"مدیریت محرک های عاطفی: پیمایش در روابط چالش برانگیز"
https://t.me/lustforreadمواقعی در زندگی وجود دارند که در حضور افراد خاصی احساس خشم، ناامیدی یا اضطراب میکنیم. این احساسات ممکن است به طور غیرمنتظرهای ایجاد شوند و ما را وادار کنند به گونه ای عمل کنیم یا عکس العمل نشان دهیم که نشاندهنده شخصیت واقعی ما نیست. این پاسخها اغلب خودکار به نظر میرسند، گویی توسط چیزی فراتر از تعامل فوری تحریک میشوند.
علیرغم تمام تلاشهای ما برای حفظ خونسردی یا مهربانی، برخی روابط یا پویاییها میتوانند واکنشهایی را نشان دهند که بعداً پشیمان میشویم یا به طور کامل درک نمیکنیم.
درک اینکه چرا این گونه واکنش نشان میدهیم – و یادگیری نحوه مدیریت آن – میتواند به ما کمک کند تا کنترل واکنشهای احساسی خود را دوباره به دست آوریم و کیفیت روابط خود را بالا ببریم. در متن زیر استراتژیها و نکاتی برای کمک به حل این مشکل وجود دارد:
---
1. بار عاطفی حل نشده: اغلب، احساس ناامیدی یا خشم نسبت به والدین می تواند ناشی از تجربیات گذشته باشد که هرگز به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته اند. برای مثال، اگر در گذشته مواقعی وجود داشت که احساس میکردید مورد انتقاد، حمایت یا درک نادرست مادرتان قرار گرفتهاید، این احساسات حلنشده میتوانند زمانی که در اطراف او هستید دوباره ظاهر شوند. حتی اگر او کار خاصی برای تحریک این احساسات انجام نمی دهد، فقط حضور او ممکن است زخم های قدیمی را تازه کند.
2. احساس کنترل یا محدودیت: والدین، به ویژه والدین محافظ، گاهی اوقات می توانند باعث شوند که احساس کنید کنترل کاملی بر زندگی خود ندارید. اگر در گذشته احساس میکردید که توسط آنها محدود شده اید، بودن در کنار آنها میتواند باعث شورش عاطفی شما شود. این می تواند به صورت خشم، ناامیدی یا احساس بی حوصلگی، به عنوان راهی برای مقاومت در برابر تأثیر او ظاهر شود.
3. فرافکنی ترس یا استرس خود: گاهی اوقات، وقتی در زندگی خود احساس استرس، غرق شدن یا عدم اطمینان میکنیم، این احساسات را به دیگران، به ویژه افرادی که نزدیکشان هستیم، فرافکنی می کنیم. اگر دوران چالش برانگیزی را در زندگی خود سپری می کنید، ممکن است آن فرد به یک هدف آسان برای آن احساسات پنهان تبدیل شود. ممکن است در واقع از او عصبانی نباشید، اما از شرایط خود عصبانی باشید، و بودن در کنار او این احساسات را تشدید میکند.
4. دلبستگی پیچیده: روابط خانوادگی عمیقاً به دید ما نسبت به خودمان گره خورده است. اگر در محیطی بزرگ شده اید که انتظارات خاصی از شما وجود دارد، یا اگر برای ابراز کامل خود تلاش کرده اید، میتواند یک وابستگی پیچیده ایجاد کند. از یک طرف، ممکن است به او اهمیت دهید و به دنبال تایید او باشید، اما از سوی دیگر، ممکن است احساس کنید که نیاز به ابراز استقلال خود دارید که منجر به درگیری درونی میشود. این تضاد بین خواستن نزدیکی و نیاز به فاصله میتواند باعث رنجش شود.
5. محرکهای عاطفی: ممکن است برخی از چیزهایی که او میگوید یا انجام میدهد، احساسات خاصی را در شما ایجاد کند - چه لحن صدا، چه روش خاصی که او چیزها را بیان میکند یا زبان بدنش. اینها میتوانند تجربیات منفی گذشته را به شما یادآوری کنند، حتی به صورت ناخودآگاه، و باعث واکنش خودکار عصبانیت یا جدایی شوند.
6. احساس سوء تفاهم یا قضاوت: اگر تا به حال احساس کردهاید که او به طور کامل شما را درک نمیکند، یا اگر تمایل دارد روی چیزهایی تمرکز کند که با خود واقعی شما همخوانی ندارد، ممکن است احساس کنید که از نظر عاطفی از او جدا شده اید. این میتواند منجر به احساس خشم یا بیتفاوتی شود، زیرا وقتی احساس میکنید که او شما را آنطور که واقعا هستید «نمیبیند» دشوار است با او ارتباط برقرار کنید.
درک اینکه احساسات از کجا می آیند اولین گام برای درمان آنهاست. اگر علاقه دارید، ممکن است از کاوش بیشتر این احساسات از طریق یادداشت روزانه (ژورنال) یا یافتن راههایی برای صحبت با او در مورد احساس خود سود ببرید، حتی اگر سخت باشد. درک و حل این احساسات عمیق تر می تواند به شما کمک کند تا زمانی که در اطراف او هستید، احساس آرامش را دوباره به دست آورید.
• احساسات را بپذیرید: زمانی را که احساس خشم یا ناامیدی میکنید به عنوان پاسخی به چیزی عمیقتر از موقعیت فوری تشخیص دهید. به سادگی اذعان به اینکه خشم ممکن است ریشه در مسائل حل نشده گذشته داشته باشد، گاهی اوقات میتواند از شدت آن بکاهد.
