مقالات روز
فردای بهترفقدان #تفکر_نقدی در ایران
✍️ #مصطفی_ملکیان
🔹بارها و بارها گفته ام،آموزش و پرورشی که از مهد کودک مبتنی بر حافظه و تسلیم است،هیچ وقت نمی تواند دکترایش فهم و نقد داشته باشد.فهم و نقد نقیض حافظه و تسلیم است و ما از مهد کودک به بچه هایمان داریم حافظه و تسلیم را یاد می دهیم.خیلی ساده آزمایش کنید اگر سنتان اقتضا می کند به بچه چهارم ابتدایی تان بگویید و اگر سنتان اقتضا نمی کند به خواهر کوچکتر یا برادر کوچکترتان بگویید.شما می گویید که مثلا مرکز فرانسه پاریس است.دخترتان می گوید نه خانم معلم مان گفته است که پایتخت فرانسه پاریس است.هر چه می گویید مامان بابا فرق که نمی کند من هم دارم همان حرف را میزنم. من میگویم مرکز فرانسه پاریس است خانم معلم تان هم میگوید پایتخت فرانسه پاریس است.می گوید که نه پایتخت فرانسه پاریس است.چون آدمی که مبتنی بر حافظه است نمی فهمد که مرکز و پایتخت علی رغم تفاوت ظاهری لفظی ای که دارند وحدت باطنی معنایی دارند.
🔹حالا فرض هم می کنیم دوتا حرف هم می زدید حرف شما یک چیز بود و حرف معلم چیز دیگری.چرا حق را فوری به معلم اش می دهد؟رکن دوم و آن تسلیم است.وقتی وارد مدرسه می شوی باید تسلیم معلم بشوی.حالا من می گویم بابا عزیز من فرض می گیریم حرف من با خانم معلم تان دو حرف باشد چرا فورا من را تخطئه کردی گذاشتی کنار؟نهایت اش باید بگویی معلم ما یک چیز می گوید پدر من یک چیز میگوید باید بروم ببینم حق با کدامشان است.به خاطر این است که این را هم به او یاد داده اند که باید تسلیم باشی.
🔹خوب حافظه غیر از فهم است،فهم با مفهوم سر و کار دارد،حافظه با لفظ سر و کار دارد و تسلیم غیر از نقد است،تسلیم موضع انفعال داشتن نسبت به اقوال بزرگان و اکابر یک علم است که من تسلیمم،من واداده ام در مقابل بزرگان این علم.اما نقد نقش فعالانه به دوش گرفتن است که من خودم قوه ی تمییزی دارم،قوه تشخیصی دارم،عقل دارم،فهم دارم،قدرت تفکر دارم،معلومات دارم و تجربه دارم و با استمداد از این منابع من هم می خواهم یک جرح و تعدیلی بکنم در سخنان دریافت کرده از قبل دیگران.
🔹با فرهنگی که از دوران مهد کودک به او یاد می دهند که تسلیم باید باشی،تسلیم معلم،تسلیم دبیرتسلیم بالاتر از خودت.بعد هم فقط و فقط چه بکن؟توجه بکن الفاظ را یاد بگیر بیا طوطی وار معنا کن.شما ببینید ننگ یک کشور نیست که به بچه تان،به خواهرتان،به برادرتان می گویید که چرا کلاس کنکور میروی؟تو که همه درس ها را خوب بلدی؟می گوید مفهوما بلدم،تست زدن بلد نیستم.این یعنی چه؟یعنی تست ها جوری طراحی شده اند که با فهم هیچ سر و کار ندارند.این است که با اینکه مفهوما بلدم ولی باید کلاس کنکور بروم تا یاد بگیرم تست بزنم.یعنی یاد بگیرم که از شگردهای زبانی استفاده کنم.از آنطرف می گوییم تو چرا موفق نشدی؟می گوید من مفهومی خوانده بودم دختر همسایه تستی حفظی خوانده بود.آدم حفظی که بخواند در کنکور قبول می شود دیگر.
🔹خوب این ننگ یک مملکت است وقتی ما کمی دقت در آن بکنیم.ولی خوب ما اصلا برایمان عادی شده است.اصلا متوجه نیستیم که اگر کنکور یک کشوری در هر مقطعی مبتنی بر لفظ و حافظه باشد که آنهایی که مفهوما و به عمق داستان فرو رفتند اینها در آن موفق نیستند.خوب یک خللی باید در این نظام تعلیمی و تربیتی، در این نظام آموزشی و پرورشی وجود داشته باشد. همه اینها موجبات این می شود که ما اصلا تفکر نمی کنیم.
🔹در مقام نظر اگر کسی بخواهد نقش فعال بر عهده بگیرد باید متفکر باشد و تفکر نه یعنی حفظ کردن هزارتا کتاب در ذهن،انگار پنج تا دی وی دی کرده اند در ذهن من،نه،یعنی بتوانیم هرس کنیم یک اندیشه هایی را که مدام دارند به من هجوم می آورند.
🆔 https://telegram.me/joinchat/CY-w0jvwyDYIn6eR5eAaAw
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔴 احزاب زنان تهدید یا فرصت ؟
✍🏻 نورا کنعانی
📌 طی سال های 1322 تا 1335 تشکلی به نام تشکیلات زنان ایران شروع به کار نمود که اساسنامه ی آن توسط هاجر تربیت، صدیقه دولت آبادی، فاطمه سیاح و صفیه فیروز نوشته شده بود و هدف آن بالا بردن سطح فرهنگ و دانش زنان و دستیابی به حقوق اجتمایی و سیاسی برابر با مردان بود.
📌 و حال بعد از گذشت بیش از شش دهه شاید بتوان گفت از کل آن اهداف تنها تحصیلات برای زنان تا حدودی حل شده است اما حقوق برابر و دستیابی به ساختار قدرت همچنان مشکلی لاینحل برای زنان باقی مانده است.
متن کامل bit.ly/2pZMsYM
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
✅وزارت علوم و مدرک جعلی سید مهدی هاشمی !
