نقدی بر یاد داشت دکتر ناصر کرمی با عنوان " در زمین خودمان بازی کنیم"

نقدی بر یاد داشت دکتر ناصر کرمی با عنوان " در زمین خودمان بازی کنیم"



🔹 دکتر ناصر کرمی فعال محیط زیست در یاد داشتی با عنوان در زمین خودمان بازی کنیم به نقد کنشگران محیط زیستی پرداخت که گزارش های مربوط به ماهیگیری چینی ها در خلیج فارس را بازنشر می کردند. البته این نقد در جای خود صحیح است اما پیش از همه باید به نقد رویه هایی پرداخت که از سوی دکتر کرمی و برخی کنشگران مطرح محیط زیستی در برخی از مقاطع خاص مطرح می شود که در بزنگاه هایی که جنبش اجتماعی نیازمند استدلال سازی از سوی کارشناسان برای مخالفت با پدیده ایی ضد ملی است با ایجاد #دامچاله هایی در مسیر اعتراضات اجتماعی مردم سعی می کنند موضوع را یا منحرف کنند یا ان را تقلیل دهند. البته نویسنده به هیچ روی با استدلال های دکتر کرمی مخالف نیست اما شیوه بیان نقد؛ زمان نقد و ناکافی بودن نقد به برخی شبهات دامن می زند که لازم است دکتر کرمی و سایر کنش گران مرجع رفتار خود را تصیح کنند. برای باز شدن نقد رفتار و کنش دکتر کرمی را در سه موضوع :

🔹 سد گتوند

🔹 انتقال آب به عراق

🔹ماجرای ماهیگیری محرمانه چینی ها در خلیج فارس


مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم.


◻️ الف ) سد گتوند : 


واقعیت این است که یکی از راهکارهای اثربخشی مبارزات زیست محیطی اجتماعی کردن موضوع است. به عنوان مثال در مساله سد سازی و در اینجا مساله سد گتوند ابعاد متفاوتی را می توان مورد توجه قرار داد که از ان جمله مساله اقتصادی، اجتماعی ، محیط زیستی و حتی اقتصادی مساله است ناگفته پیداست هیچکدام از حوزه های پیش گفته از هم جدا نیستند و نمی توان به فرض تخریب های محیط زیستی پروژه سد گتوند و یا هر پروژه دیگر را از انتفاع اقتصادی یا سیاسی عوامل دخیل در اجرای پروژه جداگانه تحلیل کرد. البته این نگاه به هیچ روی نافی نگاه کارشناسی و فنی در حوزه های مورد اشاره نیست. به این معنی که یک فعال محیط زیست باید نقد دقیق محیط زیستی انجام دهد. اما این به این معنی هم نیست که یک فعال محیط زیست چشم خود را بر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پروژه ببندد. ناگفته پیداست در اجتماعی کردن پدیده ها می توان از تاکتیک های متفاوت حساس کردن اجتماع سود جست الزاما لازم نیست یک فعال محیط زیست نقطه عزیمتش مساله محیط زیست باشد. به هر روی برای بازگشت به بحث سد گتوند با رجوع به یادداشت دکتر کرمی در سال ۹۱ انتقاد خود را پی می گیریم. نیمه خرداد ماه سال ۱۳۹۱ شماری از روزنامه نگاران طرفدار محیط زیست سفری داشتند به خوزستان برای بازدید از سد گتوند و متعاقب آن گزارشها و اخبار متعددی در باره معضل فنی و اجتماعی سد گتوند در رسانه ها منتشر و بازتاب گسترده ایی در رسانه های جمعی یافت. در این بین دکتر کرمی به جای تعمیق این آگاهی رسانی ها پیرامون کوه نمک بدون آنکه در یادداشت خود ابعاد فاجعه سد گتوند را بشکافد با تقبیح حرکت خبرنگاران با عنوان هیاهو برای چند کپر انتشار نگون بختی تصاویر مردم را بی اهمیت خواند و می آورد : "ضرر خالی شدن مساکن روستایی در محدوده سد نیز نه مطلقا قابل قیاس با منافع احداث سد است و نه خطرات زیست محیطی کنونی آن. به هر حال در طرح های عمرانی بزرگی مثل این سد تامین زمین و مسکن معوض برای روستاییان و دیگر معارضان جزو بخشهای نه چندان پرهزینه و معمول پروژه به شمار می آید." حال نکته ان است که نقد دکتر کرمی در یاد داشت مذکور به هیچ وجه غلط نیست اما با مطرح کردن بحث کوه های نمکی مباحث اجتماعی سد را تقلیل دادن نتیجه ایی است که با آوارگی مردم منطقه بعد از ده سال هنوز ادامه دارد.


