علیت و مغالطات

علیت و مغالطات

فرهاد طحانی

همه ی ما سعی می‌کنیم پدیده‌ها و حوادث را علت‌یابی کرده به علل امور پی ببریم.

علت را به سه نوع کلی زیر می توان تقسیم کرد:

۱- علت (شرط) لازم:

علت لازم C نسبت به معلول E علتی (شرطی) است که برای تولید E لازم‌ست.

اگر C علت لازم E باشد ، E هرگز بدون C واقع نمی شود. اگر چه ممکن‌ست C بدونE واقع شود .

به عنوان مثال (۱) گرمای هوا شرط لازم رویش گیاهان حاره ای مثل درخت خرماست. یعنی باروری این درخت بدون گرما میسر نیست. هر چند ممکن‌ست هوای گرم موجود باشد ، اما درخت خرما بارور نشود .مثلاً در زمین کویر که هیچ گیاهی در آن نمی‌روید .

معلول ممکن‌ست دارای چند علت ( شرط ) لازم باشد.

مثال۲

تولید آتش نیازمند سوخت ، اکسیژن و گرماست .

۲-علت (شرط) کافی:

سی ( C) در صورتی علت کافی معلول E است که با حضور و وقوع E ، C نیز حضور یابد یا واقع شود. یعنی C هیچگاه بدون E واقع نمی شود ، هر چند ممکن‌ست E بدون C واقع شود .

مثال ۳: حصبه علت و شرط کافی برای تب‌ست .

یعنی اگر حصبه وجود داشته باشد ، بی شک تب نیز حاصل می‌شود ، ولی ممکن‌ست به علت بیماری خاصی مثل آنژین ، فردی تب داشته باشد ، اما دارای حصبه نباشد.

علت موثر ممکن‌ست نه شرط لازم باشد و نه کافی ، اما در فرایندهای خاصی که نسبی و پیش‌رونده هستند بصورت سلبی یا ایجابی اثر گذارست .

شرط موثر علتی‌ست که وجودش در افزایش احتمال پدیدآمدن معلولی خاص یا افزایش غلظت معلول آن در مجموعه ، نقش ایفا می‌کند یا نبودش احتمال وقوع معلولی خاص را کاهش می‌دهد یا غلظت و کیفیت را کاهش می‌دهد.

"کوشش و کار زیاد" نه شرط لازم و نه شرط کافی برای موفقیت مالی و اقتصادی‌ست :

افرادی وجود دارند که بدون هیچ کوششی به ثروت می‌رسند مانند کسانی‌که پول زیادی به ارث می‌برند و همچنین ممکن‌ست افرادی با وجود کوشش به اهداف خود نرسند.( به خاطر عوامل مربوط به #جبر و #تصادف )

مثال ۵

فرهنگ توده‌ی جامعه [ بطور خاص میزان مطالعه‌ی عوام ] نه شرط لازم رفاه و دموکراسی و رفاهِ حداقلیِ اقتصادی‌ست ، نه شرط کافی ، چرا که مثلا در انقلاب فرانسه تنها ۵ درصد مردم با سواد بوده اند.

همچنین کره جنوبی ، ژاپن و ... با جنگ به دموکراسی رسیده اند و سپس آمریکا به جهت جلب نظر آنها به عنوان متحد و جلوگیری از نفوذ کمونیسم به آنها کمک های مالی و تکنولوژیکی کرد .

مواردی را سراغ داریم که بی‌سوادی عمیقی در جامعه وجود داشته ، اما یک رهبر یا یک شورای خاص توانسته اند تغییرات بزرگی در جامعه بوجود بیاورند که - حتی اگر هم نتوان آن موارد را ، صرفا به خوش شانسی نسبت داد - بهرحال ثابت می‌شود که سواد و میزان مطالعه‌ی عوام با پیشرفت هم‌بستگی مستقیم ندارد و برای آن شرط لازم یا کافی نیست.

هم‌چنین بعیدست میزان مطالعه‌ی مردم کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چندان قابل توجه باشد اما رفاه مردم در کشورهای سکولار این حوزه ، از بسیاری از کشورهای پیشرفته بالاترست.

