🔴 فرحناز شیری؛ اولین راننده زن شرکت واحد و ۱۳ سال تلاش برای رسیدن به حقوقش
«فرحناز شیری»، اولین زن راننده شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است. متولد ۱۳۴۶ در شهر تهران و مادر دو پسر ۲۱ و ۲۷ ساله.
در ماجرای بازگشت به کار فرحناز شیری کارشکنیهایی دیده میشود که منشا روشنی ندارد اما او بر این باور است تنها دلیل اعمال این فشارها فعالیت صنفی او و عضویت در سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد است.
نام «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» به اعتراضات کارگری و مطالبات صنفی کارگران گره خورده است. کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران از معدود تشکلهای کارگری در ایران هستند که علیرغم همه فشارها و اعمال محدودیتها برای انجام فعالیتهای صنفی، سندیکا دارند.
یکی از اعضای این سندیکا زن مقاومی است که سیزده سال است از کاری که حق اوست اخراج شده و علیرغم آنکه دیوان عدالت اداری حکم اخراج او را ملغی کرده و رای به بازگشت او به کار داده است با کارشکنیهای متعدد مسئولان به دنبال حقوق تضییعشده خود میدود.
«فرحناز شیری»، اولین زن راننده شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است. متولد ۱۳۴۶ در شهر تهران و مادر دو پسر ۲۱ و ۲۷ ساله. همسرش این روزها رنجور است. عوارض ناشی از جانبازی جنگ و بیکاری و فشارهای اقتصادی جان و توان از او برده و فرحناز هم خسته و دلآزرده برای رهایی از این شرایط تلاش میکند. آنها سالها پیش سرنوشت را شکل دیگری برای خود میخواستند.
فرحناز شیری در ۱۸ سالگی آنقدر در رانندگی متبحر بود که بهعنوان مربی آموزش رانندگی در آموزشگاهی در تهران تعلیم رانندگی میداد. مدتی بعد چون همسرش راننده اتوبوس و ماشینهای سنگین بود بختش را در گرفتن گواهینامه رانندگی پایه یک آزمود و موفق به دریافت گواهینامه شد: «یکی از دوستانمان سال ۱۳۷۳ داشت پروژه بازارچه سنتی ستارخان را گودبرداری میکرد. رانندگی من را دیده بود. گفت اگر میخواهی دستت پر شود بیا روی ماشینهای ما کار کن. بعد از گواهینامه مدتی آنجا کار گودبرداری و حملونقل بار کردم تا اینکه با همسرم تصمیم گرفتیم یک دستگاه اتوبوس بگیریم و بهصورت خصوصی برای مسافربری در سطح شهر تهران کار کنیم.»
فرحناز شیری و همسرش اتوبوس را میگیرند و او در خط صادقیه- هفتتیر مسافربری با اتوبوس را شروع میکند: «برخورد مردم خیلی جالب بود. اولش همه با تعجب نگاه میکردند بعد کم کم زنانی پیدا شدند که میپرسیدند چطور میتوانند راننده اتوبوس شوند. مسئولان شرکت واحد هم من را پشت فرمان اتوبوسم دیدند و خودشان خواستند که من جذب مجموعه اتوبوسرانی شرکت واحد تهران شوم. کاری که باعث شد من اتوبوس شخصیام را بفروشم و بعد هم که اینهمه مشکلات درست شد.»
فرحناز از سال ۱۳۸۶ در شرکت واحد اتوبوسرانی مشغول به کار شد. شش ماه بعد بهدلیل اینکه شرکت قراردادی با او نبسته بود از کار اخراج شد و از آن زمان تا امروز این اوست که کفش آهنین به پا کرده و تلاش میکند جایگاهش را در شرکتی که به خواست مدیرانش به آنجا رفته بود بازیابد.
خانم شیری میگوید سه سال برای بازگشت به کار در حرفهای که به آن علاقهمند بوده و شرایط احراز آن را داشته کوشیده است تا اینکه بالاخره شورای حل اختلاف در سال ۱۳۸۹ رای به بازگشت او بر سر کار میدهد: «با این رای حدود ۷ ماه کار کردم؛ باز از کار من جلوگیری کردند؛ به دیوان عدالت مراجعه کردم؛ گفتند چون کارفرما به رای حل اختلاف شکایت نکرده، باید به سر کار بازگردم و پرونده مختومه است. این بار گفتند باید قراردادی شوی که درنهایت، دیوان عدالت در ۲۵آذر۱۳۹۷حکم بازگشت به کار داد و قرار شد من بهعنوان کارگر رسمی در یک بخش اداری مشغول به کار شوم.»