◻️ ب ) انتقال آب به عراق :


در اوج انتشار اخبار مربوط به انتقال آب به عراق دکتر کرمی در جایگاه روابط عمومی وزارت نیرو خبر انتقال آب به عراق را تکذیب می کند حال آنکه رسانه های عراقی و حتی چینی از انتقال آب به عراق ولو اندک خبر می دهند. واقعیت این است مردم با یک تکذیب ساده وزیر نیرو اقنا نمی شوند و سوالات بیشماری در رابطه با میزان انتقال و مباحث فنی و حتی دلایل طرح این مساله روی میز حاکمان سوالاتی دارند؛ در این شرایط صرف نظر از واقعی بودن یا نبودن این مساله؛ دکتر کرمی در قامت سخنگو وزارت نیرو این مساله را بدون هیچ مدرکی تکذیب می کند. حال انکه اگر منتقدان هیچ خط لوله ایی هم برای انتقال نمایش نداده باشند؛ چند لینک خبری عراقی و فیلم چند تلویزیون معتبر را منعکس کرده اند. در این شرایط وزارت نیرو با استفاده از اهرم هایی نظیر دکتر کرمی و دیگران به جای آنکه وزارت نیرو را به پاسخگویی مستند به ابهامات وادار کند در نقش سخنگو قرار گرفتند و توانستند وزارت نیرو را از پاسخگویی معاف کنند کما اینکه نه در مورد انتقال اب به عراق یا کویت و یاو حتی انتقال آب به چذابه و یا سیفون معکوس کارون هیچ گونه رفع ابهامی از طرف وزارت نیرو صورت نگرفت. البته اظهار نظر حق دکتر کرمی و سایرین است اما سوالی که طرح می شود این است که موضع گیری ها در این بزنگاه ها و تکرار این رویه سوال برانگیز و ابهام افرین است.


◻️ ج ) ماجرای ماهیگیری محرمانه چینی ها در خلیج فارس


در مورد ماجرای ماهیگیری چینی ها در خلیج فارس نیز درست همان رویه دو مورد قبل و این بار بسیار عجولانه تر از سوی دکتر کرمی تکرار می شود. به نظر می رسد دکتر کرمی تاکنون نتوانسته است از نقش یک ژورنالیست دهه قبل به موقعیت یک کارشناس با تجربه تغییر شیفت دهد و هر از گاهی وجه ژورنالیستی کرمی بر وجه علمی ایشان پیشی می گیرد. مثلا دکتر کرمی در یاد داشت ژورنالیستی و عجولانه [ عجولانه از حیث کارشناس بودن دکتر کرمی است ] در زمین خودمان بازی کنیم به آسیب شناسی حرکت کنشگران محیط زیستی پرداخته است . این در حالی است که لازمه هر گونه اسیب شناسی بعد از طی یک بازه زمانی مشخص است که کنشگران همه یا حداقل هایی را که در چنته داشته اند را رو کرده باشند نه در ابتدای حرکتی که پس از سالها تکذیب افشا شده است. البته این نقد نیز پذیرفتنی نیست چرا که حداقل راقم این سطور چندین موضع گیری محیط زیستی برخی از کنشگران درگیر با مساله را هر چند در حدی سطحی مشاهده کرده است. القصه باید گفت این نقد چیزی از خدمات و شایستگی های دکتر کرمی را کم نمی کند اما انتظار این بود در همین یاد داشت که به نظر می رسد به این شکل انتشار ان از دکتر کرمی ضرورت نداشت؛ ترتیبی داده می شد تا استدلال های محیط زیستی بر علیه این اقدام ساخته می شد تا موج انتقادی مردم علیه رویه های تخریب گر سرزمین پر دامنه تر گردد. امیدواریم این نقد در یاد داشت های بعدی دکتر موثر واقع گردد.


@sedayepayeab1




Report Page