اما منطقی‌ست که فرض بگیریم

رفاه و آزادی با افزایش آگاهی عمومی مردم و جدیت در مطالعه می‌تواند ریشه‌دار شود و احتمال فریب خوردن جامعه از پوپولیست ها را کمتر کند.

جان استوارت میل در کتاب نظام منطق به معرفی پنج شیوه و روش استقرایی می‌پردازد.

1⃣ - روش توافق (شیوه اتفاق)

با ذکر مثالی روش مزبور را توضیح میدهیم.

مثال شماره ۶ :

فرض میکنیم به رئیس دانشگاه x خبر رسیده که تعداد قابل توجهی از دانشجویان دچار سوءهاضمه شدید شده اند. رئیس دانشگاه حدس میزند که احیانا غذای خاص y در سلف سرویس دانشگاه موجب بیماری مزبور شده و برای اطمینان به دنبال شواهد و نشانه هایی می گردد تا حدش را تایید کند.

در سوال جوابی که رئیس از چهار دانشجوی مبتلا به سوء هاضمه می کند ، دانشجویان فهرست غذای مصرفی آن روز خود را به صورت زیر بیان می کنند:

➖دانشجویی ۱ : پلو ، سالاد‌کاهو ، نوشابه ،ماست

➖دانشجوی ۲ : ساندویچ سوسیس ، سیب زمینی سرخ کرده ، سالاد کاهو ، کرم کارامل

➖دانشجوی ۳ : عدس‌پلو ، سالاد کاهو، سیب زمینی سرخ کرده ،چای

➖دانشجوی ۴ : ساندویچ سوسیس ، سالاد کاهو ، کرم‌ کارامل

رئیس دانشگاه استدلال میکند که چون تمام ۴ دانشجوی مبتلا به بیماری ، از سالاد کاهو استفاده کرده اند احتمالا خوردن سالاد ، علت سوء هاضمه است.

این مورد نمونه ای از کاربرد روش توافق یا شیوه اتفاق است. استدلال مزبور را استدلالی علی-توافقی می‌نامیم

۲- روش تخالف ( شیوه اتفاق )

فرض کنید تنها سه دانشجو به دفتر ریاست دانشگاه مراجعه و وضعیت مزاجی خود را گزارش کنند. آن سه هم اتاق هستند و با هم غذا خوردند ، اما تنها یکی از آنها مبتلا به سوء هاضمه شده .

فهرست غذایی این سه به شرح زیر است:

دانشجوی ۱ :ساندویچ ، سیب زمینی سرخ کرده ، سالاد کاهو ، کرم‌کارامل ، چای

دانشجوی ۲ :ساندویچ سوسیس ، سیب زمینی سرخ کرده ، کرم کارامل چای

دانشجوی ۳ : عدس پلو ، کرم کارامل ، چای

رئیس دانشگاه استدلال می‌کند که سالاد کاهو موجب سوء هاضمه شده.

چرا که با مقایسه فهرست غذای مصرفی سه دانشجویی مشخص می‌شود که دانشجوی بیمار سالاد کاهو مصرف کرده ، اما دیگران آن را مصرف نکرده اند و از آنجا که حسب فرض ، معلول های مختلف از علل مختلف ناشی می شوند و تنها یکی از دانشجویان سالاد مصرف کرده ، پس عامل سوء هاضمه باید مصرف سالاد باشد .

مورد فوق نمونه ای از روش تخالف و یا شیوه اختلاف است . استدلال مزبور و استقرای علی-تخالفی می‌نامیم.

۳-روش توافق و تخالف (شیوه اتفاق و اختلاف )

در همان مثال سابق

فرض میکنیم ۸ نفر از دانشجویان به رئیس دانشگاه مراجعه کرده و چهار نفر از سوء هاضمه شکایت دارند ، اما چهار نفر دیگر ناراحتی خاصی ندارند.

