📌 نکاتی برای تربیت کودکان تابآور
✍🏻 Mark Travers
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
◽تابآوری(resilience) توانایی تطابق، غلبه، یا عبور از موقعیتهای سختی، ضربهروانی(تروما) یا استرس قابلتوجه است. اگرچه هدف اکثر ما تربیت کودکانی شاد است اما کمک به آنها برای آگاه بودن به این واقعیت که شادمانی و غم، هر دو وضعیتهایی گذرا هستند، اهمیت دارد. محققان بر این باورند که فهماندن مفهوم تابآوری و تقویت آن در کودکان، نسبت به "داشتن یک کودک شاد" به عنوان تنها هدف فرزندپروری، سودمندی بیشتری دارد. تابآوری نهفقط به معنای برگشت به وضعیت سالم و پایدار بعد از مواجهه با یک سختی، بلکه شامل رشد، آموختن و متحول شدن در نتیجهی یک تجربه چالشبرانگیز است.
تابآوری جنبههای روانشناختی، اجتماعی، جسمانی و هیجانی دارد که برای تقویت آنها در کودکان توصیه میشود:
◽کودکان را به ارتباط موثر تشویق کنید؛
"تابآوری، در اساس، وابسته به رابطههای یک فرد است" این گفتهی سونیا لوتر، پژوهشگری است که بیش از سه دهه به تحقیق درباره تابآوری و آسیبپذیری پرداخته است. "زمانی که از سنین پایین اهمیت ارتباطات سالم را به کودکان نشان میدهیم و مهارتهای اجتماعی را به آنها میآموزیم، ابراز خود و ارتباط موثر برای آنها آسانتر میشود." با کمک به کودکان برای شناسایی احساساتشان و تنظیم هیجانات، توانایی آنها را برای ارتباط با دیگران تقویت میکنیم. اولویت دادن به شادی و در نظر گرفتن هر هیجانی غیر از شادی به عنوان یک وضعیت منفی، منجر به تجربهی درماندگی و وحشت کودک از احساساتی مانند غم و اضطراب میشود.
پرسیدن از کودکان درباره اینکه چه احساسی دارند و سوق دادن آنها به شناسایی احساسی مانند ناکامی و تحمل آن، توانایی آنها برای معنا دادن به شرایط دشوار، دریافت کمک، مدارا و مقابله، و در مجموع تابآوری را افزایش میدهد.
◽روتین و انعطافپذیری را تقویت کنید؛
ساختار و انعطافپذیری ستونهای دوگانهی زندگی هستند. در حالیکه پذیرفتن ساختار در قالب روتینها، احساسی از امنیت و آرامش را فراهم میکند، تقویت انعطافپذیری باعث توانا شدن کودکان به انطباق با تغییرات، و تسهیل گذار بین وضعیتهای مختلف میشود. تنظیم روتینها میتواند با مشارکت فرزند، و در نظر گرفتن زمانهای کافی برای بازی و تکالیف باشد. با این وجود، در دورههای تغییر یا مشکلات، لازم است که اجزایی از روتینهای وضعشده، قابلیت تغییر و انطباق با شرایط جدید را داشته باشند. لازم است به کودکان کمک کرد که تغییر را به عنوان بخش جداییناپذیری از زندگی درک کنند و جایگزین کردن اهدافی را که ممکن است دیگر قابل دستیابی نباشند، با اهداف جدید، بپذیرند.
◽مرکز کنترلی در درون کودک ایجاد کنید؛ مهم است که به کودکان، متمرکز شدن بر موضوعاتی که تحت کنترلشان است، به جای مشغولیت ذهنی با چیزهایی که خارج از کنترلشان است را آموزش بدهیم. وابسته شدن احساس رضایت و ارزشمندی کودک به گرفتن تائید از منابع بیرونی مثل مربی و همسالان، میتواند منجر به شکلگیری عادتها و رفتارهایی در او شود که انگیزهی اصلی آنها راضی نگه داشتن دیگران است؛ محدود شدن تعریف موفقیت به دستیابی به اهداف بیرونی، باعث نادیده گرفتن دستاوردهایی مثل رشد فردی یا پیشرفت در یک ویژگی اخلاقی مثبت، میشود. خوب بودن در ذهن دیگران، به عنوان یک هدف، موضوعی خارج از کنترل کودک و باعث اضطراب و استرس در زندگی او تا بزرگسالی میشود.
برای درک ارزش 'انگیزههای درونی' و ساخته شدن آن به عنوان موضوعی در حیطهی کنترل کودکان میتوان به آنها گفت:
آنچه اهمیت دارد تلاش آنهاست؛ به کودکان یاد بدهید که سختکوشی را مهمتر از نتیجهی کار خود بدانند. آنها را فارغ از اینکه به نتیجه ایدهآل رسیدهاند یا نه، به خاطر بهترین تلاششان تشویق کنید. حتی اگر به موفقیتی رسیدهاند آنها را به تلاش بیشتر، اصلاح نقاط ضعف و رشد در تمام مسیر زندگی ترغیب کنید.
او را با خودِ گذشته و آیندهاش مقایسه کنید؛ لازم است والدین کودکان را تشویق کنند که برای ارزیابی پیشرفتهایشان، به جای مقایسه با دیگران، خودِ گذشتهشان را مبنا قرار دهند. به طور مشابه، میتوان کودکان را ترغیب کرد که آنچه را که میخواهند در آینده باشند، تجسم کنند؛ تصویری که تحت تاثیر الگوهای آنها در زندگی است اما در نهایت باید یک تصمیم شخصی باشد. تمرینِ فکر کردن به اهداف شخصی، باعث پایهگذاری استقلال، و برخورداری از احساس خودمختاری و کنترل نسبی در مسیر زندگی تا بزرگسالی میشود.