نامه‌های عاشقانه نیویورک تایمز برای عربستان سعودی

نامه‌های عاشقانه نیویورک تایمز برای عربستان سعودی

زهرا حسینی خو

توماس فریدمن خبرنگار نیویورک تایمز در مصاحبه ای با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به تعریف و تمجید و نگاه اغراق آمیز به "اصلاحات" شاهزاده جوان پرداخت. مصاحبه او اعتراض های بسیاری را برانگیخت. این نخستین باری نیست که رسانه‌های غربی به تمجید از اقدامات رهبران ثروتمند عرب می‌پردازند.

عربستان سعودی٬ قطر و امارات به دلیل تلاش برای ایفای نقشی درخور در منطقه و ترمیم چهره‌شان در میان متحدان غربی اقدام به سرمایه گذاری در رسانه ها و استخدام شرکت‌های تبلیغاتی و روابط عمومی کرده‌اند. نتیجه این اقدامات مخفی ماندن نقش منفی این کشورها در رشد و گسترش سازمان‌های تروریستی٬ جلب موافقت افکار عمومی غربی برای حمایت از این دولت‌ها به ویژه فروش گسترده سلاح به آنان و همچنین نمایش دادن تصویری جذاب از این کشورها برای جذب سرمایه گذاران خارجی بوده است.

در یک رشته توییت٬ عبدالله العریان به ۷۰ سال سابقه تبلیغات و پروپاگاندای نیویورک تایمز به سود پادشاهان عربستان سعودی پرداخته است.

عبدالله العریان:

به افتخار آخرین نامه عاشقانه توماس فریدمن به سعودی٬ در ادامه تاریخچه ۷۰ سال توصیف پادشاهان سعودی به عنوان اصلاح طلب توسط نیویورک تایمز می‌آید:

۱. اولین مورد به تاریخ ۱۹۵۳، نیویورک‌تایمز پادشاه سعودی را مترقی‌تر و با نگاهی جهانی‌تر از پدر تاجدارش می‌خواند که در پی اجرای تغییرات اجتماعی و اقتصادی با پول نفت است.

۲. دیگری به سال ۱۹۵۷، بدون اشاره مستقیم به عربستان تیتری اغواگرانه دارد: خاورمیانه درحال تغییر اما هنوز مثل قبل. در این تقاطع پرآشوب دنیای باستان و دنیای مدرن همچنان مشغول نفرت و درگیری است.

۳. ۱۹۶۰: "پادشاه سعودی، بیش‌از‌پیش در قامت قهرمان لیبرال اصلاحات قانون اساسی ظاهر شده"، نکته اینکه قانون اساسی ۳۲ سال بعد با حکم پادشاه عملی شد.

۴. ۱۹۶۲: "غول جادوی نفت و شیخ" گشت و گذاری در کاخ‌های حوزه خلیج‌فارس که مبلمان طلاکوب و بسیار زشتشان شما را حیرت‌زده می‌کنند.

۵. این مطلب سال ۱۹۶۳ در دوران موسوم به جنگ سرد اعراب و حمایت از خانواده سلطنتی سعودی به عنوان سنگر نخست مقاومت در برابر ناصریسم، در تحسین ولیعهد فیصل و تلاش‌های وی در شکوفایی اجتماعی و اقتصادی نوشته شده.

۶. ولیعهد جدا از تلاش برای شکوفایی اقتصادی و اجتماعی "البته که دیگر سنگینی حضور برادر بزرگترش را بر دوش نمی‌کشد".

۷. ۱۹۶۴: در این مطلب با عنوان " فیصل به دنبال مدرنیته است اما محتاطانه"، از او به عنوان مردی نام برده شده که قدرت را کامل در دست گرفت بی آنکه "واقعا دلش پی قدرت باشد".

۸. تصویری که این مطلب از #فیصل به دست میدهد، مردی با منش زاهدانه که تنها یک همسر دارد، قوت غالبش گوشت کبابی و سبزیجات است و فکر و ذکرش ترقی و پیشرفت.

۹. ۱۹۷۵: در سوگنامه‌ای برای ملک فیصل، از او با عنوان پادشاهی قوی و ثروتمند یاد می‌شود که رهبر عربستان در ورود به قرن بیستم بود.

۱۰. جانشین فیصل، ملک خالد نیز نیرویی در پیشبرد اعتدال در عربستان بود.

۱۱. چند تیتر دیگر از 1975 : یکی از کاشتن بذر نظام پارلمانی در مملکت پادشاهی می‌گوید و دیگری از اصلاح مدارس برای پاسخ به نیاز تحصیلی امریکایی‌های ساکن عربستان.

۱۲. ۱۹۷۹: این یکی شاهکار است: "خودروی اسپرت ترنس-ام سیاهش در جاده کورنیش در حاشیه دریای سرخ می‌خرامد. در سمت چپ، آسمانخراش‌ها سر به آسمان می‌سایند و این چشم انداز در کنار خرابه‌های اطراف شهر باستانی جده چشمگیرتر است.