پس می‌توان گفت چهار جفت دانشجو در اتاق رئیس دانشگاه حضور دارند و در هر جفت یک بیمار و دیگری سالم‌ست.

از طرفی معلوم می شود آنها که سوء هاضمه دارند از غذایی واحد و بقیه نیز از غذای واحد دیگری مصرف کرده اند.

رئیس دانشگاه با بررسی بیشتر متوجه می‌شود که تمام افرادی که سوء هاضمه دارند ، سالاد کاهو نیز مصرف کرده اند و نتیجه می گیرد که علت باید همین مصرف سالاد کاهو باشد ، چرا که مصرف آن مقارن با بروز سوء‌هاضمه و عدم مصرف آن مقارن با عدم بروز سوء‌هاضمه است.

ترکیب مزبور به روشنی قوی تر از هر یک از دو روش توافق و تخلف به تنهایی‌ست و با احتمال بیشتری تعیین کننده عامل اصلی ، شرط لازم و کافی معلول‌ست.

استدلال مزبور را استدلال‌های علی توافق-تخالفی

۴-روش تغییرات همگام (همزمان)

در مثال قبل رئیس دانشگاه پس از بررسی از وضعیت ۵ دانشجوی دانشگاه به شرح زیر مطلع می‌شود:

دانشجوی ۱) اصلا کاهو مصرف نکرده است و دردی نیز در ناحیه شکم ندارد.

دانشجوی ۲) کمی از سالاد کاهو استفاده کرده است و کمی احساس درد دارد .

دانشجوی ۳) نیمی از ظرف سالاد را مصرف کرده و احساس درد بیشتری نسبت به دانشجو ۲ دارد

دانشجوی۴) تمام ظرف سالاد را مصرف و به شدت دچار سوءهاضمه است.

دانشجوی ۵) : دو ظرف سالاد ، مصرف کرده است و دچار وضعیت وخیمی شده و به بیمارستان منتقل شده است.

رئیس دانشگاه استدلال می‌کند که به احتمال زیاد مصرف سالاد کاهو باعث سوء هاضمه شده است ، شاهد و دلیل وجود همبستگی مستقیم میان

مرتبه و میزان ظهور علت و مرتبه و میزان ظهور معلول‌ست.

یعنی با افزایش مصرف سالاد کاهو ، درد سوء هاضمه نیز بیشتر و با کاهش آن درد نیز کاهش یافته است.

مورد فوق مثالی از روش تغییرات همگام‌ست.

این روش مبتنی بر این پیش فرض‌ست که علت و معلول با هم سنخیت و تناسب دارند. استدلال مزبور را پیش فرض است. استقرای علی-تغییری می‌نامیم.

در مثال سابق رئیس دانشگاه در طول تحقیقات قبلی خود در مورد علت سوء هاضمه متوجه این موضوع گردیده که گاهی عدس‌پلو موجب حساسیت پوستی و کرم کارامل موجب سردرد می‌شود.

دانشجویی امروز با مراجعه کرده و از وجود سردرد ، حساسیت پوستی و سوءهاضمه شکایت می‌کند .دانشجوی مزبور می گوید:

برای ناهار عدس‌پلو ، سالاد کاهو و کرم کارامل خورده است .

رئیس دانشگاه با توجه به تحقیقات و بررسی‌های قبلی می‌داند که احتمالاً عدس‌پلو علت حساسیت‌ست و کرم کارامل موجب سردرد دانشجویان می گردد و لذا به این نتیجه می‌رسد که علت سوء هاضمه احتمالا باید سالاد کاهو باشد.

استدلال مزبور را استقرای علی کسری می‌نامیم.


🔸علیت های جعلی


در این حالت از مغالطه‌ی علت جعلی ، هم‌رخدادی یعنی همزمانی ظاهر شدن دوپدیده [ علت فرضی و معلول مورد نظر ] به تعداد محدود [ مثلا یک یا دوبار] اتفاق افتاده

اما شخص مغالطه گر ، بلافاصله پس از مشاهده‌ی تقارن دو پدیده ، بین آن دو ، رابطه‌ی عِلی برقرار میکند ، بدون هیچ بررسی دیگر

مثال ۷:

نمک فشار را پایین میآورد ، من یکبار فشارم بالا بود دو قاشق نمک خوردم ، فورا فشارم پایین آمد.

