مقالات روز
فردای بهتر🔵 عماد افروغ: مجلس خبرگان نیازمند تحولات ساختاری است
🔻ساختار ما قفل کرده است. باید این قفل را بشکنیم، باید انبساط حاصل بشود. بالاترین شرط انبساط هم تحول در #مجلس_خبرگان است
اصل یکصدونهم قانون اساسی به شرایط و صفات رهبر می پردازد و در بند سوم آن چنین آمده است: بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری. در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‌تر باشد مقدم است.
🔻مجلس خبرگانی که من مطرح می کنم فراتر از قانون اساسی فعلی است، اگر قرار باشد ولایت ایدئولوزیک فقیه مبنا قرار گیرد خود مجلس خبرگان نیز مستلزم یک تحول ساختاری خواهد بود
طبقه حاکم با اهرم‌های فرهنگی و سیاسی در اختیار، خود را بت‌هایی میدانند که مردم باید به پرستش آنها بپردازند. اینها در واقع باید خادم مردم باشند، برعکس شده، مردم خادم این افراد شده‌اند. اینها مخدوم و مردم خادم شده‌اند. قرار نبود این گونه بشود.
✅ @kaleme
💠💠💠💠💠💠💠💠
قانون لينكلن؛ تشویق گزارش‌دهندگان فساد در آمریکا
حسین زمانی درمزاری
طراحی سازوکار تشويق گزارش‌دهندگان تخلف در ايالات متحده با قانون ادعاهای نادرست (معروف به قانون لينكلن) آغاز شد. اين قانون که در سال ۱۸۶۳ تصويب گرديد علاوه بر حمايت از گزارش‌دهندگان، تشويق ويژه‌ای برای اين افراد در نظر گرفته بود. قانون لينكلن در سال ۱۹۸۶ برای استفاده در ساير قراردادهای دولتی (علاوه بر نظامی) تعميم داده شد. بدين‌ترتيب گزارش‌دهندگان تخلفات در ساير قراردادهای دولتی نيز از پرداخت‌های تشويقی بهره‌مند گشتند.
به موجب اين قوانين، مواردی که گزارش‌دهندگان تخلف می‌توانند در مورد آن گزارش دهند عبارتند از:
🔹طرح دعوی دروغ يا خلاف واقع عليه دولت
🔹بيش از حد جلوه دادن مقدار يا کيفيت محصول تحويل داده شده به دولت
🔹کم اظهاری بدهی به دولت
اجرای اين قانون توسط وزارت دادگستری و يا اشخاص حقيقی در فرآيند «کويی تام» پيگيری می‌گردد. قانون لينكلن از طريق اين فرآيند به اشخاص اجازه می‌دهد تا به نمايندگی از دولت، عليه افرادی که متهم به کلاهبرداری از دولت هستند، دادخواست تنظيم نمايند. در اين فرآيند در واقع دولت دادخواه اصلی است. اگر شكايت به نتيجه برسد و مدعی عليه محكوم گردد، شاکی خصوصی می‌تواند تا ۳۰ درصد دريافتی دولت از اين پرونده (يعنی وجهی که پس از تصميم قضايی، متخلف می‌بايست آن را به دولت بپردازد) را دريافت کند.
در صورت پيروزی دولت و يا مصالحه کردن طرفين دعوا در پرونده، شاکی خصوصی (گزارش دهنده تخلف) بسته به ميزان دخيل بودن در پرونده بين ۱۵ تا ۲۵ درصد دريافتی دولت را مالك می‌شود. درصورتی که دولت مداخله ننمايد، شاکی خصوصی می‌تواند خود، پرونده را جلو برده و در صورت پيروزی تا ۳۰ درصد دريافتی دولت را مالك گردد. در صورتی‌که شاکی خصوصی نيز در فعاليت‌های ناصحيح مرتبط به پرونده دست داشته باشد، دادگاه سهم او را از دريافتی پرونده کاهش می‌دهد.
