نقد دکتر احمدرضا یزدی، بر تلاش حکومت برای مجنون جلوه دادن آهو دریایی
.دکتر احمدرضا یزدی، روانشناس، در یک رشته توییت، به بررسی ماجرای آهو دریایی(دختر علوم تحقیقات) پرداخته و ادعای حکومت و رسانههای حکومتی در خصوص اختلال روانی آهو دریایی را مورد نقد قرار داده است.
او در انتهای این نوشتار و پس از نقد ادعاهای حکومت، چنین آورده است:
نباید فراموش کرد که هر انسانی ممکن است از اختلال روانی رنج ببرد، اما اگر فردی مبتلا به اختلال روانی حقیقتی را بیان کند، آیا این حقیقت به دلیل بیماری او نادرست است؟ فشارهایی که بر زنان و بهطور کلی بر شهروندان ایران وارد میشود، از استانداردهای جهانی فراتر است و بدون قبول عواقب، نمیتوان به این شرایط اعتراض کرد. پیشبینی من این است که اعتراضها در ایران همچنان ملتهبتر خواهند شد و شاهد اقدامات اعتراضی غیرمعمولتری خواهیم بود در چنین فضای ملتهبی نمادهای جدیدی ظهور خواهند کرد که علیه نمادهای تاریخ گذشته و از مقبولیت افتاده خواهند ایستاد.
متن کامل یادداشت دکتر احمدرضا یزدی به شرح زیر است:
در این رشته توئیت به ماجرای #دختر_علوم_و_تحقیقات میپردازم. روز شنبه، ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ویدیویی در رسانههای فارسیزبان منتشر شد که به سرعت در شبکههای اجتماعی و رسانههای بینالمللی بازتاب گستردهای یافت. این ویدیو، زنی را در محوطه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران نشان میداد که با لباس زیر، در مقابل دیدگان مأموران حراست و نیروهای امنیتی با خونسردی قدم میزد و فریاد میزد هر چند مشخص نبود چه می گوید. این حرکت، نماد اعتراض علیه حجاب اجباری و محدودیتهای تحمیلشده بر زنان در دانشگاهها بود و به سرعت به یک نماد از مقاومت زنان ایرانی در برابر قوانین سرکوبگر تبدیل شد.
این اقدام، واکنشی بود به فشارهای روزافزون برای رعایت حجاب اجباری در محیطهای دانشگاهی، که به تنشها میان دانشجویان و مقامات دانشگاهی درباره مسائل مرتبط با آزادیهای فردی و حقوق زنان دامن زده است. در بخشی از ویدئو، خودروی هاچبک سفیدرنگی نزدیک زن ترمز میزند و مأموران او را با خشونت دستگیر و به داخل ماشین منتقل میکنند؛ تصویری که خشم بسیاری از مخاطبان را برانگیخت.
اما رسانههای حکومتی نظیر فرهیختگان و تسنیم، به جای پرداختن به اصل اعتراض، تلاش کردند با تحریف واقعیت، این اقدام را ناشی از «بیماری روحی و روانی» و بهعنوان «اقدامی منافی عفت» معرفی کنند حتی وزیر علوم پخش کنندگان ویدیو را به اشعه دهندگان فساد تشبیه کرد. هویت این زن با نام اختصاری "آ.د"، دانشجوی ادبیات فرانسه اعلام شد. در تلاش برای دفاع از این روایت، رسانههای حکومتی حتی به مقایسه دستگیری این زن با دستگیری دختری معترض در آلمان پرداختند و سعی کردند حمایتهای رسانههای منتقد را بهعنوان پشتیبانی از فردی بیمار جلوه دهند.
تسنیم در پستی اینستاگرامی خام دستانه از هوش مصنوعی پرسیده بود که «کدام اختلال روانی منجر به برهنه شدن فرد میشود؟» و پاسخی درباره اختلالات شیدایی، دوقطبی و برخی اختلالات شخصیت دریافت کرده بود.
خبرگزاری تسنیم با مطرح کردن یک سوال ناقص و جهتدار از هوش مصنوعی، سعی کرده است به بیمار روانی بودن این زن مشروعیت علمی بدهد. این سوال نه تنها زمینه و بافت اجتماعی و فرهنگی موضوع را به هوش مصنوعی ارائه نکرده، بلکه به نوعی سعی در القای برداشت خاصی داشته است. هوش مصنوعی برای تحلیل دقیق و منصفانه نیاز به اطلاعات کامل و بیطرفانه دارد و طرح سوالات ناقص یا جهتدار میتواند به سوءبرداشتها و تحریف حقایق منجر شود.