در ماجرای بازگشت به کار فرحناز شیری کارشکنیهایی دیده میشود که منشا روشنی ندارد اما او بر این باور است تنها دلیل اعمال این فشارها فعالیت صنفی او و عضویت در سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد است: «من اولین راننده زن اتوبوس واحد تهران هستم. تا اسفند ۱۳۸۸ راننده بودم ولی مدیران بدون توضیح مشخصی قرارداد من را تمدید نمیکردند. هر بار میگفتند شما پروسه رسمیشدنتان در جریان است تا اینکه سال ۱۳۸۹ حکم به اخراج من دادند. در رای دیوان عدالت اداری هم آمده است «با توجه به سابقه کارگر و دائمی بودن نوع کار مقتضی است براساس تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار، تجدیدنظرخواه بهصورت دائم در کارگاه و در شغل مناسب به کار گرفته شود.» حتی وزیر کشور و شهردار تهران امسال قول مساعد دادند که من بتوانم یک دستگاه ون بگیرم و بهصورت شخصی روی آن کار کنم اما همین وعده هم محقق نشده. فقط هم دلیلش فعالیت صنفی است وگرنه در کارنامه شغلی من هیچ تخلف، نقطه تاریک یا ابهامی وجود ندارد.»
این راننده زن طی این مدتزمان طولانی، سه بار از دیوان عدالت اداری رای بازگشت به کار گرفته است، اما به گفته او کارفرما هر بار با استفاده از نفوذ و روابط فراقانونی خود از بازگشت وی به کار جلوگیری کرده است. او میگوید مسئولان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران چند سال قبل میخواستند او را همراه با ۳۰ راننده زن دیگر «بازخرید اجباری» کنند: «اتوبوسهایمان را تحویل گرفتند و از پرداخت حق بیمه ما خودداری کردند. این وضعیت من و همکارانم که نانآور خانواده بودند را با مشکلات بسیاری روبرو کرد من اما به بازخرید اجباری تن ندادم»
فرحناز شیری هم به لحاظ قانونی مجوزهای لازم برای فعالیت در حرفه رانندگی اتوبوس شهری را داراست و هم مطابق رای دیوان عدالت اداری منع قانونی برای بازگشت به شغلش ندارد: «دیوان عدالت اداری از ۲۵آذر۱۳۹۷ رای به بازگشت به کار، دائمی شدن قرارداد و اشتغال در بخش اداری داده اما آقایان همان را هم نمیپذیرند. از سماجت و اصرار من برای بازگشت به کار هم خوششان نمیآید اما من چارهای ندارم.»
فرحناز شیری میگوید وقتی پیگیریهایش را رها نکرد یکی از مسئولان اداره کار در استان تهران به او گفت: «اگر من بهجای مدیرعامل شرکت واحد بودم میدانستم با شما چکار بکنم و ازآنجاکه شما سندیکایی هستید، هر رایی که دیوان عدالت اداری صادر بکند، من و اداره کار استان مجددا رای به اخراج شما خواهیم داد.» تهدیدی که گویا توانستهاند آنرا عملی کنند. خانم شیری میگوید: «پرونده بازگشت به کار من با رای دیوان مختومه شده بود اما آقایان اعمالنفوذ کرده و به پرونده مختومه ورود کردهاند.»
فعالیت تشکلهای کارگری و سندیکاها مطابق قانون کار در ایران بلامانع است اما فرحناز شیری و همکارانش در طول سالهای گذشته تنها به این دلیل بهصورت غیرقانونی از اشتغال محروم شدهاند.
فرحناز شیری نمونه بارز یک زن کارگر مبارز است. داستان مبارزه او بر سر مطالبه برحقش بسیاری از سندیکاها و سازمانهای کارگری بینالمللی را به حمایت از او واداشته است. در فوریه ۲۰۱۹ فدراسیون جهانی کارگران حملونقل، خواستار لغو احکام زندان کارگران و بازگشت به کار پنج تن از اعضای سندیکای شرکت واحد، رضا شهابی، حسن سعیدی، ناصر محرمزاده، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری شد.
فدراسیون جهانی حملونقل بهمن ۱۳۹۸ در نامهای به «حسن روحانی»، ربیسجمهوری ایران، از شیری به همراه حسن سعیدی، رضا شهابی، ناصر محرمزاده و حسین کریمی سبزوار بهعنوان کارگرانی که به دلیل فعالیت سندیکای از کار اخراج شدهاند، نام برد و خواستار بازگشت به کار آنها شد.
او حمایت جامعه جهانی را دارد اما در داخل ایران گویی برای غصههایش گوش شنوایی نیست. او میگوید: «با اینکه کار من رانندگی است اما اگر به بخش اداری هم برگردم راضیام. در این وضعیت اقتصادی بیکاری خیلی وحشتناک است. از رای دیوان عدالت اداری برای دادخواهی مرجع بالاتری هم هست؟ من این رای را دارم اما بیش از ۱۳ سال است به دنبال حقم میدوم.»
لینک کانال
t.me/vahedsyndica