• تعیین حد و مرز: اگر احساس کنترل عامل اصلی است، تعیین مرزهای واضح با او میتواند به شما کمک کند احساس قدرت بیشتری داشته باشید. این مرزها میتواند فیزیکی باشد (مثلاً گذراندن زمان کمتری با هم) یا احساسی (مثلاً محدود کردن مکالمات در مورد موضوعاتی که شما را تحریک میکند).
• احساس خود را به اشتراک بگذارید: اگر در انجام این کار احساس امنیت میکند، به آرامی احساسات خود را با او در میان بگذارید. لازم نیست یکباره به همه چیز بپردازید، اما حتی بیان اینکه برخی رفتارها یا درخواستها باعث میشود احساس محدودیت کنید، میتواند یک گفتگو را باز کند.
• به خودتان فضا بدهید: اشکالی ندارد که فاصله احساسی یا فیزیکی ایجاد کنید تا به خودتان فضایی برای پردازش بدهید. این به معنای قطع رابطه نیست، بلکه به این معناست که به خودتان اجازه دهید زمانی که همه چیز بیش از حد طاقت فرسا شد، دوباره تنظیم کنید.
• بر شفای گذشته تمرکز کنید: بررسی آن احساسات حل نشده، چه از طریق یادداشت روزانه یا با یک درمانگر، میتواند به شما کمک کند تا از فشاری که آسیبهای گذشته بر رابطه کنونی شما با او دارد، خلاص شوید.
در صورتیکه با این فرد در یک خانه زندگی میکنید:
1. مکالمات را کوتاه و خنثی نگه دارید
وقتی در اطراف او هستید، سعی کنید مکالمات کوتاه و متمرکز بر موضوعات خنثی باشد. اگر احساس میکنید که به ناامیدی منجر میشود، لازم نیست وارد بحث های عمیق یا احساسی شوید. مبادلات مودبانه و سطحی در مورد فعالیتهای روزانه، آب و هوا یا موضوعات خنثی میتواند به حفظ ادب بدون احساس بار عاطفی کمک کند.
2. مشغول پروژه های شخصی باشید
درگیر فعالیت هایی باشید که شما را مشغول می کند. اگر روی چیزی کار می کنید، مانند یک پروژه یا حتی مطالعه، دلیلی طبیعی برای اجتناب از مکالمه طولانی به شما میدهد. وقتی روی چیزی تمرکز میکنید، راحتتر میتوانید مودبانه خود را از یک مکالمه با گفتن «من در حال کار روی این موضوع هستم» یا «من باید کاری را تمام کنم» معاف کنید.
3. فضای فیزیکی ایجاد کنید
در صورت امکان، زمان بیشتری را در اتاق خود یا در قسمتهای دیگر خانه بگذرانید تا بتوانید روی کارهای خود تمرکز کنید. شما میتوانید با درگیر شدن طبیعی در کارهای دیگر، بدون اینکه مستقیماً از او دوری کنید، به زمان شخصی نیاز دارید. به عنوان مثال، به موسیقی یا پادکست گوش دهید یا کاری خلاقانه انجام دهید که توجه شما را به خود جلب کند.
4. در اطراف مکالمات مرزهایی تعیین کنید
اگر به نظر شما برخی مکالمات به خصوص تحریک کننده هستند، بد نیست به آرامی از آن موضوعات دور شوید. به عنوان مثال، اگر او شروع به بحث در مورد چیزی کرد که باعث ناراحتی یا ناامیدی شما میشود، میتوانید مؤدبانه بگویید: «در حال حاضر واقعاً حوصله صحبت کردن در مورد آن را ندارم» و سپس مکالمه را تغییر مسیر دهید یا خود را برای انجام کار دیگری بهانه کنید.
5. از ارتباطات غیرکلامی استفاده کنید
شما می توانید با استفاده از ارتباطات غیرکلامی مثبت، مانند لبخند زدن یا تکان دادن سر در صورت لزوم، فضایی آرام را حفظ کنید، حتی اگر عمیقاً درگیر مکالمه نیستید. به این ترتیب، می توانید بدون نیاز به فرو رفتن در موضوعاتی که ممکن است شما را ناامید کند، تعاملات دوستانه را حفظ کنید.
6. گردشها یا زمان شخصی را برنامه ریزی کنید
در صورت امکان، زمان بیشتری را بیرون از خانه بگذرانید یا فعالیت هایی را برنامه ریزی کنید که به شما فضایی دور از او بدهد. بیرون رفتن برای پیادهروی، ملاقات با دوستان یا انجام کاری برای خود میتواند باعث ایجاد فاصله فیزیکی و عاطفی سالمی شود بدون اینکه به نظر عمدی از او دوری کنید.
7. بعد از لحظات احساسی استراحت کنید
اگر یک مکالمه شروع به تنش کرد، اشکالی ندارد که به خود استراحت کوتاهی بدهید. با رفتن به اتاقی دیگر یا پیاده روی میتوانید چند دقیقه دور شوید. این می تواند به پراکندگی تنش و جلوگیری از تشدید مشاجره کمک کند.
8. آن را به عنوان نیاز به زمان برای خودتان نگه دارید
اگر او متوجه شد که شما زمان بیشتری را صرف خودتان میکنید یا مکالمههای کوتاهتری دارید، میتوانید توضیح دهید که در حال حاضر روی خودتان تمرکز کردهاید، خواه رشد شخصی، مطالعه یا پروژهها باشد. به این ترتیب، به نظر نمیرسد که شما به طور خاص از او اجتناب میکنید، بلکه نیازهای خود را اولویت بندی میکنید.