✍️شیرزاد عبداللهی
▪️وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تایید جعلی بودن مدرک سید مهدی هاشمی رییس سابق سازمان نظام مهندسی و رییس کمیسیون عمران مجلس در دوره نهم اعلام کرد: طبق بررسیهای به عمل آمده در حوزه معاونت آموزشی وزارت متبوع و همچنین نامه مدیرکل امور آموزشی دانشگاه امام حسین (ع) مدرک تحصیلی دوره کارشناسی نامبرده مورد تایید نیست و بالطبع ادامه تحصیل ایشان در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی که مهمترین شرط آن داشتن مدرک دوره تحصیلی پایینتر است، محقق نبوده و جای اشکال دارد.همچنین تحصیل نامبرده در دوره دکتری که مهر ماه سال تحصیلی ۹۱-۹۲ شروع و در تاریخ ۷/۱۱/۹۲ به اتمام رسیده هم به لحاظ مقررات آموزشی دورههای تحصیلات تکمیلی و ... غیرقانونی است.
▪️جسارت را ببینید! طرف با مدرک جعلی مهندسی عمران دانشگاه امام حسین (ع)،نماینده مجلس شورای اسلامی و رییس کمیسیون عمران مجلس شده ، دیده خبری نشد ، با همین مدرک جعلی از دانشگاه آزاد فوق لیسانس گرفته ، زیر دندانش مزه کرده با مدرک فوق لیسانس دانشگاه آزاد از "پژوهشگاه منحله شاخص پروژه" دکترا گرفته . مدرک گرایی در مدیریت باعث شده که کارکنان و مدیران سطح پایین ادارات و نهادها به هر ترفندی از جمله جعل مدرک ، خرید مدرک از دانشگاه های درپیت خارجی ، بند و بست با بعضی مراکز آموزش عالی و انواع و اقسام تقلب ها مثل عدم حضور در کلاس و خرید پایان نامه و...دست بزنند.
▪️ای کاش یک گروه آکادمیک مستقل و غیردولتی مامور می شد مدارک تحصیلی مدیران دولتی و نهادهای کشوری و لشکری از سطح مدیرکل و بالاتر و در میان نظامی ها از سرهنگ بالاتر را بررسی می کرد. در مورد مدرک دکتری و فوق لیسانس مدیران به دلیل کثرت تقلب می توان این حکم را صادر کرد که این مدارک بی اعتبارند مگر اینکه خلافش صادر شود. در واقع مدرک صحیح و سالم و بدون رانت استثنا و مدرک قلابی و زد و بندی قاعده است. یک نتیجه گیری جالب هم می توان کرد و آن این است که مدیریت حتی در نهاد تخصصی مانند ریاست سازمان نظام مهندسی این است که داشتن مدرک تحصیلی فقط تزئینی است و برای احراز پست های مدیریتی ، دیپلم متوسطه و حتی سیکل کفایت می کند.
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
اپوزیسون مدافع تحریم حمیدآصفی
⏪درباب تحریم های آمریکابرعلیه ایران چندموضوع را باید از هم تفکیک کردزیرا مهم نیست که اپوزیسیون چه نیتی دارندچراکه تحریمها بر مبنای نیات و اهداف دولت آمریکاپیش میرود نه بر مبنای اهداف اپوزیسیون!که نقشی در متوقف کردن یا تشدید یا تغییر جهت تحریمها ندارند.اپوزیسیون درماجرای تحریم مشخص نمیکنند که دفاع ازتحریم ایران براساس منافع ملی ایران است یا منافع ملی آمریکاو اگربعدازتحریم وعدم سازش نظام ایران شرایط منجر به جنگ میان ایران و آمریکا بشود آنهااز کشور آمریکا دفاع کنندیاایران.
⏪دفاع ازتحریمها اگرمنجر به جنگ شوداپوزیسیون برانداز رادر موقعیت دشواری قرار میدهدوآن موقع بایداز حمله نظامی آمریکا به ایران حمایت کندوباردیگرآن حس حقارت تاریخی که ایرانی هاقادربه رقم زدن سرنوشت خودنیستندتاچندنسل برروان تاریخی مردم غلبه میکند. نکته جدیدی که برخی ازاپوزیسیون مطرح میکنندمثال واتسلاو هاول ونسلون ماندلارامیزنندکه دردوران مبارزات خودمدافع تحریم رژیم های کشورهای خودبودندکه این به لحاظ تجربه واقع شده درست است امامشکل ازهمینجاشروع میشودکه مادرایران واتسلاو هاول وماندلایش رانداریم.واتسلاو هاول، ماندلا اینها قابلیت بسیج و سازماندهی اعتراضات را داشتند، در کشورهای خودشان زندانی بودند و میتوانستند بسیج کنندورهبری جنبش را به عهده داشتند.
⏪اپوزیسیون میگویندمردم دردی ماه۹۶به خاطر گرانی و بیکاری و رکودبه خیابان ریختند واعتراضات را کردندودر تمام این اعتراضهااز دی ماه تامردماه۹۷دیدهایم، یک بار علیه دولت آمریکا یا کسانی که از تحریمها دفاع میکنند شعار نمیدهند و برعکس شعار میدهند که «دشمن ما همین جاست/ دروغ میگن آمریکاست»پس برهمین مبنامردم موافق تحریم هستند!