۲- همبستگی

گاهی مشاهده شده که یک معلول فرضی - نه یکبار و دوبار ، بلکه - بارها همزمان یا متعاقب با پدیده‌ی دیگر ظهور کرده ، حتی ممکن‌ست این همبستگی ، همیشگی باشد.

در این حالت احتمال وجود رابطه‌ی عِلی بیشترست ،

با اینحال ، مشاهده‌ی همبستگی برای ایجاد پیوند عِلی ، کافی نیست و در نظر نگرفتن احتمالات زیر ممکن‌ست به خطایی بزرگ منجر شود.

مثال شماره ۸

در ایران با کاهش مصرف برق ، مصرف گاز افزایش می‌یابد ، اما هیچکدام از دو پدیده علت دیگری نیست ، بلکه علت هر دو اتفاق ، چیز سومی‌ست که در اینجا تغییر آب و هواست.

۳-علیت معکوس

چه در هم‌رخدادی ها و چه در هم بستگی ها باید توجه کنیم که ممکن‌ست رابطه‌ی عِلی خلاف چیزی باشد که در برخورد اول به ذهن‌مان خطور کرده .

ما اغلب وقتی با شخصی غمگین روبرو میشویم که موسیقی آرامی گوش میدهد ، میگوییم : « همین موسیقی ها رو میشنوی که افسرده میشوی » یعنی موسیقی غمگین را علت افسردگی تلقی میکنیم ، حال آنکه ممکنست افسردگی عامل کشش آن شخص به سمت موسیقی غمگین باشد.

این حالت را میتوان مغالطه‌ی «جابجایی علت و معلول» دانست.

توجه داشته باشیم که برای اینکه ادعا کنیم « علت به جای معلول پنداشته شده » و یا بالعکس باید دلیل ارائه کنیم.

مثال ۱۰

اگر شخصی ، هجوم مردم برای خرید ارز و طلا و اجناس را علت کمبود جنس یا تورم بداند میتوانیم ادعا کنیم معلول را به جای علت نشانده ، چرا که در واقعیت ، مردم وقتی در صف خرید ارز و سکه و اجناس دیگر قرار میگیرند که احساس کنند ارزش پول کشور در حال افول ست و/یا آن جنس بزودی کمیاب خواهد شد.


گاهی ممکن‌ست چیز سومی علت دو پدیدهی متعاقب یا همزمان باشد.

 در مثال ۹ می‌توان گفت : شاید ویژگی ژن وراثتی خاصی در شخص وجود دارد که هم او را افسرده میکند و هم به سمت موسیقی غمگین میکشاند و هیچ یک از دو موضوع « افسردگی و موسیقی غمگین » لزوما علت دیگری نیست.

۵- در نظر نگرفتن هم افزایی

در مثال ۹ ، افسردگی و موسیقی غمگین می‌تواند رابطه‌ی عِِلی دوطرفه باشند:

یعنی شخص به علت زمینه‌های افسردگی به سمت آهنگ غم انگیز کشیده میشود و متعاقب گوش دادن به آهنگ محزون ، علائم افسردگی وی تشدید میدهد . در چنین حالتی میگوییم اصطلاحا « علت و معلول به هم پیچیده »


گاهی شخص اذعان دارد که یک چیز نه شرط لازم و نه شرط کافی برای پدیده ای خاص است ، اما عامل موثری در افزایش کمیت یا کیفیت یک پدیده است.

مخالفان سکولاریسم ( جدا کردن امور زمینی از آسمانی ) و کسانی که دین‌باوری و دینگرایی را علت و عامل پیشرف دنیوی فردی یا اجتماعی انسانها می‌دانند ، ممکن‌ست در مواجهه با مثال های نقض ( خداناباوران موفق یا خداباوران شکست خورده ) اذعان کنند که « امور زمینی با اسباب زمینی تغییر می‌یابد و توکل بر خدا و دعا و نذر ، نه #شرط_لازم  برای پیشبرد اهداف زمینی‌ست و نه #شرط_کافی . اما شرط موثرست.» 

