معرفی کتاب

‍

🔺این کتاب برای یاری به شما در درک و چیرگی بر تجزیه و اختلالات تجزیه ای و همچنین تجارب و مشکلات مرتبط با آنها نوشته شده است. از همین ابتدا باید بر این نکته تاکید کنیم که در این راه گام‌های خود را در کار بر اساس انچه در هر زمان خاص برای شما قابل تحمل است تنظیم کنید. ممکن است حس کنید که تمرکز بر علائم تجزیه ای باعث افزایش اضطراب شما به شکل موقت می شود، با این وجود، درک آنچه در درونتان می گذرد و یادگیری راههایی موثرتر برای سازگاری به زودی به احساس آرامش و راحتی بیشتر در رابطه با تجارب درونی شما منجر خواهد شد. اگر در هر زمان حس تشویش بیش از حد کنید، می توانید کار را برای مدتی متوقف کرده و از اموخته های خود برای بودن در زمان حال و یا سایر تمرین هایی که با آنها آشنا می شوید استفاده کنید. این تمرین ها به شما کمک می کند که آرام ترشوید. شما همیشه می توانید در زمانی دیگر به اتمام کار مبادرت کنید. ابتدا با اموختن بودن در زمان حال شروع می کنید. آن زمان که تمرین های مرتبط با این مهارت را انجام دادید می توانید به خواندن آنچه درباره تجزیه در این فصل نوشته شده اقدام کنید.

🔺انسجام: برای درک تجزیه، ابتدا بهتر است کمی به مفهوم مخالف آن بپردازیم. درزمینه اختلالات تجزیه ای، انسجام می تواند به عنوان سازمان دهی تمامی جنبه های متفاوت شخصیت (شامل درک ما از خویشتن خویش) در قالب یک کل متحد و به هم پیوسته که به شکلی همساز وهم آواز عمل می کند در نظر گرفته شود.

هریک ازما گرایشی طبیعی به انسجام بخشی به تجارب خود در قالب یک کل به هم پیوسته داریم که تمامی تاریخ زندگیمان را در برگرفته و حسی با ثبات از کیستی و چیستی به ما می‌دهد. توان انسجام بخشی به ما کمک می کند که گذشته را ازحال تشخیص داده و خود را در فضای کنونی و اینجایی، حتی زمانی که گذشته را به یاد آورده یا آینده را در نظر می آوریم حس کنیم. همچنین در درک ما از خود به ما یاری می کند. هرچه حس امنیت و مصونیت بیشتری بر فضای فیزیکی و احساسی که در آن رشد می کنیم حاکم باشد درآینده توان بیشتری برای انسجام بخشی به تجارب خود پیدا می کنیم.

هریک از ما راههایی خاص و پایدار در نحوه تفکر، احساس، عمل و درک خود داریم که به همراه یکدیگر شخصیت ما را شکل می دهند. البته، شخصیت چیزی نیست که بتواند دیده یا لمس شود بلکه اصطلاحی دم دستی برای توصیف پاسخ های مشخص و منحصر به فردی است که ما به عنوان یک موجود زنده پیچیده از خود نشان می دهیم. به شکل معمول، افراد به شکلی هماهنگ دست به عمل زده والگوهای پاسخ دهی خود در موقعیتهای مختلف و متنوع را به شکلی ظریف و نامحسوس تغییر می دهند که می توان آن را به تعویض دنده اتوموبیل تشبیه کرد. فرد از محل کار به خانه رفته و به شکلی نرم و روان، تفکر، احساس، نحوه تصمیم گیری و عملکردش تغییر می کند به شکلی که هنوز خود را همان فرد همیشگی می داند و می یابد. در این معنی، شخصیت قابلیت پیش بینی و ثبات دارد. اما درهمان حال، برای داشتن بازدهی حداکثردرزندگی، ما همواره به شکلی ظریف درحال تغییر، تطابق، سازگاری و سامان دهی دوباره به شخصیت خود در جریان یادگیری ها و تجارب جدید هستیم. در این معنی، شخصیت را می توان انعطاف پذیر دانست.

🔺درک از خویشتن: در طول فرایند بزرگ شدن و رشد، به تدریج یاد می گیریم که تجارب زندگی خود را در طول زمان و موقعیتهای مختلف به حسی که از خود داریم متصل کنیم. ما سپس به درکی روشن از آنچه هستیم دست پیدا کرده و می توانیم این تجارب را در ”تاریخچه زندگی” خود جای دهیم به شکلی که به داستان زندگی ما پیوند یابد. هریک از ما درکی از خویش داریم که بخشی از شخصیت ما است که لازم است که در طول دوران رشد و در موقعیت های مختلف ثبات خود را حفظ نماید. من، من هستم، من به عنوان یک کودک، یک نوجوان، یک فرد بالغ، یک کارگر خودم هستم. من، در خوشی در ناخوشی، اینجا، آنجا من هستم. این شرایط و تجارب به من تعلق دارند. افکار. رفتار، احساسات، حس ها و خاطرات من، صرف نظر از خوبی یا بدی همه مال من هستند.

علی فیروزآبادی، عاطفه کمالو:چیرگی بر گسست ناشی از آسیب، راهنمایی آموزشی در درمان اختلالات تجزیه‌ای برای درمانگران و بیماران

(در دست ترجمه)

نویسندگان: سوزت بون، کتی استیله، اونو

فاندرهارت