⏪اماموضوع این است که اگراپوزیسیون برانداز قوی هستندوتوان بسیج و سازماندهی دارنددراین موقع میتوانند تقاضا کنند که جهان و آمریکاایران را تحریم کنند.امادرنبوداپوزیسیون دست به نقدداخلی که جنبش قوی رادرداخل داردرهبری میکنداین تحریمهای اقتصادی منجر به تغییر نظام نمیشود.بلکه منجر به بسته شدن فضا، فساد اقتصادی بیشتر و فقر بیشتر مردم میشود.بعنوان یک نقدمامیدانیم که تظاهرات دی ماه۹۶در موقعی نبوده که فشار اقتصادی وتحریم هابه اوج رسیده برعکس در مواقعی که فشار اقتصادی و تهدید خارجی بیشتر میشود، ملاحظات ملی و ترس مردم از بدتر شدن اوضاع موجب میشود که ساکتتر بشوند.تحریمهای اقتصادی منابع نظام را تحت فشار قرار میدهد ولی منجر به این نمیشود که نظام آزادی بدهدقدرت رادودستی تقدیم اپوزیسیون کنندبلکه درشرایط حادتحریم وتنش سیاست خارجی باعث میشود که فضادرداخل نظامیترشود وجناح راست افراطی و تندروجهت یکپارچه کردن بلوک قدرت برسرکاربیایند
⏪اگراپوزیسیونی توانایی و قدرت بسیج سیاسی کسب کند، اگر در ایران باشد، تشکیلات داشته باشد و جامعه پشت سرآن بسیج شود و کنش اعتراضی در ساخت قدرت تأثیر بگذارد، آنوقت اپوزیسیون براندازمیتواند تقاضای تحریم قدرتهای خارجی علیه کشور را هم بکندوهیچ اشکالی ندارد ولی اپوزیسیون مدعی براندازی دراین موقعیت نیستند.
⏪مادرایران اعتصابات گسترده وبعضااعتراضات تندخیابانی داریم اما اینها منجر به تغییر نظام نمیشود. منجر به شورشهای شهری میشود ولی بعد گروههای نظامی میآیند و قدرت را دست میگیرند.دروادی نظروحتی عمل پروژه براندازی بدون حمایت ملی بامؤلفه های پیش گفته میتواندخوب شروعشود، بد ادامه پیداکند و فاجعهآمیز تمام شود. دولت ایران دولتی ازسنخ دولت های اروپای شرقی نیست ورهبران نظام از لحاظ امنیتی و نظامی جایی ندارندکه بروندوپناهنده شوندوبیشترین انگیزه را هم برای بقا و ماندن در کشور و جنگیدن دارند.درایران به دلایل مشخص جنبشهای بدون سربه جایی نمیرسد.جنبش براندازی تا سر وسازمان و رهبر نداشته باشد نمیتواند نارضایتیهای متفرقه را بسیج کند.
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔴در فقدان ادبيات حقوقي
عباس عبدی
🔘يكي از ضعفهاي جدي در جامعه ما فقدان و يا عدم رواج ادبيات و منطق حقوقي است. به عبارت ديگر در فهم، تحليل و نقد امور از ادبيات و چارچوبهاي منطقي حقوق استفاده نميكنيم. ادبيات حقوقي استناد به حقوق و تكاليف و وظايف و اختيارات با ارجاع به مواد قانوني مصوب و به نوعي فصلالخطاب امور است. ويژگي اين ادبيات سوگيري اندك و نيز قطعيت نتايج است، به طوري كه 2 نفر با دو گرايش به نسبت متضاد هم هنگامي كه در بسياري از امور حقوقي (و نه همه موارد) اظهار نظر ميكنند به نتايج به نسبت مشابهي ميرسند. اصولاً ذات و ويژگي عدالت اقتضا ميكند كه چنين باشد تا هر دادگاهي فارغ از اينكه قاضي آن چه گرايشي دارد در پروندههاي يكسان به احكام مشابه و يكساني برسند. مردم هم از قانون درک مشترکی داشته باشند. در جامعهاي كه ادبيات حقوقي در فضاي عمومي رواج دارد، رسيدن به تفاهم خيلي راحتتر است. ولي در جامعه ما ضعف اين ويژگي مشهود است.
🔘 چه كساني باید اين ادبيات را در جامعه رواج دهند؟ بيش از هر گروهي مقامات قضايي، وكلا و حقوقدانان هستند كه بايد مروج اين ادبيات باشند. آنها حرفشان شنيده خواهد شد و مردم ياد خواهند گرفت كه از اين طريق سخن بگويند. ولي چه ميتوان گفت كه فقط تعداد اندكي هستند كه اين انتظار را برآورده ميكنند.
سخنان چند روز پيش دادستان محترم كل كشور نيز بجاي آنكه در چارچوب اين ادبيات باشد، به نحوي بيرون از آن بود. به نظر ميرسد كه با اين نگاه به نتيجهاي نميرسيم. در چارچوب حقوق نگاه به حضور زنان در ورزشگاه به كلي متفاوت خواهد شد.
🔘اجازه دهيد كه اعلام كنيم فعلاً نه موافق حضور زنان در ورزشگاه هستيم و نه مخالف؛ فقط ميخواهيم با ادبيات و منطق حقوقي گفتگو كنيم. آقاي دادستان كل اظهار داشتند كه:
"سزاوار جمهوری اسلامی نیست که مسئولان ورزشی زمینه ایجاد گناه در جامعه را فراهم کنند. من به این مدیران نصیحت میکنم ما در نظام جمهوری اسلامی اجازه ایجاد بستر گناه در جامعه را نخواهیم داد؛ آنها باید حرمت جامعه را حفظ کنند، اگر با نصیحت و تذکر، این حرکتها ادامه داشت برخورد قضایی خواهیم داشت... وقتی خانمی به ورزشگاه میرود و با مردانی که با لباس ورزشی و نیمه عریان مواجه می شود، گناه اتفاق میافتد؛ به حریم خصوصی مردم کاری نداریم اما در مجامع عمومی کسی حق آسیب رساندن به حریم عمومی را ندارد. قرار نیست در منظر عمومی هر کس هرطور که دلش خواست لباس بپوشد و یا رفتار کند."
🔘اولين پرسش اين است كه مستقل از درستي يا نادرستي ادعاهاي مطرح شده مبني بر گناه بودن حضور بانوان در ورزشگاهها، اين اظهارات براساس كدام يك از وظايف قانوني دادستان كل انجام شده است؟ در هيچ يك از مواد قانوني از قانون آيين دادرسي كيفري در خصوص وظايف و اختيارات دادستان كل كشور وظيفهاي در ورود به این موضوع براي دادستان كل كشور منظور نشده است.