در سال ۲۰۰۹ با تصويب قانون جبران و مبارزه با تخلفات، قانون لينكلن مورد اصلاحات فراوانی قرار گرفت. اين اصلاحات تقريباً همه افراد، شرکت‌ها و نهادهايی را که پولی به دولت پرداخت میکردند يا از دولت فدرال وجوهاتی دريافت می‌نمودند را شامل شد و تحت تأثير قرار داد.
نتايج اجراي قانون لينكلن
در سال ۱۹۸۷، ۷۳ حل‌وفصل ذيل قانون لينكلن حدود ۸۷ ميليون دلار (به طور ميانگين ۱.۲ میلیون دلار به ازای هر حل‌وفصل) به خزانه بازگرداند. در حالی که در سال ۲۰۱۰ اين عدد به ۳ ميليارد دلار افزايش يافت که از اين ميزان ۸۳ درصد به مفاسد بخش سلامت ارتباط داشته است.
موفقیت‌ها و آثار قانون تشویق گزارش‌دهندگان فساد آمریکا حاوی درس‌های جدی در ضرورت اتخاذ روشی مشابه در ایران است. #فساد
💠💠💠💠💠💠💠💠
انقلاب
عبدالکریم سروش
كساني‌كه انقلابي را ديده‌اند، با تمام وجود مي‌فهمند كه چه گناهكارند كساني‌كه راهي به جز انقلاب به روي مردم باز نمي‌گذارند. اولين سرمايه‌اي كه در انقلاب قرباني مي‌شود عقلانيّت است و آخرين چيزي كه به خانه خويش بازمي‌گردد عقلانيت است، اگر بازگشتي در كار باشد.
از ميان رقباي سه‌گانه عقل: وحي و عشق و انقلاب، اين سوّمي از همه بي‌رحم‌تر و عقل ستيزتر است. از انقلاب‌هاي همه‌گير، كه نه زيبايي عشق را دارند و نه قداست وحي را، بايد به خدا پناه برد. كه هم جان‌ها را مي‌ستانند هم خردها را. عاقلان قوم، مسؤوليت دارند كه در تدبيرهاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي، راه را به سوي نظمي عاقلانه و عادلانه بگشايند تا حاجت به ويرانگري و خردستيزي انقلابي نيفتد.
http://t.me/DrSorooush
💠💠💠💠💠💠💠💠
✅رشته توئیت نفیسه کوهنورد خبرنگار ایرانی بی بی سی در عراق در خصوص رفتار عراقیان با ایرانیان
📌بارها پرسيده اند كه رفتار عراقيها با تو چطور بوده، هم به عنوان زن و هم ايرانى؟ جواب: من از ٢٠٠٣ بارها به عراق سفر كرده‌ام و حالا بيش از يك سال است كه مقيم كشورم. از شمال تا جنوبش را رفته ام و با قشرها، قوميتها و مذاهب مختلفش نشست و برخاست كرده ام و واقعا چيزى جز احترام نديده ام.
📌خيلى جاها فرق نكرده كه ميزبانم يک فرمانده بلند پايه باشد يا يک آدم معمولى جنگزده، ما ناچار شده ايم براى ضيافت غذا حتما بمانيم. فرماندهانى بوده اند كه در اوج جنگ و گرما و سرما جاى استراحتشان را به من و تيمم داده اند و به روى خودشان نياورده اند كه جايى براى استراحت ندارند.
📌مردمى بوده اند كه تنها پتو و بالششان يا حتى چند بطرى آب باقى مانده شان را با اصرار به ما داده اند و به دروغ گفته اند كه خودشان هم دارند تا ما راحت باشيم. بيشتر وقتها وقتى گفته ام ايرانى‌ام كلى ذوق كرده اند و به قولى روى چشم گذاشته اند. هم خودم را و هم تيمم را.
