نگاهی به عکس‌های تم برف کیارستمی

نگاهی به عکس‌های تم برف کیارستمی



اطراف گاجره، اوایل دهه‌ی هشتاد شمسی، عکس از علی بوستان


به بهانه‌ی انتشار چند عکس از عکس‌های تم برف عباس کيارستمی، موسوم به «سفید برفی»، گزارشی از شاهرخ گلستان در سال ۲۰۰۴ از یکی از نمایشگاه‌های عکس کيارستمی در پاريس را منتشر می‌کنیم.


 نگاهی به نمايشگاه عکس عباس کيارستمی در پاريس

شاهرخ گلستان


عصر پنجشنبه ششم ماه مه، نمايشگاهی از عکس‌های عباس کيارستمی در «گالری دو فرانس» پاريس گشايش يافت. نمايشگاه که شامل حدود سی قطعه عکس سياه‌وسفيد بزرگ از چشم‌اندازهای پربرف زمستان در ايران است، تا پنجم ژوئن داير خواهد بود. اين سومين نمايشگاهی است که «گالری دو فرانس» طی چهار سال اخير، از عکس‌های کيارستمی ترتيب می‌دهد که خود گويای توفيق جهانی اين سينماگر ايرانی در کار عکاسی است.

کيارستمی که عکس‌هايش را معمولا فقط در پنج نسخه تکثير و برای فروش عرضه می‌کند، در سال‌های اخير در بيش‌تر شهرهای مهم اروپا و در کشورهای ژاپن، کانادا و آمريکا نمايشگاه داشته است و مجموعه‌داران بسياری عکس‌های او را خريداری و نگهداری می‌کنند.


عکس‌های نمايشگاه فعلی کيارستمی، برخلاف کارهای نمايشگاه‌های قبلی او که بيش‌تر تک‌درختانی دورافتاده در بيابان‌ها يا گندم‌زارهای آماده‌ی درو و يا صخره‌های پرصلابت کوهستان بودند، همگی در زمينه‌ای سفيد و پوشيده از برف هستند و نکته‌ی جالب توجه‌تر حضور حيوان و پرندگان و انسان در عکس‌هاست که در کارهای قبلی او ديده نشده بود.


کيارستمی مرا در تماشای عکس‌هايش همراهی می‌کرد، توضيح داد که اين عکس‌ها برگزيده‌ای از ۲۵ سال عکاسی او در زمستان و برف است: «اين فصل را من به اين دليل بيش‌تر برای عکاسی دوست دارم که برف بخشی از طبيعت را می‌پوشاند و آن را تبديل به يک کاغذ سفيد می‌کند و بعد هر عنصر تازه‌ای مثل نقاشی روی کاغذ سفيد می‌تواند خودنمایی کند، به شکلی که ديگر عکس نيست و بيش‌تر به يک کار گرافيک و نقاشی تبديل می‌شود.» 



برف سنگين، انحنای کنار جوی‌ها و کرت‌ها را برجستگی و زيبایی خاصی بخشيده است و تنه‌ی درختان در ميان برف‌ها با سايه‌های خاکستری‌شان تصاويری چشم‌نواز به وجود آورده‌اند.

عکس‌هایی مثل اسبی که در حال گذر از دروازه‌ی دهکده است، يا سگی که در غروب آفتاب نظاره‌گر روستایی پوشيده از برف است، يا انبوه منظم سپيدارهای بلند با شاخه‌های بی‌برگ و سفيد از برف، یا مترسکی سياه در دشتی سراسر سفيد و يا انبوه کلاغان در پرواز بر فراز برف‌ها، کارهای کيارستمی را - با آن سايه‌روشن‌های گاه جادویی - بسيار به نقاشی نزديک کرده است و آن‌ها به راستی هم‌چون يک اثر هنری، خود را به رخ تماشاگر می‌کشند.

کيارستمی درباره‌ی سياه‌وسفيد بودن عکس‌هايش گفت: «زمستان سياه‌وسفيد است، و يا لااقل در چشم من سياه‌وسفيد است. برف مقداری از ناملايمی‌ها را می‌پوشاند و سفيد می‌کند و اين شانس را به اشياء ديگر می‌دهد که بيشتر خودنما باشند و ديده شوند.


يک نکته‌ی ديگر عکاسی سياه‌وسفيد در نظر من اين است که هم طبيعت هست و هم طبيعت نيست و اين يک ارزش هنری هم به يک اثر می‌دهد؛ در حالی‌که عکاسی رنگی فقط طبيعت را گزارش می‌کند. دخالتی که فيلم سياه‌وسفيد می‌کند در عکاسی غير رنگی می‌کند، اعتبار ديگری به عکس می‌بخشد.» 


منتشرشده در ۸ مه ۲۰۰۴ در وبسایت بی‌بی‌سی فارسی

Report Page