🔘پرسش بعدي اين است كه مگر وظيفه دستگاه قضايي جلوگيري از گناه است؟ بر فرض كه اين عمل گناه باشد؟ قطعاً چنين نيست. وظيفه دستگاه قضايي اجراي قانون است. فرض اساسي اين است كه نظام جمهوري اسلامي ايران آنچه را كه از اسلام به صورت واجب و حرام ضرورت دانسته است در قالب قانون در آورده، و براي اجرا به دستگاه قضايي ابلاغ كرده است. به همين خاطر وظيفه اين دستگاه نيز اجراي قانون است.
🔘به علاوه هيچ كس را نميتوان از انجام كاري منع كرد، مگر آنكه قانون در آن مورد صريح باشد. حضور بانوان در ورزشگاهها براساس كدام ماده قانوني منع شده است؟ دادستان كل كشور فارغ از اينكه اين كار را گناه بداند يا نداند، بايد نسبت به جلوگيريكنندگان سوال كند كه چرا تا کنون مانع ميشدند، نه نسبت به كساني كه چنين حقي را روا داشتهاند. مگر آنكه جلوگيريكنندگان قانون معتبري ارايه كنند كه بايد در همان چارچوب عمل كرد.
🔘اتفاقاً در مورد ديدن مردان نيمهلخت كه معلوم نيست، چرا چنين توصيف شدهاند، هيچ مشكلي شرعي وجود ندارد. خيلي خوب بود ايشان مستند اين حكم را هم ميگفتند. در مراسم حج پوشش مردان كمتر از فوتباليستها است. به علاوه تلويزيون خيلي نيمهلختتر از اينها را چه در مورد مردان و حتي زنان نشان ميدهد. شايد بفرمايند آن تصوير است و حكمش با انسان زنده فرق ميكند. ولي در عمل فرقي ندارد. چرا كه در مورد تصوير هم مانع از انتشار حدي از ناپوشيدگي ميشويد.
🔘اگر اين اقدام خلاف قانون و در نتيجه جرم است، ديگر ارجاع دادن به نوبت بعد چه معنا دارد؟ به علاوه پیشتر هم بارها و بارها انجام شده است از جمله در مسابقات واليبال شاهدش بوديم. اگر جرم است بلافاصله بايد اقدام كرد و مجرم را مجازات نمود. تخفيف در مرحله صدور حكم است، نه در رسيدگي اوليه. و اگر جرم نيست به چه مجوزي مانع از ان جام عملي خواهيد شد كه جرم نيست؟
🔘اگر ديدن افراد نيمه پوشيده حتي مردان گناه است، پس چرا بسياري از خانمهاي آقايان به خارج ميروند و از آن مهمتر اينكه چرا خود آقايان به خارج ميروند كه زنان بيحجاب، اغلب آنان را تشكيل ميدهند؟ حتماً خواهند گفت ضرورت! هرچند بعيد است گردش جزو ضرورت باشد، ولي اگر هست، احترام به خواست مردم در داخل كه ضرورت مهمتري است كه بايد رعايت شود.
🔘تا هنگامي كه نتوانيم تمايز ميان گناه و قانون را تعريف كنيم، این درب همچنان بر همين پاشنه خواهد چرخيد. وقتي كه گفته ميشود به حريم خصوصي افراد كاري نداريم، ولي در فضاي عمومي قضيه فرق ميكند، به اين معناست كه با دين خداحافظي كردهايم. زيرا مسأله اصلي دين، نفوذ به حريم خصوصي است. در واقع نه تنها حضور در خصوصيترين حريم كه قلب انسان است بلکه تسخیر ان هدف دين است و الا در فضاي عمومي كه هر قدرتي ميتواند به هر نحوي عمل كند.
🔘هنگامي كه ميگوييم آن بخش را كاري نداريم ولي در بخش عمومي قاطع هستيم، نتيجه شكاف روزافزون ميان دو دنياي خصوصي و عمومي ميشود. دو نوع فرهنگ، دو نوع ادبيات و يك دورويي تمامعيار. و البته ناپايدار كه در نهايت با پيروزي حريم خصوصي به پايان خواهد رسيد. مدعياني كه حريم خصوصي را به مردم واگذار كنند، سرنوشتي بهتر از غلبه نهايي آن حريم بر حريم عمومي آكواريومي خود نخواهند داشت.
@abdiabbas
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
✅«حاج آخوند »روح جاری در زمان!
📝بهرام سمیع.
✅مدتی قبل کتاب« ملت عشق» نوشته الیف شافاک را خواندم. نویسنده به زیبایی چهل منزل یا قاعده طریقت عشق را در قالب رمان و از زبان شمس تبریزی ، برشته تحریر در آورده است.
خواننده رمان بوضوح روح زنده شمس را در سراسر داستان احساس میکند.
شیوایی و لطافت سخن تا بدانجاست که خواننده با علاقه ، سایه به سایه شمس و مولانا را در وقایع و رخدادها تعقیب میکند.
اما کتاب ملت عشق هرچه باشد رمان است و از امتزاج خیال نویسنده و درک واقع پدیده آمده است.
✅این روزها کتاب« حاج آخوند» نوشته سید عطاالله مهاجرانی که انتشارات امید ایرانیان منتشر نموده را در دست مطالعه دارم.
کتابی که نه ممزوج خیال و واقع ، بل روایت واقع است. خاطراتی که ریشه در پنج دهه قبل دارد .
✅حاج آخوند ، روحانی روستای مهاجران از توابع اراک است ، اما نه از جمله آخوندهای معمولی ، بلکه مردی است که روح بزرگش تا بیکرانه ها امتداد دارد .
حاج آخوند 25 سال در اراک ، اصفهان، قم و نجف درس خوانده اما دستهای زمخت وچهره
آفتاب خورده اش حکایت از کشاورزی در مزرعه و شبانی در صحرا دارد.
به تعبیر نویسنده ؛ حاج آخوند چیز دیگری بود! روحانی ملا ،ادیب و نکته دان و عارفی که از غوغای جهان بیرون از مدرسه و شهر گریخته بود. شیخی شاد که خانقاهی نداشت ...زندگی اش از کشاورزی و باغ انگور می گذشت... دوست و معلم کودکان و نوجوانان بود . در خورجین اسبش ، شاهنامه و خیام و حافظ و گلستان و بوستان و گلشن راز ...داشت،
حاج آخوند از همان هایی است که اثر انگشت و گرمی نفس و عطر جانش به شما زندگی میبخشد.