📌اگر انتقادى به ايران داشتند من تا بحال نديده ام كه اين چيزى از مهمان نوازيشان كم كرده باشد يا رفتارشان با ما بد شده باشد. مثل هر جايى عراق هم قطعا آدم خوب و بد دارد اما به هرحال آنچه من ديده ام چيزى جز محبت و احترام نبوده.چه در فلوجه و بغداد و چه در اربيل و حويجه و نجف و بصره
📌اگر معيار چند خبر سياسى و ويديوهاى جسته گريخته در شبكه هاى اجتماعى باشد البته مشاهدات من كمكى نخواهد كرد اما چون بارها پرسيده بودند از رفتار عراقيها با تيمم و خودم اين چند خط را نوشتم.
@emtedadnet
💠💠💠💠💠💠💠💠
✅با این فیلم خودتان را مسخره کرده‌اید یا نظام را؟
📌حسام الدین آشنا مشاور حسن روحانی در یادداشتی در مورد فیلم پخش شده از دری اصفهانی در مجلس نوشت:
📌کافی است نگاهتان را عوض کنید کسی را می بینید که سرمایه یک عمر کار علمی و آبروی حرفه ای خود را به خطر انداخته و در طبق اخلاص قرار داده و با شناخت دقیق از پرونده مالی خریدهای نظامی مطالبات ایران از ایالات متحده آمریکا و توان چانه زنی در کلاس جهانی در جریان مذاکرات برجام یک هزینه ۱.۷ میلیارد دلاری را روی دست آمریکا می گذارد و چنان طراحی می کند که این پول به صورت نقد با هواپیمای اختصاصی به ایران تحویل می شود.
📌این همان پولی است که ترامپ در باره آن ضجه می زند و می گوید چرا اوباما حاضر شد این مقدار پول نقد را به ایران تحویل دهد.
📌 کافی بود سوال کنید آیا او خود را به مذاکرات برجام نزدیک کرد یا با خواهش از او تقاضا کردند تا به این پرونده پیچیده کمک کند؟
📌 کسانی که این فیلم را ساخته و آن را پخش کرده اند دست به اقدامی بسیار خطرناک زده اند. آنها برای دستمال رقابت قیصریه امنیت را به آتش کشیده اند و چشم به هم چشمی را به خیابان کشانده اند. آنان اگر در کار حرفه ای خود موفق شده بودند هرگز نیازی به بازی رسانه ای با پرونده های حساس نداشتند.
📌 شما هنوز بدنبال آدامس رئیس جمهور هستید بدون آن که بدانید او اصلا آدامس مصرف نمی کند. شما هنوز بدنبال دوربین های جاسوسی محیط زیستی هایی هستید که بیشتر از چند ده متر برد ندارد. خودتان را مسخره کرده اید یا نظام را؟
📌پاسخ ظریف و رأی صریح مجلس در مورد این ادعا برای شما کافی نیست. شما نیاز به بیداری جدی تری دارید.
@emtedadnet
💠💠💠💠💠💠💠💠
چند سوال
یادداشت دریافتی
در مصاحبه با ایرنا http://www.irna.ir/fa/News/83013420 از نظر این مخلص در کنار نکات کاملا عملی و راهگشایی که آقای تاج زاده مطرح کرده اند، سه نکته قابل تبیین بیشتر یا تصحیح است. بسیار متشکر خواهم شد اگر پاسخ سه سوال زیر را بدهید:
- "تاج زاده گفت : اینکه ما ایران هسته ای می خواهیم یا توسعه یافته، یکی از سوالات جدی امروز جامعه ما است، طبعا من طرفدار این هستم که توسعه یافتگی استراتژی جمهوری اسلامی باشد"
تکنولوژی هسته ای با کاربردهای وسیع آن از تولید انرژی تا بیشمار کاربردهای دیگر صنعتی و تحقیقاتی، اکنون و بخصوص در آینده مولفه ای جدایی ناپذیر از توسعه است. فقط بمب هسته ای را به عنوان وسیله کشتار و نابودی جمعی انسانها نباید خواست.