چگونه می‌توان ادعای آنان را راستی آزمایی کرد ؟! 

مثال ۱۲

فرض کنید شیشه‌ی ضد گلوله خودرویی با قطر ۳ اینچ حداکثر در برابر اصابت یک آرپیجی مقاوم‌ست.

آیا منکران سکولاریسم حاضرند برای اثبات سخن خود بستن دهان منکران خدا و اثبات ادعایشان در خودرویی بنشینند که یک اینچ از قطر شیشه کم شده و اجازه دهند به خودرو شلیک شود ؟!


۷- دوری بودن

 فرض کنیم که به پزشک مراجعه می کنید تا بفهمید که چرا شبها خوابتان نمی برد ؟

او چند آزمایش روی شما انجام می دهد و پس از مدتی می گوید: دلیل نخوابیدن شما بی خوابی‌ست.❗️

در چنین حالتی علت معرفی شده ، صرفاً ، بیان دوباره معلول‌ست.

 بی‌خوابی همان نخوابیدن ‌ست.

مثال ۱۴ :

 "حاکمیت ناکارآمدست" چون "مسئولانش فاسدند"

'ناکارآمدی حاکمیت' و 'ضعف مسئولان' ، به یک معنی هستند.

از یک ادعای دوری نکته تازه دستگیرتان نمی شود ، اگر چه ممکن‌ست نام جدیدی را برای یک معلول بیاموزید .

۷-سنجش ناپذیری مثال۱۵:

"ایدز مجازات الهی است"

مثال ۱۶ :

"نمی توانید بخوابید ، چون جن زده شده اید."

 مثال دیگری از یک ادعای آزمون ناپذیرست.

مشکل در خصوص ادعاهای مانند مثال فوق آن‌ست که آزمودن آنها غیرقابل تصورست.

 معلوم است. کارمای بد

 'کارمای بد' بسیار مبهم‌ست.

➖کارمای بد شامل چه چیزهایی هست؟

 ➖شامل چه چیزهایی نیست؟

 در واقع اگر ادعایی بسیار مبهم باشد نمی‌دانیم چطور باید آن را بیازماییم؟!

مثال ۱۹:

به همین ترتیب ، گاهی خاطرات زندگی های گذشته را دلیل آشنا پنداری می دانند. اماچنین ادعایی علاوه بر آزمون ناپذیر بودن ، مستلزم فرض غیر ضروری زندگی های گذشته است .

چون تجربه آشناپنداری را می‌توان با تحریک الکتریکی مناطقی در مغز به وجود آورد.

۱۰- تعارض با یک نظریه معتبر

  مثال ۲۰

استناد به چیزی در زندگی گذشته یک فرد برای تبیین هیکل و ظاهر او با نظریه ژنتیک تعارض دارد.

 درست‌ست که پیشرفت‌های بزرگ نظری در اغلب موارد با رد کردن ایده هایی همراه بوده اند که معتبر شمرده می شده اند - برای مثال نظریه های انیشتین و سایر فیزیکدانان قرن بیستم با فیزیک نیوتنی تعارضاتی دارد - ولی برای اثبات ایده های نوین به شاهد نیاز داریم. چنانچه یک تبیین پیشنهادی با نظریه معتبری تعارض داشته باشد ، باید مدرک مستدلی برای درستی آن بخواهیم.

 نظریه های معتبر پذیرفته شده‌ای با گذشت زمان, رد شده‌اند به خودی خود دلیل درستی هر ادعای جدید نیست.


فرهاد طحانی


منابع :

۱-مبانی منطق و روش‌شناسی ، دکتر نبوی

۲- نظام منطق ، جان استوارت میل

۳- تفکر نقاد ، ریچارد پارکر ، بروک نوئل مور

۴- ویکی پدیا

۵-کانال عصر روشنگری ( mghlte@)

Report Page