۱۳. ملک فهد به عنوان رهبر گروه تحول‌خواه در پادشاهی سنتی عربستان و متحد غرب توصیف شده

۱۴. ۱۹۹۱-۹۲: باز حرف از "تغییرات اساسی سیاسی"، "ترقی‌خواهان"، "اصلاحات دولتی" و سایر اصلاحات سیاسیست.

۱۵: ۱۹۹۲: در اعمال این تغییرات، ملک فهد دنباله‌رو نسل پیشین حاکمان ترقی‌خواه سعودی است. این تلاش‌ها از زمان ملک عبدالعزیز و تشکیل پادشاهی عربستان سعودی با متحد ساختن منطقه‌ای متشکل از قبایل رقیب، ادامه داشته.

۱۶. این اولین مطلب فریدمن درباره عربستان است که در آن ملک فهد را بولدوزری می‌نامد که از طرف متحد خود، امریکا به مقابله با مشکلات سیاسی برخاسته.

۱۷. ۲۰۰۰: وارث پادشاهی سعودی به دنبال اصلاحات است

۱۸. ۲۰۰۲: فریدمن درباره دو آینده محتمل برای عربستان نوشته و می‌گوید: می‌پرسید روی کدام رویکرد شرط می‌بندم؟ ۵ سال دیگر این را از من بپرسید.

۱۹. البته نیاز نبود ۵ سال صبر کنیم. فریدمن در آستانه حمله به عراق، استدلال می‌کند که جنگ "می‌تواند باعث اصلاحات در جهان اسلام و دنیای عرب شود"

۲۰. ۲۰۰۵: برای عبدالله که خود را در کشوری که پایبندی به سنت‌ها ارزش است، اصلاح‌طلب میخواند، چالش اصلی موفقیت در تحقق وعده‌ دیرپای تغییر است.

۲۱. بعد از برداشتن نخستین گام‌ها، تلاش سعودی ها برای تغییر متوقف می‌شود.

۲۲. ۲۰۰۷: عربستان (نه چندان) مدرن

۲۳. پادشاه عربستان می‌کوشد تا ایده‌های مدرن را در صحرا به بار بنشاند

۲۴. ۲۰۰۹: تغییر کابینه را بعضی وقت‌ها میتوان اصلاحات نامید

۲۵. این سرمقاله از این تغییرات استقبال میکند. تیتر: وعده اصلاحات در عربستان سعودی

۲۶. نیروی محرکه این برنامه اصلاحات، محبوبیت شخص ملک عبدالله است.

۲۷. پادشاهی اصلاح‌طلب تلاش می‌کند که اصلاحات را پیش براند. اما تغییر ساختار غیر-اصلاح‌طلب تقریبا غیرممکن است

۲۸. با این همه طبق استانداردهای پیشامدرن عربستان، ملک عبدالله، پادشاه ۸۵ ساله‌ای که حرمسرایی از زنان دارد، یک انقلابی اجتماعیست.

۲۹. ۲۰۰۱: در اوج خیزش عربی(بهار عرب)، ثروت پادشاهی فعلا خرج خرید صلح می‌شود

۳۰. جامعه سعودی چنددسته است اما دل شاهزادگان با اصلاح طلبان است

۳۱. ۲۰۱۲: ملک فیصل درشتاب برای مدرن کردن سرزمین خود، تلویزیون دولتی سعودی را در دهه ۶۰ میلادی بنا نهاد. به باور بسیاری این اقدام جسورانه به ترور او منجر شد.

۳۲. نام توییتر هم به میان می‌آید: توییتر در عربستان انقلابی از آن خود برپا می‌کند.

۳۳. در گزارشی از خطوط مقدم خیزش عربی، از دبی، فریدمن ملک عبدالله را یک ترقی‌خواه واقعی میخواند.

۳۴. سوگنامه ملک عبدالله در ۲۰۱۵ او را یک اصلاح‌طلب محتاط در گرماگرم تغییرات بزرگ خاورمیانه می‌خواند.

۳۵. فریدمن در این مطلب دلیل خرابکاری‌هایش در نوشتن از عربستان را توضیح می‌دهد: نوشتن درباره سعودی از دور راحت‌تر است

۳۶. ۲۰۱۶: انقلاب اقتصادی عربستان نشانه وسوسه انگیزی از اصلاحات گسترده‌تر است.

۳۷. در سال ۲۰۱۷، اصلاحات سعودی شامل ربات‌های هوشمند هم می‌شود

۳۸. اوایل ماه جاری، مطلب فریدمن حاوی گهرهایی است نظیر "او بیشتر شبیه مک‌کینسی است تا وهابی"، یا "سرش بیشتر توی حساب و کتاب است تا قرآن و قرائت!"

۳۹. و نهایتا آنچه بهانه همه توییت‌های قبلی شده: مدیحه‌ای پرطمطمراق از اصلاحات سلطنتی در 7 دهه سیاست‌هایی با اهداف استراتژیک که زیر لایه نازکی از کلیشه‌های بازیافتی فرهنگی پنهان شده است.


Report Page