سوال1: منظورآقای تاج زاده از ایران هسته ای چیست؟
- "در برخی موارد منافع ما با آمریکا نسبت به کشورهای منطقه و یا روسیه، چین و حتی اروپا بیشتر است و البته در برخی از زمینه ها هم تضادهایمان هم با آمریکا زیاد است. باید منافع و تضادها را شناسایی کنیم و مبنای ما منافع ملی و استراتژی ما هم توسعه ایران باشد نه برای اینکه می خواهیم امپراتور منطقه و هلال شیعی باشیم."
اینکه نخواهیم امپراطور منطقه و هلال شیعی باشیم درست، اما اگر اینطور باشد که آمریکا و صهیونیسم عملا می خواهند امپراطور منطقه باشند، که شواهد قوی این فرض را تقویت می کند، در آن صورت آنها واقعا بدنبال مذاکره برای تنظیم "منافع و تضادها" نیستند بلکه مسیر خود را با و بی مذاکره برای اشاعه و حفظ سلطه شان دنبال می کنند، همانطور که یک مقام حکومت صهیونیستی پیش از سقوط لیر گفت ترکیه چه فکر کرده، بخش مهمی از اقتصاد دنیا دست ماست.
سوال 2: نظر آقای تاج زاده درباره این گزاره که" آمریکا و صهیونیسم عملا می خواهند امپراطور منطقه باشند" چیست؟
- "همیشه گفته ام اگر شاه می فهمید جامعه دیگر جامعه قدیم نیست و مطالبات مردم انباشته شده و در حال انفجار است، در سال 1356 انتخابات آزاد برگزار می کرد، انقلابی رخ نمی داد"
این به نظر ساده انگاری می آید. صرفنظر از حضور هزاران مستشار خارجی و غیره که مشغول اجرای سیاست های گمارندگانشان بودند و بطور ذاتی اراده و اعمال نظر جامعه آزاد فقط هزینه هایشان را بالا می برد، خود محمدرضاشاه در مورد حزب رستاخیز، برپاشده برای نظام تک حزبی که تا پاییز 1357 برجا بود، گفت:
"کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود و معتقد به سه اصلی که من گفتم نباشد، دو راه برایش وجود دارد: یا یک فردی است متعلق به یک تشکیلات غیرقانونی یعنی باصطلاح خودمان: «توده‌ای». یعنی باز باصطلاح خودمان و با قدرت اثبات:بی وطن. او جایش یا در زندان ایران است یا اگر بخواهد فردا با کمال میل بدون اخذ حق عوارض، گذرنامه در دستش می‌خواهد برود چون که ایرانی نیست، غیرقانونی است و قانون هم مجازاتش را معین کرده‌است. یک کسی که توده‌ای نباشد و بی وطن هم نباشد ولی باین جریان هم عقیده‌ای نداشته باشد، او آزاد است، بشرطی که بگوید -بشرطی که علناً و رسماً و بدون پرده- بگوید که آقا من با این جریان موافق نیستم ولی ضد وطن هم نیستم. ما به او کاری نداریم."
شاید اگر شاه سال 56 ’می فهمید’ که باید انتخابات آزاد بر گزار کند، آن مستشاران و اربابانشان همانموقع خودشان خدمتش می رسیدند.
سوال 3: می توانید به طور مجمل این روند را توضیح دهید که چطور شاه باید میفهمید که باید انتخابات آزاد بر گزار کند و اینکه آن نیروهای بیگانه موثر در تصمیمات آن زمان در چنین انتخابات آزادی چگونه رفتار میکردند؟
بااحترام
💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠
بخشی از جلسه سی و یکم بازنگری قانون اساسی
🔺 رئيس(مشكيني)- مربوط به همين است، آقاي يزدي شما نامه را بخوانيد.
🔺منشي(يزدي)- بخوانيد من نديده ام اصلا اين نامه را. نامه خدمت شماست؛ بخوانيد ديگر.
🔺رئيس(مشكيني)- من اين نامه را از حق رياست استفاده كنم وبخوانم آقايان جامعة مدرسين نامه‌اي خدمت رفقا نوشته‌اند براي اعضاي محترم شوراي بازنگري. اين يك مقدارش را خدمت آقايان مي‌خوانم.