✅ او شاهنامه دان و فردوسی شناس بی نظیری است .
شاهنامه را شناسنامه ملت ایران ، و هفت خوان رستم را هفت خوان عشق میداند و معتقد است هر ایرانی باید سالی یکبار شاهنامه را بخواند .
برداشت کم نظیر او از هفت خوان رستم و شاهنامه ، نشان از تلألؤ روح او دارد.
سخن چون برابر شود با خرد
روان سراینده رامش برد
✅ مثنوی و مولوی را چنان تفسیر می کند که عارفان بالله تفسیر میکنند و در حافظ شناسی حرفهای نو دارد .
ترانه های خیام را از بر دارد و خیام شناسی متبحر است و نظامی عروضی شاگرد او را بخوبی می شناسد.
دوبیتی های باباطاهر و رباعیات خیام زمزمه ی گاه درو او در کشتزار است.
✅ حاج آخوند آنچنان زیسته که ارامنه حمریان چنانش دوست می دارند که مسلمانان مهاجران و مارون ، و بقول معروف مسلمانش بزمزم شوید و هندو بسوزاند.
من زیر فلک چون او ماهی زکجا یابم
او هر طرفی یابد شوریده و شیدایی
✅هنگامی که کتاب را میخوانی ، روح جاری حاج آخوند در جای جای آن احساس میشود .
رفتار و گفتار این نیک مرد ، بی اختیار خواننده را بدنبال خود می کشاند و در زلال جاری معرفت خویش شستشو میدهد .
✅ کتاب حاج آخوند را که میخواندم ، بارها گریستم ، دست خودم نبود خواننده بی اختیار های های گریه میکند .
دیگرانی هم که قبل از من کتاب حاج آخوند را خوانده اند ، به این اقرار دارند.
آیت الله معزالدینی در این مورد مرقوم داشته : «کتاب حاج آخوند را خواندم و گریستم...از این که بخودم بگویم طلبه ، آخوند ، روحانی ، خجالت کشیدم.»
✅حاج آخوند، روحانی روستای مهاجران نه از جنس روحانیان زمانه ی ما بلکه مردی است از جنس شمس تبریز .
رطل گرانم ده ای مرید خرابات
شادی شیخی که خانقاه ندارد
✅ حاج آخوند در نبودنش نیز با روح جاری خویش ، انقلابی در روح و روان آدمی ایجاد میکند .
او اکسیری است که در زمانه ما - که با وجود هزاران روحانی در مصدر امور تبلیغ دین و سیاست و اقتصاد ، اخلاق و ایمان در سراشیبی سقوط قرار گرفته - میتواند نجات بخش نسل تشنه حقیقت باشد.
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
گو قسم چشم دیدن ایمان آرزوست.
خواندن کتاب حاج آخوند فقط خواندن یک کتاب نیست، بلکه راهی است به سوی معرفت.
@bahramsamie
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
روشنفکران علیه ایران / دکتر جواد طباطبایی
روشنفکری بیخیالی و نامربوط سخن گفتن نیست تا عوام بر مدعیان آن گرد آیند و کف بزنند؛ اساس روشنفکری مسئول بودن و مسئول سخن گفتن است و مسئولیت جز از علم و دریافتی از منافع ملی کشور ناشی نمیشود. آدمی که هنری جز مثنویخوانی ندارد، دنیایی ندیده و از دنیا و تاریخ آن هیچ نمیداند، چگونه به خود اجازه میدهد در برابر اجماع جهانی باستانشناسان، تاریخنویسان، هنرشناسان و همۀ تاریخ در بارۀ همۀ هنر ایران، به عنوان مثال، در بارۀ تخت جمشید نظریه ببافد؟ آیا این عین گسسته خردی نیست؟ آدمی که سری شوریده دارد، اگر اهل معناست چرا این همه یاوه میبافد که عوام را دور خود جمع کند که برای او کف بزنند؟ فضلیت سکوت همیشه از نشانههای اهل معنا بوده است، مصداق «آن را که خبر شد»؛ این چه معنویتی است که کف کشتی را که در آن نشستهاند سوراخ میکنند و نمیدانند که با اندک نحوی که به جای محو نیمه کاره فراگرفتهاند از نخستین کسانی خواهند بود که زیر آب بروند اگر تاریخ و سیاست نمیدانند، شاید شنیده باشند که نجمالدین رازی، کبری، در یورش مغولان در کنار مردم ری ماند و بر مغولان سنگ میزد تا به قتل آورده شد. آن شیخ دیگر هم بود که دروازۀ تبریز را برسالداتهای روس باز و شهر را تسلیم آنان کرد. آیا جای شگفتی که در صورت نجمالدین سیرتِ شیخ تبریزی داریم؟ اسپینوزا میگفت: جهل دلیل نیست! ما را چه شده است که کلاهمان را به نشانۀ احترام به کسانی از سر برمیداریم که جز جهل دلیلی ندارند؟ گیرم که هیچ دلیلی نداریم که ایرانی وجود دارد، اما به راستی گویندۀ این سخن کجا ایستاده است؟ روی معنویتِ برباد که نمیشود ایستاد. زیرا خود معنویت هم جایی میایستد! طیرۀ عقل است که این قدر در آزادیخواهی پیش رفته باشیم که سخنانی بگوئیم که بیگانگان جرئت کنند حتی ناندانی ما را که همان مثنوی باشد از چنگمان در بیاورند که درآوردهاند!
