ناخودآگاه جمعی

ناخودآگاه جمعی


🔺۱.فروید از دختری که به او مراجعه کرده یاد میکند که به دو زبان مسلط بوده است. زبان انگلیسی که زبان مادری او بوده و زبان فرانسوی که با آن آشنایی خوبی داشته است. وقتی شبی در این شرایط روانی میخوابد، صبح روزی که بر می خیزد، زبان فرانسوی را مانند کسی که زبان مادری او فرانسوی است بلد بود و زبان انگلیسی را که تا قبل از خواب، زبان مادری او بوده، در حد آشنایی خیلی خوب بلد است.

🔺۲.در کتاب "چهار صورت مثالی"، یونگ ماجرای زنی را نقل میکند که عاشق مردهای متاهل میشد، تا جایی که زندگی بدون آن مرد برایش میسر شود و تا جایی پیش میرفته که آن مرد را عاشق خود میکرده است، ولی بعد از وصال با مرد مورد نظر و وقتی او قانع میشد که همسرش را طلاق دهد و با او ازدواج کند، علاقه ی این زن از بین میرفت و عاشق مرد متاهل دیگری میشد. تمام حالات و کارهای این زن ناخودآگاه صورت می پذیرفته است.

🔺۳.فروید داستان مردی را میگوید که جایی شنیده بوده که عثمانی ها یکی از انواع مجازاتشان این بوده که فرد مجرم را در ظرفی که اطراف آن پر از موش های گرسنه بوده، قرار میدادند تا این موش ها آرام آرام بدن او را بخورند و وارد روده هایش شوند و این تا زمانی که او جان می داد، ادامه داشته است. این فرد از زمانی که این واقعه را شنیده است، دچار وسواس و اضطراب شدید فکری شده که لحظه ای او را رها نمی کرده است و مدام نگران این بوده که این اتفاق زمانی برای او یا یکی از نزدیکانش رخ دهد.

🔺۴.در کتاب روانشناسی و دین[روان شناسی و دین، کارل گوستاو یونگ، مترجم: فواد روحانی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی] یونگ ماجرای مردی را نقل میکند که گمان می کند که سرطان روده دارد، و هرچه به دکترهای متعدد مراجعه میکند و آنها او را متوجه این میکنند که گمانش نادرست است، فایده ای ندارد.

 

🔺۵.یونگ در کتاب "رویاها"[رویاها، کارل گوستاو یونگ، مترجم: ابوالقاسم اسماعیل پور، نشر قطره] ماجرای فردی عامی را نقل میکند که زمانی در رویای خودش، خواب کسی را میبینند که با وضع خاصی به چرخی متصل شده، و چرخ در حال حرکت است، این فرد اگرچه عامی بوده ولی رویایش، دقیا روایت یکی از اسطوره های مشهور یونان باستان است. بسیاری خواب ها و رویاهای افراد اینگونه است و با آنکه این افراد، عامی اند، ولی رویاهای آنها ماجراهای اسطوره ای و تاریخی مشخصی است. خود فروید که مبدع عقده ادیپ است آن را متخذ از داستان یک شهریار یونانی بیان کرده است که در واقع تجلی آن در شخصی بنام ادیپ بوده است. این برای فروید عجیب بود که اسطوره های کشورهای مختلف تا این حد به هم شبیه است.

☯️@Tohidclinic

🔹این مواجهه های متعدد با چنین افرادی منجر به ارائه نظریه هایی شد که مفهوم مرکزی در آن ها ناخودآگاه است، که به آن دسترسی مستقیمی نیست اما مسئول تولید رویاها و اسطوره ها در افراد است و همچنین مولد آثار هنری است. غیر از ناخودآگاه "فردی" که فروید بیان میکند، یک ناخودآگاه جمعی نیز وجود دارد که یونگ بر آن تاکید دارد، که این ناخودآگاه جمعی میتواند مصحح اشتراک فرهنگ ها در نوع اسطوره ها باشد. اگر اصل وجود ناخودآگاه پذیرفته شود، دیگر باید فعالیت دائمی آن نیز پذیرفته شود، و باید این پذیرفته شود که بسیاری حالات ذهنی و فکری ما تحت تاثیر ناخودآگاهی است که به آن دسترسی مستقیم نداریم. اعم از افکار علمی، هنری، روزمره، حالات روان شناختی و ... . نیچه سخنی دارد که مضمون آن با این بحث همخوان است، وی بیان می کرد ما افکارمان را خلق نمی کنیم، بلکه افکار ما بوجود می آیند.

🔘 #روانکاوی_و_فرهنگ

جلسه ی ۱

#_کتاب_چهار_صورت_مثالی

#_کتاب_روانشناسی_و_دین

#_کتاب_رویاها

☯️@Tohidclinic

Report Page