«بعد از سلام وتحيت، اكنون كه بررسي مسائل رهبري در آن شوراي محترم مطرح است، انتظار مي‌رود براساس موازين فقه اسلامي و به پيروي از رهنمودهاي حضرت امام قدس‌سره‌الشريف، خصوصاً در نامه‌اي كه به حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مرقوم داشته وتصريح به ولايت مطلقه فقيه كرده‌اند، آن شوراي محترم در باب اختيارات مقام رهبري ولايت مطلقه فقيه را مدنظر داشته واين نقيصه را از قانون اساسي بزدايند. همچنين اميد است كه اعضاي محترم شورا مسأله ولايت فقيه را كه منصبي است الهي وادامة ولايت ائمه معصومين عليه‌السلام است، محدود به زمان نكنند كه بدون ترديد محدوديت موجب تضعيف مقام ولايت فقيه خواهدبود. والسلام‌عليكم و رحمه‌الله. مدرسين حوزه علميه، امضاي آقاي فاضل.
... و ادامه بحثها
🔺مهدي كروبي- اين جديد است. امام در رهبري، تنها مرجعيت را خواسته بودند حذف شود. لفظ مرجعيت حذف بشود، اينرا كه همه ما مي‌دانيم.حالا اين اختياراتي كه به خبرگان داده‌اند اصلاً بكلي قانون اساسي تغيير كرده. خوداصل قانون اساسي قبلي بايد باشد همان را بايد رأي بگيريم. مگر اينكه بخواهيد وارد بشويد اول بايد رأي گيري بكنيم ببينيم بايد وارداين بحثها بشويم يا نه؟ امام صريح يك نامه نوشته و اين نامه موجود است كه من اين را از اول مي‌دانستم كه لفظ مرجعيت …«مجتهد عادل» باشد. اصلا هيچ بحثي نداشته كه خبرگان بگويند علماء باشند يا مجتهد باشند واين چيزهاي جديد است واين نامه حضرت امام است شما اين نامه را بخوانيد.
🔺توسلي- اينجوري نيست واقعا اينجوري نيست امام آن چيزي كه نظرش بود واقعا اين بود كه فقط بحث مرجعيت بيفتد؛ نمي‌خواست قانون اساسي…
🔺نايب رئيس(هاشمي رفسنجاني)- من خيال مي‌كنم كه اين خيلي بحث ندارد. طرفداران اين به اندازه كافي هستند آقاياني كه…
🔺مهدي كروبي- آقا! مطلب روشن است آخر.
🔺محمد مؤمن- محدوده مسائل مورد بحث:
1- رهبري، يعني ببينيم كه مرجع باشد يانه!؟ «خواسته بوديد نظرم را در مورد متمم قانون اساسي بيان كنم هر گونه آقايان صلاح دانستند عمل كنند، من دخالت نمي كنم فقط در مورد رهبري ما كه نمي‌توانيم تا آخر… » يعني فقط در مورد«رهبري» من مي‌گويم لازم نيست«مرجع» باشد همين. اما در مورد مسائل ديگر بحث نكنيم؟
🔺توسلي- خير، نبايد بحث بشود.
🔺محمد دانش زاده(مؤمن)- يعني فقط همين را بحث بكنيم؟
🔺مهدي كروبي- غير ازاين چيز ديگري نبود.
🔺محمد دانش زاده (مؤمن)- اجازه بدهيد معناي اين عبارت اين است كه يعني حضرت امام مي‌فرمايند در مورد رهبري فقط كاري كه مي‌توانيد بكنيد «مرجع» را برداريد و بگذاريد «مجتهد عادل»؟
🔺مهدي كروبي- آقا جان اشكال ما تنها اينجا بوده مشكلي بوده، قضيه آقاي منتظري پيش آمده، قبلش..
