“نظریه بازیها” (Game Theory) قدرتمندترین چارچوب ت...
shamshiri
“نظریه بازیها” (Game Theory) قدرتمندترین چارچوب تصمیمگیری در تاریخ است.
از سان تزو و چنگیز خان تا جان اف. کندی، این نظریه برای پیروزی در جنگها، ساخت امپراتوریها و تسخیر جهان استفاده شده است.
اما نظریه بازیها چیست، چگونه کار میکند و چطور میتوان آن را آموخت؟ 👇
در سال ۱۹۶۲، جهان فقط یک تصمیم تا یک جنگ هستهای فاصله داشت:
حمله یا عقبنشینی؟
اگر خوب فکر کنید، کل تاریخ بشر از انتخابهای فردیِ انسانها ساخته شده است.
اما نظریه بازی ها بسیار فراگیر تر از جنگ و سیاست است…
تمام زندگی شما حاصل انتخابهای شماست:
• سلامتتان
• شغلتان
• روابطتان
موفقیت در همه اینها به تصمیمهای شخصی که شما و دیگران میگیرید بستگی دارد.
و اینجاست که “نظریه بازیها” وارد میشود…
نظریه بازیها یک مدل ریاضی است که شامل موارد زیر میشود:
• قوانین
• بازیکنان
• انتخابها
• استراتژیها
• نتایج
هدف آن توصیف و پیشبینی تصمیمگیری عقلانی است.
نظریه بازیها در عمل:
سال ۱۹۶۲، آمریکا و شوروی دو گزینه داشتند:
الف) نابودی تسلیحات هستهای (همکاری)
ب) ادامه تولید سلاحهای هستهای (تقلب)
از آنجا که هیچکدام نمیخواستند ضعیف به نظر برسند، هزاران میلیارد دلار را در رقابت تسلیحاتی هدر دادند.
این یک نکته کلیدی را نشان میدهد👇🏻
اعتماد، همهچیز است.
اگر آمریکا و شوروی به یکدیگر اعتماد داشتند، هزاران سلاح هستهای که هرگز قابل استفاده نبودند را نمیساختند.
اما چرا اعتماد اینقدر دشوار است؟
باز هم نظریه بازیها میتواند پاسخ دهد👇🏻

این بازی اعتماد است:
• شما و رقیبتان دو انتخاب دارید: همکاری یا تقلب
• اگر هر دو همکاری کنید، هر کدام ۲ دلار میگیرید
• اگر هر دو تقلب کنید، هیچچیز نصیبتان نمیشود
• اگر یکی همکاری کند و دیگری تقلب، متقلب ۳ دلار میگیرد و فرد همکار ۱ دلار می بازد
سؤال مهم: انتخابتان چیست؟
از نظر منطقی، همیشه باید تقلب کنید—صرفنظر از تصمیم حریفتان. چرا؟
• اگر او همکاری کند، تقلب سود بیشتری دارد (۳ دلار بهجای ۲ دلار)
• اگر او تقلب کند، باز هم تقلب بهتر است (۰ دلار بهجای از دست دادن ۱ دلار)
و این پیامد تکاندهندهای دارد:

رفتار منطقی یعنی جنگ.
اگر هر دو طرف خودخواهانه و منطقی عمل کنند، هر دو در نهایت تقلب خواهند کرد—دقیقاً همان اتفاقی که در رقابت تسلیحاتی آمریکا و شوروی افتاد.
اما این مشکل یک راهحل ساده دارد…
تصور کنید “بازی اعتماد” را ۱۰۰ بار پشت سر هم با یک حریف تکرار کنید.
اگر هر دو باهوش باشید، بهجای تقلب، اعتماد میسازید و همکاری میکنید تا به نفع هر دو تمام شود.
و علم هم این را تأیید میکند:

در سال ۱۹۷۷، یک مسابقه برگزار شد:
• ۱۴ دانشمند، برنامههای کامپیوتری خود را ارائه دادند
• این برنامهها در ۲۰۰ دور با یکدیگر رقابت کردند
نتیجه چه شد؟
تمام بهترین استراتژیها چهار ویژگی مشترک داشتند.
اینجا ۴ قانون برای پیروزی در “بازی اعتماد” آورده شده است: 👇

[1/4] مهربان باشید
تا زمانی که حریفتان همکاری میکند، شما هم همکاری کنید.
بهترین بازیکنان هیچوقت اولین نفری نبودند که تقلب کردند. آنها با یکدیگر بازیهای بینقصی داشتند، درحالیکه بازیکنان متقلب، یکدیگر را نابود کردند.
اما اگر شما همکاری کنید و حریفتان تقلب کند، چه میشود؟

[2/4] قوی باشید
مهربان باشید، اما ضعیف نباشید.
بازیکنانی که بیش از حد مهربان بودند و همچنان همکاری میکردند، بهراحتی طعمه متقلبان شدند.
بهترین واکنش؟ انتقام فوری.
اما اینجاست که ماجرا جالبتر میشود…

[3/4] بخشنده باشید
کینهجویی نتیجهای ندارد.
برخی از بازیکنان مهربان، بازی را با همکاری شروع کردند، اما وقتی حریفشان تقلب کرد، تا پایان بازی دیگر همکاری نکردند.
اما بهترین بازیکنان—درحالیکه بلافاصله انتقام میگرفتند—آماده بودند که دوباره به همکاری برگردند.
و در نهایت…
[4/4] شفاف (clear) باشید
بدترین استراتژی—طبق انتظار—رفتار تصادفی بود.
متقلبان از آن سوءاستفاده کردند، و بازیکنان مهربان فکر میکردند که با یک متقلب طرف هستند.
در مقابل، استراتژی برنده سادهترین استراتژی بود:
برنده کاملاً مشخص بود—و تنها دو قانون ساده داشت:
1.در دور اول، همکاری کن.
2.از دور دوم به بعد، حرکت حریف را تقلید کن.
یا به زبان ساده تر:
“چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان.”
این چه چیزی را دربارهی جهان به ما نشان میدهد؟
شما هر روز در حال بازی در “بازی زندگی” هستید— چه بخواهید، چه نخواهید.
با اینکه قوانین و بازیکنان پیچیدهاند، اما استراتژی برنده کاملاً ساده به نظر میرسد:
۱.مهربان باشید
۲.قوی باشید
۳.بخشنده باشید
۴.شفاف باشید
من محمد حسین شمشیری هستم.
همراهم باشید✌🏻
@shamshiri