این شیوه از پرسشگری و استفاده از فناوری، نمونهای از سوءاستفاده از هوش مصنوعی برای ارائه تفسیرهای جانبدارانه است. در چنین مواردی، لازم است بهجای پرسیدن سوالاتی که نتیجهگیری خاصی را القا میکند، هوش مصنوعی را با تمامی جوانب و زمینههای فرهنگی و اجتماعی آشنا کنیم تا تحلیلهای عمیقتری ارائه دهد.
اما بهعنوان یک جستجوگر بیطرف، سوال دیگری با چت جی پی تی مطرح کردم تا موضوع روشن تر شود: «کدام اختلال روانی باعث میشود فرد بر سر و صورت خود بزند و گل به سر و بدنش بمالد؟»
پاسخ هوش مصنوعی روشن بود:
« رفتارهایی مانند زدن بر سر و صورت و مالیدن گل به سر و بدن میتواند نشانههایی از اختلالات روانی شدید باشد. این رفتارها اغلب با وضعیتهای روانپریشی (psychosis) و یا واکنشهای شدید احساسی مرتبط هستند. به طور خاص، اختلالات روانپریشی و اختلالات عاطفی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی (در فاز مانیک یا افسردگی شدید)، و اختلالات ناشی از استرس پس از سانحه...»
در ادامه در مقام یک پرسشگر منصف اضافه کردم اگر این رفتارها بخشی از عزاداری محرم باشد آیا بیمارگونه است؟ پاسخ این است:
"اینگونه رفتارها در چارچوب مناسک مذهبی مانند عزاداریهای محرم، بخشی از فرهنگ و سنت مذهبی هستند و بهعنوان اختلال روانی تلقی نمیشوند." این پاسخ نشان میدهد که درک رفتارهای فردی باید همواره در بافت فرهنگی و اجتماعی خود تحلیل شود و نباید بدون توجه به زمینه، چنین رفتارهایی را بهعنوان اختلال روانی برچسب زد.
در مورد دختر علوم و تحقیقات نیز باید به این نکات توجه کرد: اولاً، شواهدی وجود دارد که حراست دانشگاه قبل از اقدام به درآوردن لباسها، برخورد تحریکآمیز با او داشته است آیا امکان بررسی این مساله برای منابع بی طرف به ویژه خبرنگاران آزاد و مستقل فراهم است؟ ثانیاً، این رویداد در فضای دانشگاه رخ داده و فرد، دانشجوی همان دانشگاه بوده است نه یک فرد رندوم. ثالثاً، زبان بدن این زن - مانند ایستادن دست به سینه و راه رفتن - نشانگر ایستادگی و مقاومت است، نه آشفتگی روانی به این مورد تلاش او (اگر درست باشد) برای گریز از بیمارستان روانی را اضافه کنید که روحیه جنگنده او را نشان می دهد. رابعاً، با توجه به عدم دسترسی به ایشان برای مصاحبه و عدم توضیح رسمی از سوی او، گمانهزنیها در مورد اختلال روانیاش بیپایه به نظر میرسد.
نهایتاً، جمهوری اسلامی بارها از روانپزشکی بهعنوان ابزاری برای سرکوب و بیاعتبار کردن معترضان استفاده کرده است؛ بنابراین، نمی توان به این اتهامات اعتماد کرد. آنچه که یک اختلال روانی را از یک اقدام سیاسی-اجتماعی متمایز میکند، زمینه و بافت آن است. در این مورد، اعتراض این زن در بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و در اعتراض به حجاب اجباری شکل گرفته است در حالی که فرهنگ جامعه ایران شاهد تغییرات گسترده ای پس از خیزش مهساست.
از همه اینها گذشته، نباید فراموش کرد که هر انسانی ممکن است از اختلال روانی رنج ببرد، اما اگر فردی مبتلا به اختلال روانی حقیقتی را بیان کند، آیا این حقیقت به دلیل بیماری او نادرست است؟ فشارهایی که بر زنان و بهطور کلی بر شهروندان ایران وارد میشود، از استانداردهای جهانی فراتر است و بدون قبول عواقب، نمیتوان به این شرایط اعتراض کرد. پیشبینی من این است که اعتراضها در ایران همچنان ملتهبتر خواهند شد و شاهد اقدامات اعتراضی غیرمعمولتری خواهیم بود در چنین فضای ملتهبی نمادهای جدیدی ظهور خواهند کرد که علیه نمادهای تاریخ گذشته و از مقبولیت افتاده خواهند ایستاد.
در پایان، مقالات من درباره سوءاستفاده از روانپزشکی و روانشناسی در ایران که به نوعی پیشگام در این مورد هستند را از لینکهای زیر مطالعه کنید:
https://www.iranintl.com/202404173838