🔺محمد دانش زاده(مؤمن)- پس اين اصل قبلي را هم شما قبول نداريد براي اينكه شورائي را برداشتيد.
🔺مهدي كروبي- شورائي را هم باز از اين جهت كه فرمودند.
🔺نايب رئيس(هاشمي)- آقاي مؤمن من مي‌گويم ما كه راه حل ساده داريم؛ چرا بحث بكنيم؟ آقايان چرا جروبحث مي‌كنند. آقاياني كه موافقند اين اصل در كار بحث ما بيايد رأي بدهند.(اكثراً رأي دادند) خوب بيشتر آقايان موافقت خودشان را اعلام كردند تصويب شد و تمام شد ديگر.
🔺موسوي خوئيني‌ها- من مخالف هستم.
🔺عميد زنجاني- اشكال ايشان وارد است.
🔺نایب رئيس(هاشمي رفسنجاني)- هيچ وارد نيست.
✅ @Sahamnewsorg
💠💠💠💠💠💠💠💠
گرگ توئی شبان منم؛ خویش چو من شبان مکن*
مسلم یوسف زاده
ما در برابر انتخاب بین جمهوری اسلامی یا براندازی آن قرار نداریم؛ بلکه در برابر تضاد منافع میان جمهوری اسلامی، آمریکا و اسرائیل و متحدینشان و طبقات مختلف مردم ایران قرار داریم. اینطور نیست که مخالفین جمهوری اسلامی در جبهه حق، و خود جمهوری اسلامی در جبهه باطل باشد. اگر بخواهیم جبهه حق را تعریف کنیم، جایی است که منافع حداکثری مردم ایران تامین شود. چنین جبهه ای نه در طرف جمهوری اسلامی و نه به خصوص در طرف آمریکا و اسرائیل قرار دارد. آمریکا و اسرائیل نه تنها به جبهه منافع مردم نزدیک نیستند، بلکه فرسنگها دورتراز جمهوری اسلامی هستند. مخالفت با جمهوری اسلامی به هیچ وجه نمی تواند دلیلی برای حمایت یا حتی چشم پوشی از اعمال غیر قانونی آمریکا و اسرائیل باشد. اظهار نظرهایی از این قبیل که جمهوری اسلامی چاره ای ندارد جز اینکه شرایط آمریکا را بپذیرد، یا سکوت در برابر اقدامات کاملا مغایر منشور ملل متحد و قوانین بین المللی از سوی آمریکا و رضایت از تحت فشار قرار گرفتن جمهوری اسلامی و به تبع آن مردم ایران از نتایج چنین اقداماتی با این توجیه که براندازی جمهوری اسلامی امکانپذیر شود، به هیچ نتیجه ای که همراستا با منافع مردم ایران باشد نخواهد انجامید.
هدف آمریکا در ابتدای امر تغییر عملکرد خود جمهوری اسلامی یا بخشهایی از آن در جهت منافع آمریکا و متحدینش (و البته شرکت های چند ملیتی حمایت کننده دولت آمریکا)، و در صورتی که چنین امری محقق نشود فروپاشی و تحول آن به یک یا چند دولت تحت کنترل آمریکاست. یعنی آمریکا در پی کنترل تغییر در ایران به صورتی است که به سمت منافع عموم مردم نرود. فردای فروپاشی به دست آمریکا گرچه مثلا حجاب اجباری وجود نخواهد داشت یا در جاهایی که امنیت دارد کنسرت آزاد خواهد بود و زنان به ورزشگاه (در صورتی که ورزشگاهی باقی بماند) خواهند رفت (یا به عبارت دیگر برخی آزادیهای اجتماعی به ناحق سلب شده به مردم بازخواهند گشت)، ولی دموکراسی سیاسی و اقتصادی بی معناترین واژه در ایران خواهد بود. اگر فکر می کنید در فردای فتح ایران توسط آمریکا یا عوامل تحت حمایتش اوضاع اقتصادی حتی ذره ای بهتر از وضعیت کنونی جمهوری اسلامی خواهد شد، بهتر است به کارنامه دخالتهای آمریکا رجوع کنید.
