شیمی در دل جنگلهای آمازون
دی متیل تریپتامین که به اختصار به آن DMT میگویند یک ماده توهمزا با تأثیر بالا به شمار میآید و قدرتش تا حدی است که به آن قویترین ماده توهمزای دنیا گفته میشود. این ماده هزاران سال است که میان بومیان آمازون به مصرف میرسد. فرمول مولکولی این ماده تا حد زیادی مشابه با LSD است. فرضیهای درباره DMT میگوید این ماده در بدن هر موجود زندهای حتی انسان وجود دارد که در زمان مرگ آن شخص در بدنش ترشح میشود.
از هزاران سال گذشته قبایلی که در آمازون بودند با استفاده از درختان و گیاهانی در منطقه وجود داشت دمنوش مخصوصی تهیه میکردند که اثرات روانی فوقالعاده زیادی داشت. این نوشیدنی که از مخلوط چند گیاه بومی آمازون بهدست میآید و میان ساکنین این مناطق دارویی شفابخش شناخته میشود، آیاهواسکا (ayahuasca) نام دارد. در این مناطق این دم نوش گیاهی در روندهای درمانی مورد استفاده قرار میگیرد که البته درمان در بین ساکنین بومی با آنچه در علم پزشکی میشناسیم بسیار متفاوت است.
همچنین این ماده در مراسمی در کشورهای مانند پرو مصرف میشد و در سالهای ابتدایی قرن بیستم وارد ایالت متحده شد که همین امر باعث شده بود تا در دهه شصت میلادی مصرفش شایع شود. در سال ۱۹۷۰ در سند بینالمللی کنترل مواد مخدر دیام تی در دسته مواد مخدر طبقه بندی شد.
تاریخچه DMT؛ از آمازون تا آمریکا
دوز خوراکی DMT که آیاهواسکا (آمازون) تولید شده هر دو اثر رفتاری و نوروشیمیایی را دارد که از آن میتوان به کاهش فعالیت حرکتی، اختلال در عملکرد شناختی، اثرات همدردی، افزایش سطح پرولاکتین و کارتیزول، کاهش لنفوسیتها و افزایش سلولهای کشنده طبیعی و غیره اشاره کرد.
به طور کلی اکثر توهمزاها سبب تحریف احساسات و در دوزهای بالا، مسخ شخصیت شده و یا حداقل سبب تحریفات (اعواجج) شنیداری میشوند اما ترکیباتی مانند DMT پا را فراتر گذاشته و موجب ایجاد جلوههای بصری حماسی میشوند. برای مثال تصاویر عجیب از سیرکهای عجیب، چهرههای ترسناک، فضاهای علمی و تخیلی و بسیار از خیالات مشابه را در ذهن مصرف کننده میآفرینند.
DMT در بدن
اگرچه حضور گسترده بیولوژیکی DMT را در بدن میتوان تصدیق کرد اما عمل بیولوژیکی آن هنوز شناخته نشده است. DMT با غلظتهای کم را میتوانددر بافتهای مغزی مشاهده کرد. غلظت DMT تحت شرایط خاصی نیز میتواند در قسمتهای مختلف متمرکز شده و افزایش یابد. مثلاً تولید DMT هنگام استرس در مغز افزایش مییابد.
دو مشاهده نشان داد که DMT میتواند در فیوزولوژی عادی بدن و نیز هنگام آسیب روانی نقش داشته باشد. یکی آنکه )(trace amine-associated receptors)TAAR به وسیله DMT و ملوکول های دیگر فعال میشود و دیگری آنکه DMT در وزیکولهای انتقال دهندههای عصبی در غلظتهای دارویی تجمع می یابد و گیرندههای دارویی دیگری مانند سرتونین را فعال می کند.
از طرفی حدس و گمانهای زیادی راجع به نقش DMT در وقوع حالات هوشیاری تغییر یافته طبیعی بدن مانند روان پریشی، رویاها، خلاقیت، خیال پردازی، پدیدههای مذهبی، روحی و تجربه نزدیک به مرگ وجود دارد. همچنین DMT ممکن است در واقعیت بیداری (waking reality :حقیقت یا واقعیتی که برحالتی که به آن بیداری فیزیکی گفته می شود غالب است ) نقش داشته باشد.
به عبارتی واقعیت بیداری تجربههای توهمآمیز کاملاً منظم و واقعی (توهم آنقدر واقعی به نظر می رسد که جای حقیقت را می گیرد ) را برای مصرف کننده به وجود میآورد. این مدل پیش بینی میکند که اثرات داروهای روانگردان تجویزی نتیجه ترکیبی است که مستقیماً از طریق مکانیسمهای نوروفارماکولوزیک در نواحی سیستم عصبی مرکزی مغز که درگیر ادراک حسی هستند، نقش ایفا میکند. سادهتر اینکه ممکن است DMT به طور بالقوه به عنوان انتقال دهنده عصبی برای اعمال یک سیگنال عملی در نواحی CNS (سیستم عصبی مرکزی ) که در ادراک حسی دخیلاند، عمل کند.
نقش DMT در اختلالات روانی
نظریههای دیگر پیشنهاد میدهند که DMT در اختلالات روانی مهم است. مطالعات جدید پیشنهاد میدهند که ممکن است DMT یک اسکسیزوتوکسن باشد. پیش از این محققان مختلفی فرض میکردند که DMT عامل کلیدی در اسکیزوفرنی(روان گسیسختگی) است که هرچند این فرضیه دیگر قابل قبول نیست اما هنوز هم تصور میشود که DMT ممکن است در علائم روان پریشی نقش داشته باشد. به عبارت سادهتر قبلاً تصور میشد که DMT نوروتاکسیک است اما تحقیقات جدید پیشنهاد میکنند که درواقع ممکن است محافظت کننده عصبی باشد.
تحقیقات جدید نشان میدهد که DMT درونی بدن ممکن است نقشی ضد اضطراب داشته باشد. این یافته بر اساس اثرات ذهنی مصرف دوز کم DMT تجویزی به دست آمدهاست . تغییر حسی در افراد مصرف کننده DMT فقط زمانی رخ میدهد که دوز بالایی از آن تجویز شده باشد. در واقع این دوز بالا مشابه غلطت DMT آزاد شده در سیناپس نورونها است.