درباره‌ی تاریخ تولد فردوسی

درباره‌ی تاریخ تولد فردوسی

امیر خادم

به مناسبت روز فردوسی درباره‌ی تاریخ تولدش هم حرف بزنیم. این سنگ قبر که برای فردوسی ساختند را ببینید. تاریخ تولد را ۳۲۹ هجری قمری نوشته ولی زیرش یک عدد دیگری بوده که پاک کردند. جریان این عدد چیست؟


اولین محققی که خواست تاریخ دقیق تولد فردوسی را حدس بزند تئودور نولدکه بود. هیچ کدام از تذکره‌های موجود اطلاعات موثقی درباره‌ی تولد فردوسی نمی‌دهند و تنها راه استفاده از اشعار خود شاعر است که گاهی اوقات به سن خودش اشاره می‌کند. نولدکه البته ذکر می‌کند که اشارات فردوسی به سن خودش اصلاً دقیق نیست و اکثراً بنا به اقتضای وزن و قافیه اعداد را می‌گوید. بنابراین صرفاً یک حدس خیلی کلی می‌زند که تولد شاعر باید در نیمه‌ی اول دهه‌ی ۳۲۰ قمری باشد. بعداً این حدس را کمی تقویت می‌کند و می‌گوید حدود ۳۲۲-۳۲۳. این حدس فقط در همین حد می‌ماند. ولی چند دهه بعد، در دوران رضا شاه، جمعی از اندیشمندان تصمیم می‌گیرند برنامه‌ی اساسی بزرگداشت فردوسی بگیرند. به اصرار تقی‌زاده (که با آثار نولدکه آشنایی خوبی داشت) سعی می‌کنند برنامه‌ای برای هزاره‌ی تولد فردوسی بگیرند. اینجاست که سال دقیق تولد خیلی مهم می‌شود.

بعضی از ادبا مثل محمدتقی بهار تخمین نولدکه را صحیح نمی‌دانستند و حدس می‌زدند سال تولد فردوسی شش هفت سال بعد از ۳۲۳ بوده. ولی مسأله این بود که اگر قرار بود جشن هزاره بگیرند نمی‌شد در مملکتی مثل ایران که اصلاً فردایش معلوم نیست و همه چیزش روی هواست صبر کنند و برای شش هفت سال بعد برنامه بریزند. در نهایت با وساطت فروغی و دیگران به این نتیجه رسیدند که اصلح همین است که نقد را بچسبند، نه نسیه. پس تاریخ نزدیک‌تر را انتخاب کردند. این شد که جشن هزاره‌ی فردوسی همزمان با ساخت بنای جدید مقبره‌ی او در سال ۱۳۱۳ شمسی برگزار شد. پس سال تولد فردوسی را ۳۱۳ شمسی گرفتند که معادل با همان ۳۲۳ قمری است. آن عددی که اول روی سنگ قبر نوشتند هم ۳۲۳ بود. از همان زمان ولی بحث فنی درباره‌ی دقت این تخمین باز شده بود.

در نهایت چند دهه گذشت تا بالاخره علیرضا شاپور شهبازی با روش خوبی سال تولد را با دقت بالا تخمین زد و این بحث را برای همیشه تمام کرد. حالا روش ایشان چی بود؟ ایشان هم قبول داشت که اعدادی که فردوسی برای سن خودش می‌گوید گاه متناقض هستند، ولی اگر بشود چند مورد پیدا کرد که همه به یک سال اشاره کنند احتمال درست بودن آن سال زیادتر می‌شود.


شواهد ایشان:

اول؛ در مقدمه‌ی داستان نبرد کیخسرو و افراسیاب، فردوسی اشاره می‌کند که ۶۵ سالش شده و بعد می‌گوید:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت/ نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

خروشی شنیدم ز گیتی بلند/ که اندیشه شد تیز و تن بی‌گزند

که «ای نامداران و گردنکشان/ که جست از فریدون فرخ نشان؟

فریدون بیداردل زنده شد/ زمان و زمین پیش او بنده شد

این اشاره‌ای است به شروع دوران پادشاهی سلطان محمود که از قرائن تاریخی دیگر می‌دانیم سال ۳۸۷ قمری بوده. پس سال تولد شاعر می‌شود ۳۲۹. این شاهد اول.

دوم؛ در انتهای داستان شاپور ذوالاکتاف می‌گوید

چن آدینه هرمزد بهمن بود/ بر این کار فرخ نشیمن بود

می لعل پیش آورم، درعمی/ ز بیشی که خُمبش نگیرد کمی

چو شصت‌وسه شد سال و شد گوش کر/ ز گیتی چرا جویم آیین و فر؟

در اینجا می‌گوید که اورمزد بهمن (روز اول ماه بهمن) جمعه است و سن خودش را هم دو بیت بعدتر می‌گوید که ۶۳ است. تنها سالی در آن بازه‌ی زمانی که اول بهمن روی جمعه می‌افتاد سال ۳۷۱ شمسی بود که معادل با ۳۸۲ قمری می‌شد. پس باز هم سال تولد می‌شود ۳۲۹ قمری. چیزی که این حدس را قوی‌تر می‌کند این است که حدود ۶۰ بیت بعدتر باز هم فردوسی به سن خودش

اشاره می‌کند:

ایا شصت و سه ساله مرد کهن/ تو از باده تا چند رانی سخن؟

پس در یک بازه‌ی کوتاه دو بار می‌گوید که ۶۳ سالش است. احتمال این که این عدد را با معیار وزن و قافیه انتخاب نکرده باشد زیاد می‌شود. این هم شاهد دوم.

سوم؛ در انتهای کتاب می‌گوید:

چو سال اندر آمد به هفتاد و یک/ همی زیر بیت اندر آرم فلک

و چند بیت بعد از آن کتاب را این‌طور تمام می‌کند که:

ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهان‌داور کردگار

پس کتاب در سال ۴۰۰ قمری نوشته شده و او ۷۱ سالش بود. پس سال تولد باز هم می‌شود ۳۲۹.


وجود این ۳ شاهد تاریخ تولد فردوسی را با قطعیت ثابت می‌کند. پس سال‌ها بعد از افتتاح مقبره جدید فردوسی به دست رضاشاه، می‌آیند و بی‌سروصدا آن عدد ۳۲۳ را به ۳۲۹ تغییر می‌دهند تا هم مراسم به خوبی انجام شده باشد و هم دقت تاریخی فدا نشده باشد.


منبع: امیر خادم


Report Page