سخن گفتن در امور عالی کشور دانش ویژۀ خود را دارد. همه رأیی دارند، اما همه حرفی برای گفتن در آن گونه مسائل کشور که سخن گفتن در بارۀ آنها به علمی نیاز دارد، ندارند. تا اطلاع ثانوی، اینجا ایران است و کسی را نمیرسد که چیزی از آن را به مزایدۀ دشمنان آن بگذارد. تنها علم به چیزی به کسی اجازه میدهد که در بارۀ آن سخن بگوید. بدیهی است که منظورم نظر شخصی نیست، زیرا حتی دیوانگان نیز آزاد هستند در مواردی فریاد بزنند؛ منظور اظهار نظر به ظاهر عالمانۀ مبتنی بر جهل است، بویژه در امور عالی که کیان ملی ما به آن بستگی دارد. اشکالی ندارد که کسی از جمع آوری زبالههای شهر سررشتهای نداشته باشد و به هر مناسبتی از شیوۀ جمعآوری زباله انتقاد کند، حتی بنویسد. این مندرج در تحت آزادی عقیده است، اما هیچ کس حق ندارد خلاف شئونات کشور و منافع ملی سخن بگوید؛ اینجا مرز میان آزادی و خیانت به کشور بسیار نزدیک است.
نقل از سیاستانه شماره ۴ و ۵
متن کامل را در فایل زیر بخوانید
@irandoustan
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
دادستان و قانون: جرم یا گناه یا زمینه ایجاد گناه
امیرحسین علینقی
پس از حضور معدودی از زنان ایرانی در یک مسابقه فوتبال در ورزشگاه آزادی در یکی از روزهای مهر ۱۳۹۷، دادستان کل کشور در یک سخنرانی به نکاتی در این خصوص پرداخته است. به نقل از دادستان کل کشور (ایسنا و سامانه اینترنتی ورزش سه، ۲۵ مهر ماه) آمده است که:
«حضور زنان در ورزشگاه آزادی... هیچ توجیه شرعی ندارد؛ چرا مخالف هستیم؟ چون گناه صورت میگیرد؛ تماشای بازی ایراد ندارد، اما گناهی که صورت میگیرد، جای اشکال است... وقتی خانمی به ورزشگاه میرود و با مردانی که با لباس ورزشی و نیمه لخت مواجه میشود و آنها را میبیند، گناه میکند.... سزاوار جمهوری اسلامی نیست که مسئولان ورزشی زمینه ایجاد گناه در جامعه (حضور زنان در ورزشگاه آزادی) را فراهم کنند... من به این مدیران نصیحت میکنم ما در نظام جمهوری اسلامی اجازه ایجاد بستر گناه در جامعه را نخواهیم داد... اگر با نصیحت و تذکر، این حرکتها ادامه داشت برخورد قضایی خواهیم داشت.»
۱. غیاب قانون
اولین نکته قابل توجه در سخنان دادستان کل کشور، ناگفته کلام ایشان است. متاسفانه، بزرگترین غایب این سخنان، «قانون» است. امروزه، اولین انتظاری از قضات و «دادستان»ها میرود، صحبت از قانون و استناد به آن است. از دادستانها انتظار میرود که کوچکترین قول، کنش و اقدام خود را مستند به قانون سازند. در عمل نیز، دادستانها بر اساس این انتظار عمل میکنند. برجستهترین عنصر موجود در کیفرخواستهای صادره توسط دادسراها استنادهای متعدد به قوانین است. این در حالی است که در متون نقل شده از دادستان کل کشور در خصوص حضور زنان در ورزشگاه آزادی، کوچکترین اشارهای به قانون و مستندات قانونی مورد نظر ایشان نشده است. (۱) سخن گفتن بهعنوان دادستان کل کشور، بدون اشاره به قانون و مستندات قانونی، خلاف انتظار است.
۲. جرم و گناه
دادستان کل کشور در کلام خود، به جای استفاده از کلمه «جرم»، اصطلاح «گناه» را بهکار برده است و به گونهای استدلال خود را سامان داده است که عرصه صلاحیتهای خویش را از «جرم» به «گناه» توسعه داده است. اگر چه ایشان تلاش کرده تا با تفکیک عرصه خصوصی و عمومی، صلاحیتهایش را محدود به عرصه عمومی کند، با این وصف، در عرصه عمومی، گویی هر گناهی را جرم تلقی کرده و در حیطه صلاحیتهای خویش وارد کرده است. این تلقی، با رویکرد نظری و عملی مسلمانان در تغایر است. مسلمانان، برای قرنها (حتی در عرصه عمومی) میان جرم و گناه قایل به تفاوت بودهاند و پرداختن به اولی را در صلاحیت دادستان و محتسب، و دادستانی دومی را حق خداوندگار میدانسته و میدانند. اگر این تفکیک را مبنا قرار دهیم، آنگاه در برخی رویکردهای نظری و عملی، میتوان رگههایی از جانشینی انسان جایزالخطا و گناه، به جای خداوند، در دادستانی از گناهکاران را مشاهده کرد که معلوم نیست تا چه حد با شریعت سازگاری دارد. (۲)
۳. گناه و زمینه ایجاد گناه
در بخشهایی از کلام دادستان کل کشور به «زمینه ایجاد گناه» اشاره شده است. از آنجا که میان «گناه» و «زمینه ایجاد گناه»، از جنبه شرعی و اجتماعی، تفاوت زیاد است، میتوان به این نتیجه رسید که حتی اگر پرداختن به «گناهان» را در صلاحیت دادستان کل کشور بدانیم، نمیتوانیم این صلاحیتها را به «زمینه ایجاد گناه» نیز تسری دهیم، مگر آنکه مقابله با «زمینههای ایجاد گناه» را نیز در زمره صلاحیتهای دادستان کل کشور بدانیم. با عنایت به اینکه، حتی هر موقعیت، کلام و رفتار غیرگناهآلود نیز میتواند زمینهای برای ارتکاب گناه شود، به راحتی میتوان فرجام این توسعه صلاحیت را حدس زد.
