شما فقط مصرف کنید؛ همین
Mostazafin.Tv🔹زمینهی دیگری که میتوان #دیکتاتوری_اقتصاد را به روشنی در آن پیدا کرد مسئلهی مصرف است. «روژه گارودی» در کتاب «هشدار به زندگان» نوشته است:
…اقتصاد آزاد «به شیوهی غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است!
🔸 مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است، چرا که اگر کالاهای تولید شده مصرف نشود امکان توسعهی تولید، یعنی امکان توسعهی اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعهی اقتصادی است باید مردم را به مصرف هر چه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که #تبلیغات ـ یا بهتر بگویم پروپاگاند ـ یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوهی غربی است.
🔹در کتاب «علم اقتصاد» نوشتهی «ارنست ماندل» آمده است:
چرخهای تولید با چنان سرعتی میچرخد که کوچکترین درنگ مصرف کننده در خرید، تمامی بنای اقتصاد را به لرزه تواند افکند. متخصصان تکنیکهای جدید، از بازاریابی گرفته تا روابط عمومی، کارشناسان تبلیغات… برآنند که این «درنگ» را از میان بردارند یا آن را پیشبینی کنند….
🔸این آلت فعل شدنِ مصرف کننده (که دفاع از سرمایهداری را به عنوان نظامی که آزادی مصرف کننده را تضمین میکند به باد تمسخر میگیرد) به حادترین شکل بیگانگی انسان منتهی میگردد: به کار بستن وسایل تودهگیر اقناع افراد که نیروهای ناخودآگاه و غریزی انسان را بیدار میسازد، تا به خریدن و «انتخاب کردن» وادارش کند و مستقل از اراده و آگاهی خود عمل کند.
🔹برای حفظ سیستم کنونی اقتصاد آزاد و دستاوردهای آن که فرآوردههای تمدن کنونی مغرب زمین باشد، باید از یک سو دوام و ماندگاری تولیدات کارخانهها را تقلیل داد و از سوی دیگر مردم را به مصرف هر چه بیشتر و اسراف و تبذیر وادار کرد.
🔸روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» میگوید:
این اوج گیری مصرف مصنوعی به سه طریق در غرب امکانپذیر شده است:
◀️ تولید اشیائی که خیلی زود فرسوده شده و از میان میرود یا شخص نمیتواند خودش آن را تعمیر یا ترمیم کند… کارخانهیی که لامپهای «فلورسنت» را ابتکار کرد، آنها را با ظرفیت و قدرتی برای دههزار ساعت کار، ساخته بود ولی پس از آنکه این ظرفیت و قدرت را از دههزار ساعت به هزار ساعت کاهش دادند، لامپهای «فلورسنت» را به بازار فرستادند. همچنین جورابهای «نایلون» در آغاز ساخت خود به نحوی بود که هیچگاه سوراخ نشود یا از هم در نرود ولی پس از آنکه آنها را در حمام بخاری گذاشتند که مقاومت آنها را کم کرد، به بازار فروش سپردند…
◀️ منتظر نشدن برای فرسایش فیزیکی شیئی یا کالای خریداری شده، و خریدن و جانشین کردن انواع جدید آن که هر چند یک بار به شکل تازهای به بازار میآید نه برای آنکه مزیتی بر انواع گذشتهی خود دارد بلکه فقط در شکل ظاهر خود دارای تفاوتهایی است که انواع گذشتهی خود را به اصطلاح: «دمده» و از شکل افتاده جلوهگر میسازد…
◀️ آگهی بازرگانی یا #تبلیغات_تجاری…
📚بخشی از مقاله «دیکتاتوری اقتصاد»
📝 #شهید_آوینی