حرکت درست نفی همزمان اقدامات آمریکا در عین مخالفت و اعتراض به جمهوری اسلامی است. آنچه مردم ایران را منتفع میکند در اغلب موارد سیاستهایی است که منافع آمریکا را هم به حداقل می رساند. آنچه منافع مردم ایران را تامین میکند توزیع عادلانه ثروت، ایجاد دولت رفاه و گسترش چتر تامین اجتماعی در ایران است. آنچه منافع مردم را تامین میکند توقف خام فروشی و افزایش توان تولید ملی است. آنچه منافع مردم را تامین میکند حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست ملی است. آنچه منافع مردم را تامین میکند توقف روند سلب مالکیت عمومی به نام خصوصی سازی یا به عبارت دیگر توقف روند تحویل کلید اقتصاد ملی به دست بازار جهانی است. آنچه در راستای منافع ایران است ایجاد اتحادهای منطقه ای و مقابله با نفوذ آمریکا و سایر قدرتهای استعماری در منطقه است. آنچه در راستای منافع ایران است جامعه مدنی قدرتمند، تضارب آرا و اندیشه ها در سطح ملی، احزاب قدرتمند، آزادی سیاسی و گردش دموکراتیک قدرت در ایران است.
دوستان عزیز! آمریکا، به شهادت تاریخ مداخلات جهانیش و البته منطق اقتصادی و سیاسی مبنای عملش، بزرگترین مخالف تمام اینهاست.
* با پوزش از حضرت مولانا بابت استفاده ابزاری از معنای ظاهری شعر
💠💠💠💠💠💠💠💠
براندازی
یادداشت دریافتی
وقتی بر اصلاح طلبی تاکید می گردد که تغییر تدریجی از درون نظام را می جوید، برخی این ایده را نپسندیده و مثلا به این دلیل که اصلاحات برابر مبانی نظری موجود در جمهوری اسلامی ایران ممکن نیست و یا در عمل کسی به قانون اساسی وقعی نمی نهد و در نتیجه روز به روز اوضاع بدتر خواهد شد، از اصلاح طلبی فراتر رفته و تغییر فراتر از ساختار نظام موجود را می طلبند. در این باره می توان چند پرسش را مطرح نمود:
1) اگر از ساختار موجود عبور شود جایگزین چیست؟ اگر ایده های سازمان های چریکی (با هر ایده) محقق شود، که به نظامی بسته تر و خشن تر از نظام موجود می رسیم. اگر سلطنت طلبیم، یعنی حرکتمان رو به عقب و ارتجاع است. تا کنون دست کم اسمی از جمهوریت داشتیم این بلا به سرمان آمد و اکنون به اسم پادشاهی، خودمان را به مسلخ می بریم! و.... بهترین پاسخ آن است که چرا نظامی دمکراتیک را برقرار نکنیم؟ چرا به آرای عمومی مراجعه نکنیم؟ و....
2) ظاهرا «شراب و شمع و شاهد هست حاضر»، اما آیا داستان به این سادگی است؟ کسانی که تازه مزه پول به مشامشان رسید و در مستی قدرت و شهرتند، و دستی بر ماشه هم دارند، و بر مسند حکومت جا خوش کرده اند، آیا براحتی به کناری رفته و تن به حکومت دمکراتیک می دهند؟ آیا حمام خونی در راه نخواهد بود؟ آیا تضمینی وجود دارد که از چاله به چاه نیفتیم؟ و....
