمورد اون چیزی که احساس میکنی، داری قدردانی میکنم اما لازم نیست همه‌چیو بارها تحلیل کنی" و حرفش خیلی گرفتتم، وادارم کرد فکر کنم وادارم کرد حس کنم


- عاشقشم، این واقعا از همش ترسناک تره اما برای افرادی که اورتینکرن این میتونه تمرین خوبی باشه که احساساتشون رو فقط حس کنن و بعدشم ازش بگذرن پس اره لازم نیست همچی رو با یه سوال تموم کنیم بنظرم بودن با تو یه موهبته حتی وقتی توی اون لحظه بی‌تفاوتی اون لحظه نشونش نمیدی و هیچی نمیگی اما مردم میتونن این حس رو ازت دریافت کنن حتی بندمم اینو بهم گفتن وقتی بیرون رفتی اونا گفتن "یا خدا اون خیلی خوبه، باعث میشه کلی حس بهت دست بده" و من اینطوری بودم که " اینکه سعی کنی کنارش بشینی درحالی که مستقیم داره تو چشمات نگاه میکنه دیوونه کنندس"


+ ‌[ میخنده ‌]

- خب میدونم که باید بری اما من عاشق این البوم شدم خیلی برات مشتاقم و همچنین عاشق تایتل شدم و تمام اسمایی که برای ترکات انتخاب کردی


+ میدونستم خوشت میاد


- عاشق رفرنسایی شدم که به ژاپن زدی من تو رو توی تمام عناوین و کلمات البوم دیدم ابسسد شدم


+ خیلی دوستت دارم، ممنونم لانا


- تو بمبی

Report Page