مبانی رواندرمانی روانپویشی درازمدت
اغلب در اظهارنظرهای "خط پایان" که بیمار بعد از آنکه از روی صندلی بلند شده و به سمت در حرکت کرده است آنرا میگوید، [ موضوعاتِ] انتقالیِ شدیدی وجود دارد. گاهی اظهارنظر "خط پایان" ممکن است مهمترین پیام یک جلسه باشد و پیامی را منتقل کند که بیمار احساس میکرده در زمان رسمی جلسه که روی صندلی نشسته است نمیتواند آنرا بگوید. ممکن است بیمار در ذهن خود بین مطالبی که روی صندلی میگوید با آنچه هنگام رفتن به سمت در میگوید تفکیک قائل شود. باید به این اظهارنظرها به دقت توجه کرد، چرا که احتمالاً بیمار آنها را در جلسهی بعدی مطرح نخواهد کرد. اظهار نظرهای خط پایان دقیقاً به این دلیل در هنگام ترک جلسه گفته میشوند که بیمار میخواهد آنها را بیرون از جلسه نگاه دارد. مطرح کردن این موضوعات در پایان جلسه، به شکل پرتابکردنشان در جلسه، که شبیه شلیک زمان عقبنشینی است. در واقع مصالحهای است بین اینکه پیام را بگوید و نگوید. یک پیام ممکن است آنقدر بار عاطفی بالایی داشته باشد که بیمار فقط در پایان جلسه بتواند آنرا بگوید تا درمانگر فرصتی برای پاسخدادن به آن نداشته باشد.
حملهی مستقیم به مقاومت اغلب موجب تقویت آن میشود. درمانگرانِ پویشی باید مقاومت را به مثابهی رازگشاییِ آگاهیبخش و روشنگری دربارهی کیستیِ بیمار تلقی کنند.
درمانگران باید طوری بار بیایند که با مقاومت احساس راحتی کنند. مقاومت، قابل انتظار است و با همدلی میتوان آنرا درک کرد، نه اینکه با فرمان بتوان آنرا از میان برداشت. سکوت معانی مختلفی دارد و فقط در گذر زمان است که به تدریج معناهای آن آشکار میشوند. بعضی از بیماران ممکن است در دورههایی از زمان نیاز داشته باشند سکوت کنند و درمانگر میتواند اینرا به بیمار منتقل کند که سکوت او را میپذیرد.
( مبانی رواندرمانی روانپویشی درازمدت، گابارد، توکلی، ص۱۶۷)