۴. نصیحت و تهدید
دادستان کل کشور در بخشهایی از کلام خویش دستبهکار نصیحت، تذکر و تهدید برخی مسئولان هم شده است. در ساختار کلام ایشان میتوان نشانههای یک بافت سلسله مراتبی قوی را مشاهده کرد که طی آن ایشان خود را محق میداند تا با نصیحت یا تهدید (۳) دیگر مقامها و مسئولان کشور، مسیر تصمیمهای (فعلها و ترک فعلها) ایشان را معین کند. این در حالی است که نه در نظر و نه در عمل، ساختار حقوق اساسی و اداری کشور انطباقی با این الگوی سلسله مراتبی، که در ظهور کلام ایشان دیده میشود، ندارد. در واقع، دادستانها بر اساس قوانین و مقررات کشور، در صورت تحقق جرایم، موظف به برخی تکالیفاند. از این زاویه، یا جرمی محقق شده است که در این صورت، دادستان میبایست بر اساس وظیفه قانونیاش عمل کند؛ و یا اینکه جرمی محقق نشده که در این صورت نیز تکلیف کاملاً مشخص است. شاید به همین دلیل است که، اصولاً دادستانها، نه از طریق سخنرانی و گفتگو، بلکه از طرق قانونی تعریف شده دیگر، در مقام ایفای وظایف خویش برمیآیند.
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
✅ گل به خودی «بن سلمان» به عربستان و آمریکا/ خون خاشقجی کمکی از غیب به ایران
✍️ مصطفی داننده-
🔻عربستان روزهای سختی را سپری میکند. آنها تصور میکردند با دلارهای نفتی که به جیب ترامپ ریختهاند و اصلاحات اجتماعی که برای دل اروپاییها انجام دادند، میتوانند اسب خود را بتازند و کسی هم به اسبشان نمیگوید یابو!
🔻همین تصور باعث شد آنها به فکر حذف مخالفان حکومت سعودی بیفتند. قتل « جمال خاشقجی» روزنامه نگار مشهور عربستانی آنها در کنسول گری سعودی در ترکیه، نمونه بارز این معناست.
🔻آنها دل خوش به این مثل قدیمی بودند که همه چیز را با پول میشود خرید حتی خون یک روزنامه نگار را. این تصور باعث شد تا عربستانی در رقابتیترین دوران خاورمیانه،یک گل به خودی بزرگ به خود بزند.
🔻ماجرای خاشقجی، باعث شد تمام تلاشهای عربستان برای تحریم ایران و نگه داشتن جمهوری اسلامی در گوشه رینگ، ناکام بماند و حالا خود طعم ماندن در گوشه رینگ را میچشد.
🔻عربستانیها به دنبال برگزاری کنفرانس بزرگ اقتصادی را با حضور قدرتهای جهان بودند اما حالا کشورها، نهادها، سازمانها و شرکتهای بزرگ اقتصادی، حضور در این کنفرانس را لغو کردهاند. نمونه آخر آن، آمریکا شریک بزرگ اقتصادی و سیاسی عربستان.
🔻خیلی از ناظران بین المللی عامل این گل به خودی بزرگ را «بن سلمان» ولیعهد پادشاه عربستان میدانند و بر این باور هستند این جوان تازه به دوران رسیده با تندرویهای خود در حال نابودی تمام دستاوردهای آل سعود در این سالهای برای عربستان است.
🔻عربستانیها انتظار، برخورد تلخ آمریکا در این ماجرا را نداشتند. آنها فکر میکردند دلارهایی نفتی، میتواند همچون چشم بندی برای چشمان آمریکا باشد. فشارهای کنگره و جامعه مدنی ایالات متحده باعث شد تا ترامپ تسلیم خواسته آنها شود و رسما بگوید:« عواقب قتل خاشقجی باید شدید باشد»
🔻آمریکا به این دل خوش بود که با کمک عربستان، قیمت نفت را پایین بیاورد و صادرات نفت ایران را به پایین حد خود در 40 سال گذشته برساند اما حالا اخم ایالات متحده به سعودیها میتواند تمام برنامه ترامپ برای مقابله با ایران را برهم بزند. بالا رفتن قیمت نفت، بزرگترین کمک به ایران در دوران سخت خروج آمریکا از برجام است. هرچه قیمت نفت بالاتر برود، کاهش صادارات نفت ایران جبران میشود.
🔻به نظر میرسد عربستانیها فهمیدهاند چه گل به خودی بزرگی زدهاند و حالا به دنبال ماست مالی کردن ماجرای جمال خاشقجی هستند. آنها دلیل قتل این روزنامه نگار را دعوا در کنسولگری دانستهاند. حضور نزدیکان بن سلمان در کنسولگری عربستان و در زمان حضور خاشقچی باعث شده است تقریبا همه به این نتیجه برسند که دست ولیعهد سعودی به خون روزنامه نگار عربستان آلوده است.
🔻فشار آمریکا و اروپا به عربستان، لطف بزرگ خاندان سعود به ایران بود. آنهم درست در آستانه 13 آبان و تحریم نفتی. گاهی یک حرکت اشتباه در شطرنج سیاسی میتواند تمام معادلات را برهم بزند. ایران بدون اینکه هیچ نقشی در این مناقشه داشته باشد، در حال گرفتن ماهی خود از این آب گل آلود شده است.
@Sahamnewsorg
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
📝از بهشتی تا مصباح تفاوت دو انقلاب
✍️حسین خرسند
آیت الله سید محمد حسینی بهشتی:
ما این قدر مبارزه کردیم تا از شرّ دیکتاتوری خلاص شویم؛ نمیخواهیم یک دیکتاتوری جدید داشته باشیم... شما امت قهرمان یک وظیفه دارید و آن اینکه با وجدان بیدار و آگاهتان مراقبت کنید، رهبر در دایره وظایف و اختیاراتش عمل کند.
(سخنرانیها و مصاحبههای آیتالله بهشتی، تدوین: محمدرضا سرابندی، ج۲، ص۶۴۷)
رهبر از اين جهت كه در برابر ملت مسؤول است، مثل نمايندگان مجلس است كه تحت نظارت ملتاند. مردم ناظرند كه آيا آنان به وظايف محدود نمايندگی به درستی عمل میكنند يا نه... اگر تخلف كند، همه در برابر قانون مساویاند؛ چه رهبر باشد و چه فرد عادی.
( مشروح مذاکرات مجلس قانون اساسی، ج۲، ص۱۰۹۰)
محمد مومن: ولیفقیه بر تمام آن چه در کشور میگذرد، اختیار تام دارد و این طور نیست که به آن چه در قانون اساسی آمده است، مقید باشد.
مصباح: رضایت رهبری نشانهای از رضایت امام زمان است.مخالفت با رهبری شرک است.
