مهارت نرم لطفاً؛ Q1 کافی نیست
نگین خسروانینژادمهدی کشمیری: همه که نباید هیئت علمی شوند!
آیا همه وجهه ما در جامعه دانشگاهی باید impactمحور باشد؟ من میگویم بله. impact است که باید محور ارزشگذاری ما باشد.
اگر به ما بگویند دانشگاه را معرفی کنیم، میگوییم چه تعداد هیئت علمی، چه تعداد دانشکده و چه تعداد دانشجو و چه تعداد مقاله داریم. ولی دانشگاه کارآفرین چگونه خود را معرفی میکند؟ MIT در سال 2012 میگوید من بیش از این تعداد شرکت در دانشگاه تاسیس کردم و این مقدار درآمد را حاصل کردم.
ما علاوه بر بحثهای توسعه علمی، باید به توسعه اجتماعی و کارآفرینی و تولید درآمد اهمیت بدهیم. در بحث نوآوری و اشتغالپذیری حتماً باید به این بحثها توجه کنیم.
من دانشجویی را دیدهام که حتی اگر از امید با او حرف میزدم، میپرسید آقای دکتر چگونه از حرفهای شما یک موضوع مقاله ISI پیدا کنم.
محمد رضا زالی: با ویزای استارتآپ چه کنیم؟
محور صحبتهای دکتر زالی آموزش کارآفرینی بود که خلاصهای از آن را میتوانید بخوانید.
اولین قدم برای رسیدن به کارآفرینی، قصد کارآفرینانه است. روند شاخص کارآفرینانه در ایران، نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. ولی به طور کلی عدد شاخص کشور ما بالا است و جزو اولینها در جهان هستیم.
چیزی که مهم است، این است که استارتاپهایی که قصد میکنیم راه بیندازیم، نوآورانه باشند. بین ما و کشورهای بالای جدول، 17درصد فاصله در این شاخص وجود دارد.
یک شاخص دیگر هم به نام قابلیت استخدامی است، برای کشور ما بسیار خوب است و در بیشتر دانشگاهها، نگران عدم استخدام دانشجویان نیستیم!
امروز به این نتیجه رسیدیم که با آموزش محض اتفاقی رخ نمیدهد و باید حین آموزش درسها، کارآفرینی هم به دانشجو آموزش داده شود. باید به فکر دانشجویانمان باشیم. آموزش کارآفرینی، تفکرات آنها را ارتقا میدهد.
یک تهدید بزرگ دیگر، ویزای استارتآپی است که برخی کشورها مثل فرانسه به دانشجویان ما میدهند. حواسمان باید به سرمایههایان باشد وگرنه دزدی که با چراغ روشن بیاید، گزیدهتر انتخاب میکند.
مجید دهبیدیپور: بیشتر «کارآموختگان» مدرسه اشتغال هنوز سر شغل هستند
موضوع صحبت مهندس دهبیدیپور، مهارتافزایی کارآفرینی است.
دانشگاههای مطرح دنیا، خودشان را نسبت به فارغالتحصیلانشان مسئول میدادند. این مسئولیتها یا شامل آموزش کاریابی و مهارتهاست یا مربوط به matchmaking است که آنها را به صنعت و فضای کار مرتبط میکنند.
مشکلات کاریابی دانشجویان شریف عبارت است از: سردرگمی، بی هدفی، نامتناسب بودن شغل و شاغل، عدم شناخت استعدادها و علایق.
دانشگاه مهارتهای ارتباطی را به دانشجویان یاد نمیدهد. در حالی که پژوهشها نشان میدهند 75% درصد موفقیت شغلی افراد به این مهارتها وابستهاند. مدرسه اشتغال برای از بین بردن این مشکلات تاسیس شده است و شامل سه بخش است: خودشناسی، مهارتآموزی، کارآموزی.
ما تا حالا سه دوره مدرسه اشتغال را برگزار کردهایم. حدود 65% از افرادی که وارد این مدرسه میشوند، وارد بازار کار میشوند و اکثر آنها (بیش از 65%) بعد از سه سال در آن کار باقی میمانند.
افرادی که وارد مدرسه اشتغال میشوند، حدود 10درصد هزینهای که ما خرج میکنیم را پرداخت میکنند.
مالک نادری: به شدت مخالف کارآموزی در دانشگاه هستیم
دکتر مالک نادری درباره برنامه اشتغالپذیری فارغالتحصیلان صحبت کرد.
