قوم گرایی استراتژی یا تاکتیک انتخاباتی
هوشنگ شیخی پژوهشگر اقوامسال پیشرو علاوه بر همه سختیها و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی پیشاروی ملت ایران که ناشی از احیای تحریمهای آمریکا، بلایای طبیعی همانند سیل و سرمازدگی و آفت محصولات کشاورزی است، فرصتی است برای تقویت و تشدید قومگرایی در ایران و خصوصاً نواحی قومی همانند استان آذربایجانغربی است و مصیبت انسانی دیگری را در این نواحی شاهد خواهیم بود.
طلیعه بلیۀ قومگرایی انتخاباتی از یک سال پیش از وقوع انتخابات قابل مشاهده و پیگیری است. با روند پیشِ رو و نگاه به پیشینه این نواحی از همین الان که تا روز انتخابات اسفندماه 98 ده ماه باقی است باید انتظار تشدید تحرکات تبلیغاتی آغشته به قومگرایی و حول گرهگاه هویت قومی برساخته نخبگان را داشت. چراکه قومگرایی موتور محرکه بسیج قومی است و به مثابه ابزاری برای رأی آوردن در دست بی هنران و کمخردان است. آیا کسی میتواند از این دام، گام به بیرون نهد؟ شوربختانه باید گفت هرگز!
این آفت دموکراسی است که غیر دموکراتها را قدرت میبخشد و میدان را برایشان مهیا میسازد. قومگرایان همانند همیشه از نردبان دموکراسی بالا میروند و از صندوق رأی بیرون میآیند اما بنای بودنشان بر نفی دیگری است و تمامیتخواهی سراسر وجودشان را فرا میگیرد.
این قاعده کلی قومگرایان در انتخابات است؛ تساهل، سازش و همبستگی برایشان بیمعنی بوده و تماماً هم و غمشان این است همتبار و همزبانی از آنها انتخاب شود که بیشترین و شدیدترین شعارهای قومی را سر بدهد ولو اینکه نتواند برای بهتر شدن زیستشان کاری از پیش ببرد. مهم شعار و نماد است نه شعور و نمود!
همین قاعده باعث میشود ائتلاف انتخاباتی براساس جناح سیاسی شکسته شود و از یک سو شعار «یاتما دور»(نخواب و برخیز) سرداده شود و یا از سوی دیگر شعر، شعار شود که «گهر ئهم نهبین یهک ئه مه بیچین یهک به یهک» (اگر یکی نشویم همگی یکی یکی میرویم). در نگاه آغازین در چنین جغرافیای فکری سخن راندن از قومگرا نبودن و شایسته سالاری و تعمیق و بازیابی فرهنگ تساهل و همبستگی و انسجام طلبی یا دیوانگی و شوریدگی است و یا کارنابلدی و ناشیگری! اما به نظر میرسد میتوان نه شوریدگی داشت و نه ناشیگری کرد و علیه قومگرایی هم شورید. به طوریکه از افشای قومگرایی در انتخابات گفت و نگاشت. چراکه این یک وظیفه ملی و مدنی است تا اولین قربانیان قومگرایی یعنی مردمان ما از این واقعیت به صورت عریان مطلع شوند.
باید گفت با وجود قومگرایی که سوخت موتور فاشیسم است دیگر کسی به فکر توسعه نمیافتد، ساختن راه و جاده، ایجاد زیرساختها، اشتغالزایی و رفع معضلات زیست روزمره کشاورزان، دامداران، پیشهوران و بازرگانان و همچنین رفع معضلات اجتماعی و اقتصادی در دستور کار قرار نمیگیرد بلکه طی فرآیند برجستهسازی توسط نخبگان قومگرا به مردم گفته میشود شما به قوم بیاندیشید که قوم برای شما بهتر است. هاله قدسی دور قوم برساخته نخبگان را فرا میگیرد و با ایدئولوژی قومی یکایک باشندگان نواحی قومی با آن فراخوانی میشوند تا علیه مدنیت و همزیستی بشورند و نیازهای ذهنی و برساخته نخبگان را جای نیازهای عینی و واقعی بنشانند. بنابراین قومگرایی هم استراتژی انتخابات و هم تاکتیک آن است.
بازسازی پل و راه ناشی از سیل و گرانی زیست روزمره و صدها مشکل و معضل دیگر رها میشوند و جنگ بودن و نبودن هویت در میگیرد. این آسانترین راه استراتژی تبلیغاتی است که تاکتیکها بسیاری از دل آن بیرون میآید. بدون هیچگونه کفایت و درایتی و فارغ از هر گونه برنامه و کارنامهای فقط سوژه ایدئولوژی قومی بشو! عکس همسان گرگ خاکستری زیر برف زمستانی و دندانهای تیز کرده بگیر و معنا بساز و تداعیاش کن و نهایتاً رأی بگیر!
این چکیده عملکرد بسیاری در ادوار گذشته است. آنانکه دراین میان زیان میبینند؛ مردمانی هستند که با ایدئولوژی قومی، این "افیون تودهها" دردهایشان را فراموش میکنند و با قومگرایی و نهایتاً دگرستیزی سرگرم میشوند و زیست شان هم روز به روز سختتر میشود. در توجیه سختیها هم همان نخبگان نمیگویند که ای مردم این برگزیدگان عصاره فضائلتان نبودند بلکه چکیده رذائل بودند و وجودشان عاملی است بر این تنگنای زندگی، بلکه این سختی را هم با تدلیس و تعبیر نادرست قومی بازنمایی میکنند.
اما در این بین وظیفه و نقش تاریخی برای فعالان جامعه میتوان متصور بود و آن هم تلاش برای آگاهی دادن به مردمانی است که از سوی ایدئولوژی قومی برای ابزار شدن توسط کاندیداها و جریانات انتخاباتی فراخوانده میشوند. البته این خود مستلزم مقاوم شدن نخبگان و فعالان در برابر سیاست خیابانی در ایام انتخابات و گذر از رومانتیسیسم قومی است که باید به صورت گام به گام مورد بحث و مداقه قرار بگیرد. اگر قومگرایان تاب بیاورند و زورشان نرسد که صدای ولات را خاموش کنند و راقم این سطور را از میدان به در کنند در شمارههای بعدی هم تداوم این موضوع را حتما با مخاطبان فرهیخته در میان خواهیم نهاد.