ناگفتههای امدادگر بلژیکی از زندانهای جمهوری اسلامی
الیویه واندهکاستیل امدادگر بلژیکی که خردادماه سال ۱۴۰۲ در ازای آزادی و بازگشت اسدالله اسدی به تهران، از زندانهای ایران آزاد شد، سکوت خود را شکست و توضیحاتی را درباره دوران بازداشتش در ایران گفت.
جمهوری اسلامی طی سالها تلاش داشته با گروگانگیری، بازداشت خودسرانه، اتباع خارجی یا ایرانیان دوتابعیتی، از آنها به عنوان گروگان استفاده کند تا خواستههای خود را برآورده کند.
واندهکاستیل ۴۵۵ روز در تهران بازداشت شده بود، او در گفتوگو با روزنامه لوموند، مهمترین روزنامه چاپ فرانسه که روز پنجشنبه ۲۴ اسفند منتشر شد، تاکید کرده که جمهوری اسلامی از او برای «چانهزنیهای شرمآور» خود استفاده کرد.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، این شهروند بلژیکی را که اکنون ۴۳ ساله است، به اتهامهای مختلف سیاسی به مجموعا به ۴۰ سال زندان، جریمه نقدی و و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده بود.
او درباره چگونگی بازداشت شدنش به لوموند گفت: «من چند دوست را برای خداحافظی دعوت کردم. ماموران که برای دستگیری من آمده بودند، پشت پیکموتوری که پیتزا را آورد پنهان شده بودند.»
مأموران جمهوری اسلامی که با لباس شخصی به سراغ این شهروند خارجی رفته بودند، از نشان دادن حکم دستگیری او خودداری کردند.
پیشتر این زندانی سیاسی سابق در خردادماه و یک هفته پس از آزادیاش، در نخستین پست اینستاگرامی خود نوشت که ۱۳ ماه از ۱۵ ماه بازداشت خود را در انزوای کامل، بدون دسترسی و آگاهی از رویدادهای دنیای بیرون سپری کرده بود.
گمانهزنیها برای مبادله اسدالله اسدی، دیپلمات جمهوری اسلامی محبوس در بلژیک بالا گرفته بود. اسدالله اسدی، دیپلمات حدودا ۵۰ ساله جمهوری اسلامی که در سفارت ایران در اتریش شاغل بود، متهم شد که مادهای انفجاری به وزن نیم کیلوگرم را در اختیار یک زوج ایرانی ساکن بلژیک قرار داده تا همایش سازمان مجاهدین خلق در حومه پاریس را هدف حمله قرار دهند.
اسدالله اسدی نیز پس از محاکمه از سوی دستگاه قضایی بلژیک به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
الیویه واندهکاستیل در گفتوگو با لوموند از «رفتار سرسختانه زندانبانان» پیشین خود خبر داده و تاکید کرده که در طول بازداشت او، هیچ رویه قانونی رعایت نشد.
این امدادگر بلژیکی افزود که بازجوییها از او «شاق و اغلب طولانی» بود.
دی ۱۴۰۱، رسانههای جمهوری اسلامی از محکومیت این امدادگر به چهل سال زندان و هفتاد و چهار ضربه شلاق خبر دادند.
در مدتی که واندکاستیل در زندان بود، خانواده او بارها نسبت به شرایط سخت زندانی شدن او هشدار دادند و تاکید کردند که خطرات متعددی جان او را تهدید میکند.
واندکاستیل به لوموند گفت: «من با هم زندانیانم زیاد صحبت کردم تا بفهمم چه اتفاقی برایم میافتد. این باعث پیوندهای محکمی بین ما شد.»
در ۲۶ مه ۲۰۲۳، زندانبانان او را از سلولش خارج کردند و در حالی که یک چشمبند روی چشمانش گذاشته بودند، او را سوار یک خودرو کردند.
او در گفتوگو با لوموند به یاد میآورد که «ما بیش از حد معمول رانندگی کردیم.»
بالاخره وقتی به او اجازه داده شد که چشمبندش را بردارد، میفهمد که در فرودگاه مهرآباد است. او در حال مبادله با اسدالله اسدی با میانجیگری عمان بود.
واندهکاستیل وقتی به این بخش از دوران زندانی شدن خود در ایران رسید، گفت: «ایران از یک امدادگر برای چانهزنی شرمآور خود بهرهبرداری کرد».
الیویه واندهکاستیل از زمان بازگشت به بلژیک، «انرژی زیادی» در راهاندازی پروژه خود، به نام سازمان «حفاظت از امدادگران» پیدا کرده و قصد دارد به اقدامات بشردوستانه خود به گونهای دیگر ادامه دهد.
واندهکاستیل همچنین گفته است اغلب به کسانی که در اوین ملاقات کرده، فکر میکند: «به خودم میگویم که میتوانستم در زندان بمانم و یکی از همزندانیانم آزاد شود. من فقط زمانی واقعاً آرام میگیرم که آنها آزاد شوند.»
متن از رادیوفردا