اشتغال پذیری، مجموعهای از ویژگیهای مهارتی، دانشی و فردی است. در حالی که در دانشگاههای ما فقط به بخش دانشی آن توجه میکنند.
سرعت تغییرات معیارها در جهان علم و کار انقدر سریع است که حدود 50% دانشی که دانشجویان در سال اول یاد میگیرند، تا زمان فارغالتحصیلی آنها منقضی میشود.
سه بخش مهم در اشتغالورزی، کارآموزی، کارورزی و کاریابی هستند. ما از دانشگاههای برتر جهان الگو گرفتیم. کارهایی که دانشگاههای مطرح دنیا برای افزایش اشتفالپذیری انجام میدهند: دورههای آموزشی مهارتها، جلسات شبیهساز مصاحبه شغلی، نمایشگاه کار، سمینارهای استخدامی، دورههای کوآپ، بازدید از صنایع، کار در سایه و ...
ما به شدت مخالف کارآموزی در دانشگاه هستیم. دانشجو باید وارد صنعت شود و با "فضا و محیط" آنجا آشنا شود.
کارآفرینی را با اشتغالپذیری اشتباه نگیریم. علاوه بر وجود کار، باید مهارتهای دانشجو هم تقویت شوند.
حسن طائی: فوق برنامه مهمترین موضوع برای اشتغالپذیری است
دکتر حسن طائی درباره طرح درس صحبت کرد.
سیاست کشور ما برای افزایش کارآفرینی این بوده است که ورودیهای دانشگاهها را کنترل کنند و به گونهای انتخاب کنند که خروجیها تا حد امکان مستعد و توانمند باشند.
ایرادی که به آموزش عالی ایران وارد است، این است که طرح درس کارآمد ندارد.
طرح درس شامل چندین بخش است:
برنامه درسی صریح، آن چیزی است که استاد سر کلاس درس میدهد.
برنامه درسی پنهان، آن چیزهایی است که دانشجو به طور ضمنی از استاد و فضای دانشگاه یاد میگیرد.
برنامه درسی حذف شده (پوچ)، آن بخشهایی از طرح درس است که به آن توجه نمیشود و به مهارتهای دانشجو افزوده نمیشود.
اما برنامهای که به نظر من از همه مهمتر است، برنامههای فوق برنامه هستند. اکثر مواقع، همین بخش است که در آینده به کار دانشجو خواهد آمد. دانشگاه ما به برنامههای فوق برنامه اهمیت نمیدهد. کلوپهای دانشجویی، انجمنهای غلمی، فعالیتهای داوطلبانه وخدمترسان، برناامههای فرهنگی، دورههای کارآفرینی و استارتاپی و ... چیزهایی هستند که دانشجو بیشترمهارتهایش را در آن یاد میگیرد. بیشتر بخشهای دیگر برنامه درسی، scrap learning هستند و بهتر است حذف شوند.
بخش سوال و جواب
* آیا میشود توسط آموزش دانشجو را کارآفرین کرد؟
- دکتر زالی: اگر تجربه دانشگاههای دنیا را نگاه کنیم، میبینیم که آموزش کارآفرینی بسیار اثربخش بودهاست. افرادی که وارد این فضا میشوند، یا قصد کارآفرینانه دارند و یا ایده کارآفرینانه دارند. در هر دو صورت آموزشها تاثیرگذار خواهد بود.
- دکتر کشمیری: زیرساختها و فعالیتهای زیادی باید انجام شوند. یکی از آنها ارتقاء هیئت علمی و افزایش دانش آنها در این زمینه است. به نظر من فقط یه درس چند واحدی کارآفرینی حاصلی نخواهد داشت.
- دکتر زاهدی: ولی به نظر من، همه چیز از همان آموزش شروع میشود و زمان میبرد تا موثر شود.
* آیا معیارهای آییننامه ارتقاء اساتید ایدهآل است؟
دکتر کشمیری: «از دید خود من هم به آییننامه ارتقاء اساتید، ایراداتی وارد است. خیلی از معیارهای آن را کلیشهها تشکیل میدهند. اما مسئله این است که برای موثر بودن در کارآفرینی لزومی ندارد که حتماً هیئت علمی باشیم و معیارهای سیستم را رعایت کنیم. ما میتوانیم هرطور که میتوانیم مفید باشیم. مثلاً آیا مهندس دهبیدیپور توانایی این را نداشتهاست که هیئت علمی شود؟ قطعاً میتوانسته، ولی به فرمها اهمیت ندادهاست و اتفاقاً از خیلی از افراد دیگری که من میشناسم، تاثیرگذارتر بودهاست.»