حسن عباسی: معجزه رهبر انقلاب اگر بزرگتر از اعجاز معصومین نباشد کمتر هم نیست.
آرام آرام به چهلمین سالروز انقلاب عزیزمان نزدیک میشویم؛ انقلابی که با آرمان های مرحوم امام و آیات منتظری و طالقانی و بهشتی و مطهری در دل توده مردم اشتیاق ایجاد کرد و سبب شد با اتحاد خود حکومت شاه را سرنگون کنند.
اکنون پس از چهل سال زمان مناسبی است که بسیار درنگ کنیم و بدان بی اندیشیم که چه شد از گفتمان اول به دومی رسیده ایم. در نهضت خود کاوش کنیم تا بیابیم چه شد افرادی پرچم دار انقلاب و انقلابی گری شدند که به قول آیت الله هاشمی رفسنجانی در زمان سختی انقلاب در کوچه و پس کوچه های دهاتشان پرسه میزدند.
حال زمان مناسبی است که مداقه کنیم و بگوییم براستی مردم ما به کدامین برداشت از دین و جمهوری اسلامی رای مثبت دادند؟ گفتمان انقلابی اصیل بهشتی ها و طالقانی ها؟ یا صحبت های شرک آلود مصباح و امثالهم؟!
به راستی ما به چه دلیل انقلاب کردیم؟
انقلاب کردیم و به مردم وعده دادیم که از شر دیکتاتوری خلاص شوند و بتوانند انتقادات خود را با صدایی رسا و سینه ای ستبر شده به گوش مسولین خود برسانند یا با ایجاد یک هاله تقدس جعلی به دور افراد حصار بکشیم و با ماورای انسانیت نشان دادن آن ها هرگونه انتقاد را باطل انگاریم و با آن مبارزه کنیم؟!
ما انقلاب کردیم و خبرگان مردمی انتخاب کردیم تا بوسیله ی آن ها قانون اساسی برای این مرز و بوم تبیین کنیم و ضمن تامین حقوق اولیه ی شهروندی تمام مسولین را از صدر تا ذیل نظام زیر چتر خود بیاورد و با پاسخگو کردن ارکان قدرت مانع از فاسد شدن آن شود یا پس از این سال ها عضو شورای نگهبان که باید نگهبان قانون اساسی باشد سخن خلاف قانون میگوید و افراد را بالاتر از قانون جلوه میدهد؟!
ما انقلاب کردیم برای آنکه گفتمان مطهری در دانشگاه حاکم شود که معتقد بود باید حتی به شدیدترین مخالفان خودمان نظیر مارکسیست ها هم در دانشگاه کرسی داد تا بتوانند از خود دفاع کنند یا برای آنکه رئیس دانشگاه بگوید هرکس که مخالف ماست جایی در دانشگاه ندارد؟!
باید گریست به حال خودمان که از آزادی بیان مارکسیست ها و کمونیست ها به "مسولیت کامنت ها به عهده خود افراد است" رسیده ایم. سیستمی که آرمانش آزادی بیان همه شهروندان بود اکنون به ابتذال چک کردن نظرات مردم در صفحات مجازی رسیده است.
باید گریست بحال خودمان زیرا نهادی مانند روحانیت که روزی عامل اتحاد مردم بود و بیشترین سهم را در جریان دهی به انقلاب داشت اکنون به دلیل برخی تقد های بحق تحت شدید ترین فشار ها هستند. کم نیستند زائری هایی که به دلیل انتقاد ممنون المنبر میشوند
آری ای برادر من! باید خون گریست بحال خودمان که پس از گذشت چهل سال اینچنین از آرمان ها و اهداف والای خود عبور کرده ایم و اینچنین از انقلاب خود منحرف شده ایم.
چهل سال زمان مناسبی است که به گذشته بازگردیم و در کارنامه بجای گذاشته خود بسیار تامل کنیم!
🛑چرا قتل و ترور جمال خاشقجی جهانی میشود اما بسیاری از قتلهای دیگر روزنامه نگاران در جهان سوم اینگونه نمیشود یا نشده است؟!
https://t.me/Bestdiplomacy/15023
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔰جمال خاشقچی و تاریخ سر سپردگی
✍️رضا شاه ملکی
https://t.me/ehsanmohammadi95/5958
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔴 حضور زنان در ورزشگاهها را به معضل تبدیل نکنیم
✍🏻 بهمن کشاورز
https://t.me/bashgahezanan/1766
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🗒بدعت در قانونگذاری؟!
https://t.me/emtedadnet/23085
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
✅محمد کیانوشراد: نگرانی از اتهام نهادهای حاکمیتی، اصلاحطلبان را در موضعی انفعالی قرار داد
https://t.me/emtedadnet/23097
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
از کاخ های شمال تهران تا خانه های گران لندن !
جعفر گلابی
https://t.me/jgolabi/1220
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔵 هیات نظارت بر اجرای سیاستهای کلی و ضربه به منافع ملی
✍️ #عباس_آخوندی
https://t.me/kaleme/15075
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
تهران، شهر بیگفتوگو هیاهوی پر از سکوت
لطیف روحانی
http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/197390/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%DA%AF%D9%88-%D9%87%DB%8C%D8%A7%D9%87%D9%88%DB%8C-%D9%BE%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔴مطلب منتخب قابل تامل!!
✍️دکتر بحرینی
https://t.me/tahlilzamane/5831
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
دادستان و قانون: جرم یا گناه یا زمینه ایجاد گناه
امیرحسین علینقی
https://t.me/alinaghi_ch/111
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🗒تهدیدهای دادستان کل علیه مسئولان اجرایی؛ نشانه شکست در بازتولید ایدئولوژی
✍🏻امتداد-ریحانه طباطبایی:
https://t.me/emtedadnet/23112
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
بررسی اعتراض و اعتصاب در نظام جمهوری اسلامی
فرشاد مومنی
https://t.me/iranfardamag/1027
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
🔷 ترامپ و انبارهای اسلحه کشورهای خلیج فارس
✍️ غلامرضا مصدق
https://t.me/Gh_mosaddegh/359
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️