مبانی رواندرمانی روانپویشی دراز مدت
![](/file/d5e49138c8f080d11f6c7.jpg)
اگر بیمار در دورهی کودکی به طور خاص با مادر خود رابطهای توام با تعارض داشته باشد، درمانگر زن ممکن است باعث برانگیختن بیواسطه و فوری انتقال منفی در او شود. در چنین مواردی ممکن است بیمار از درمان با درمانگر مرد نتیجهی بهتری بگیرد، چراکه ویژگیهای درمانگر مرد ممکن است کمتر باعث فعالشدن آشفتگی هیجانی مرتبط با شبکهی عصبی بازنماییهای مربوط به مادر در بیمار بشود. خیلی از بیماران خودشان دنبال درمانگر مرد یا زن میگردند، چون خودشان به طور شهودی میدانند که با درمانگری با جنس خاص خیلی بهتر میتوانند کار کنند. برخی انتقالها درنهایت فارغ از ترکیب جنسیتی درمانگر-بیمار پدیدار خواهند شد.
درمانگران باید این موضوع را هم در ذهن داشته باشند که با عمیقتر شدن رواندرمانی پویشی، ممکن است جنسیت و حتی گرایش جنسی در رابطهی درمانی شکلی کاملاً سیال پیداکند. یک بیمار زن ممکن است در مواقعی درمانگر زن اش را به شکل پدر تجربه کند و ممکن است طوری نسبت به او واکنش نشان بدهد که انگار درمانگر، پدرش است. یا ممکن است یک بیمار مرد دگرجنسگرا نسبت به درمانگر مردش احساس جنسی پیدا کند. همتای این سیالیت جنسی در انتقال متقابل هم وجود دارد. مثلاً درمانگران زنی که خودشان را دگرجنسگرا میدانند ممکن است متوجه شوند که جذب بیمار زنی شده اند.
(مبانی رواندرمانی روانپویشی درازمدت، گابارد، توکلی، ص ۱۳۱)