3) با فرض این که مردم سد ساختارهای نظام را شکستند و قرار است به نظام دمکراتیک برسند. آیا قرار است ملت تازه ای از کره مریخ وارد ایران شوند؟ در سریال مختار، «عبدالله زبیر»، وقتی مشاوره های مسخره همراهان را در شورها می شنود می گوید: دمکراسی بدرد همان مردم یونان می خورد که .... آیا واقعا ما ظرفیت برخورد مردم سالارانه را داریم؟ آیا آموختیم با هم (جدای از حکومت و دولت) چگونه برخورد نماییم؟ تا چه حد در یک تصادف رانندگی به حقوق دیگران احترام می گذاریم؟ تا چه حد در جاده ها حین رانندگی قانون مداریم؟ تا چه حد حتی درون یک حزب، حق رای را رعایت می کنیم؟ تا چه حد حقوق مخالف را در خانواده ارج می نهیم؟ و....بلایی که ما بر سر محیط زیست می آوریم، آیا نشانه ای از حد بلوغ سیاسی و فرهنگی مانیست؟ و.... آیا بر اثر روحیه قدرت طلبی و جاه پرستی ممکن نیست، به هرج و مرج کشانده شده و کشوری را به باد دهیم؟ از کجا که با فرو ریختن نظم مستقر به جای سوئیس، از افغانستان سر در نمی آوریم؟ از کجا به جان هم نمی افتیم و تجزیه نمی شویم؟ مگر آن هایی که ابلهانه می نویسند: اگر ولی فقیه بگوید ماست سیاه است ما هم می گوییم سیاه است (که کم تعداد هم نیستند)!!! قرار است در تغییر ساختار کاملا حذف شوند؟ با آنها که به احمدی نژادها و رئیسی ها رای دادند، و با فریاد وااسلامای آنها چه می کنیم؟ سرکوب می کنیم؟ و....
4) اگر کسی به این پرسشها پاسخ دقیق دهد، تمامیت ارضی ایران را پس از زدوخوردهای وحشتناک داخلی تضمین می کند، با دلایل محکم توجیهم می کند که خطر تجزیه ای در بین نخواهد بود، ما با انقلاب دیگر، ملت دیگری خواهیم شد؟ حقوق مردم و طبیعت را پاس می داریم و... من هم با آنان خواهم بود. اما اندک سواد و تجربه سیاسی ام می گوید که ما به جای تغییرات تند، فعلا باید آهسته آهسته به پیش بریم، تمرین مدارا و سعه صدر داشته باشیم، یاد بگیریم که بدون خشونت خواسته هایمان را محقق کنیم و....
5) ممکن است کسی بگوید آیا برای این افق، الگویی در داخل هم می شناسی (یا تنها به آرمانشهر می اندیشی)؟ پاسخم مثبت است. راهی و شیوه ای که دختران ما در مقابله با «نفی حجاب احباری» برگزیدند (جدای از اینکه اصل حجاب جایگاه شرعی اش کجاست!)، از نگاه من مسیر درستی است. گرچه هزینه پرداخته و می پردازند، اما این اعتراض آرام چند نفره، آثار خودش را هم اکنون نیز برجای گذاشته است. از گشت ارشاد چندان خبری نیست. در کلانشهر ها خانم ها راحتتر آمد و شد می کنند. و.... شما فرض کنید به جای 50 نفر 500 هزار نفر روسری را بر بالای چوبی نمایند و آرام بر بلندی بایستند، اگر این تعداد میلیونی شود، عکس العمل جریان حاکم چیست؟ کنار آمدن با موضوع و عدول از مواضع و این یعنی تن دادن به خواست مردم که باید در موضوعات مختلف تکرار شده و گسترش یابد. این شیوه بدون دخالت خارجی و با هزینه پایین گام به گام به تحقق خواست مردم منتج می گردد.
💠💠💠💠💠💠💠💠
ایران امید می خواهد!
✍️ دکتر مریم زارعیان
https://t.me/bazarmaskan/1782
💠💠💠💠💠💠💠💠
✅نعمت احمدی: بازداشت وکلا به علت فعالیت‌های حقوق بشری بوده است؛ کانون وکلا ورود کند
https://t.me/emtedadnet/21120
💠💠💠💠💠💠💠💠
«کلمه طیّبه» کروبی
✍🏻احمد حیدری
https://t.me/sahamnewsorg/15836
💠💠💠💠💠💠💠💠