شعار علیه وزیر علوم هم توهین به شعائر و مقدسات و عمل خلاف مصالح ملی است!

شعار علیه وزیر علوم هم توهین به شعائر و مقدسات و عمل خلاف مصالح ملی است!

یادداشت دریافتی

خواست زوال دانشگاه پس از همراهی دانشجویان با مردم معترض در اتفاقات اخیر، پروژه‌ای برنامه‌ریزی شده به نظر می‌رسد که اکنون، با تعطیلی دانشگاه‌ها فرصت مغتنمی برای اجرای این پروژه در اختیار نهادهایی خاص قرار گرفته است. اطمینان خاطر از عدم تکرار اعتراضات شهروندی و عدم حضور دوباره دانشجویان در صحن دانشگاه، هدف نهایی این پروژه است بدون آن‌که مجریان آن، به تعارض‌های بنیادینی بپردازند که ریشه چنین اعتراضاتی است. تمسک به ابزار کهنه و از کار افتاده سرکوب، با این خیال خام که به سکوت و گوشه‌نشینی دانشجویان و از میدان به در کردن دانشگاه و هراس شهروندان منجر می‌شود، چیزی جز تعمیق شکاف‌ها و رفتن به سمت بن‌بست نیست.

فشارها و تهدیدها بر دانشجویانی که همراه مردم برای تغییر وضع موجود فریاد اعتراض سر داده‌اند، افزایش شدیدی داشته و بیم آن می‌رود در سکوت مدافعان وضع موجود که برخی از آنان ظاهرا ردای منتقد هم به تن دارند، هزینه‌های سنگینی بر دانشجویان تحمیل شود، دانشجویانی که تنها با شرافت خود به این میدان قدم نهاده‌اند. فشارها بر دانشگاه، در شهرستان‌ها به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافته که متاسفانه در اغلب موارد، به دلیل دوری از مرکز و عدم اطلاع و ارتباط رسانه‌ها، راه تقابلی مناسبی در دست دانشجویان وجود ندارد و همین فضای برخورد سنگین با دانشجویان را برای مسئولان دانشگاه و نهادهای بیرونی فراهم کرده است. علاوه بر این، بسیاری از چهره‌های سیاسی و دانشگاهی، به دلیل حمایت‌های گذشته‌شان از وزیر علوم، گویا میلی به نقد این وضعیت ندارند و بی‌تفاوت از کنار مصائب امروز دانشگاه عبور می‌کنند چون حاضر نیستند مسئولیت اشتباهات خود را بر عهده بگیرند.

مدت‌هاست دانشجویان دانشگاه بوعلی‌سینا همدان و خصوصا اعضای انجمن اسلامی فرهنگ و سیاست دانشجویان، با انواع فشارها و تهدیدهایی مواجه شده‌اند که پس از تعطیلی دانشگاه‌ها افزایش نیز یافته است، موارد عجیبی از جمله بازخواست برای مطالب کانال تلگرامی نشریه دانشجویی در ماه‌های گذشته از آن جمله بوده است. 

اما در تازه‌ترین اقدام باورنکردنی مسئولان دانشگاه بوعلی‌سینا همدان، برای تعداد زیادی از دانشجویان، احضاریه‌های انضباطی با چندین مورد اتهامی ارسال شده است. علاوه بر این حراست دانشگاه برخی دانشجویان را احضار کرده و حتی در موردی با اصرار و تهدید، خواهان مشاهده و بررسی تلفن همراه دانشجو بوده است.

نکته عجیب در این احضاریه‌ها، بند اتهامی توهین به وزیر علوم به عنوان شعار خلاف مصالح ملی است. همچنین شعار «استقلال، آزادی، دانشگاه ایرانی» که از سوی برخی دانشجویان سر داده شد، شعار علیه نظام جمهوری اسلامی و عمل خلاف مصالح ملی توصیف شده که در نوع خود پارادوکس عجیبی را عیان می‌کند؛ سخن گفتن از استقلال، آزادی و نام بردن از ایران، از نظر مسئولان دانشگاه خلاف «مصالح ملی» است، شایسته است این مسئولان گرانقدر تعریف خود از مفهوم مصالح ملی را برای همگان تبیین کنند تا مشخص شود چرا مفاهیمی همچون استقلال، آزادی و دانشگاه ایرانی خلاف آن است. 

شعار دانشجویان علیه وزیر علوم، در دانشگاهی که پایگاه اصلی رشد و پیشرفت او محسوب می‌شود، نیز مستوجب برخورد کمیته انضباطی و حراست دانشگاه تشخیص داده شده و از آن به عنوان عمل خلاف مصالح ملی یاد شده که ذیل بند توهین به شعائر اسلامی و ملی قرار گرفته است! یعنی دانشجویان نه تنها نمی‌توانند نهادهای نظام را نقد کنند یا علیه آن شعاری بدهند، که حتی یک شخص که چند صباحی است با حمایت نابجای اصلاح‌طلبان وزیر شده و چند ماهی بیشتر به پایان عمر سیاسی او نمانده، مترادف با نظام و مصالح شخص او، مصالح کشور تعبیر می‌شود. شایسته است مسئولان دانشگاه و رئیس حراست دانشگاه بوعلی‌سینا، در مورد چگونگی حلول یافتن مصالح ملی و شعائر و مقدسات اسلامی و ملی در دکتر غلامی نیز توضیحاتی ارائه دهند.

در دانشگاه‌ بوعلی سینا همدان، پیش از این شعار و نقد برخی نهادها شعار علیه مصالح ملی و نظام جمهوری اسلامی قلمداد می‌شد اما در مورد اخیر، شاهد عنوان شگفت‌آوری بودیم که شخص وزیر علوم هم جزو شعائر دینی و ملی محسوب شده و شعار علیه او، به عنوان عملی خلاف مصالح ملی تعبیر شده است. 

اولین بار بحث «انتصاب» دکتر غلامی به‌عنوان وزیر علوم، دانشجویان کشور را در موقعیتی تراژیک قرار داد اما اکنون، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، ما در موقعیتی به شدت کمیک قرار گرفته‌ایم که به نظر می‌رسد با ادامه این روند، علاوه بر برخی نهادهای خاص و شخص وزیر علوم، معاونین وزیر علوم و دکتر محمدی‌فر رئیس دانشگاه بوعلی‌سینا و مولایی رئیس حراست و دیگر مسئولان این دانشگاه نیز به زودی از سوی مسئولان این دانشگاه به عنوان شعائر و مقدسات اسلامی و ملی قلمداد خواهند شد و هر نقد، شعار و اقدامی علیه آنان ، خلاف مصالح ملی خواهد بود! با چه معیاری شعار علیه یکی از ارکان آن و بدتر، شعار علیه یکی از وزرای آن، توهین به شعائر ملی و عمل خلاف مصالح ملی محسوب می‌شود؟ چگونه می‌شود بعد از چهار دهه، گفتن از استقلال، آزادی و دانشگاه ایرانی، در «ایران»، در نظامی که مهمترین شعار انقلابیون آن درخواست آزادی و استقلال بود، به عملی خلاف مصالح ملی بدل می‌شود؟


Report Page