شبکه نمایش خانگی؛ شعبه دوم صدا و سیما

شبکه نمایش خانگی؛ شعبه دوم صدا و سیما



سایت تحلیلی و خبری «عصر ایران» در یادداشتی انتقادی، با تمرکز بر وضعیت سانسور در شبکه نمایش خانگی، این فضا را به‌عنوان «شعبه دوم صداوسیما» توصیف کرده و به روند محدودیت‌ها در آن پرداخته است. در قسمتی هایی از این یادداشت آمده:

«ما خیال کردیم از تلویزیون عبور کرده‌ایم؛ اما تلویزیون زودتر از ما مسیرش را عوض کرده بود.صداوسیما برای فرار از انتقاد، هزینه و حاشیه، محتوای مسئله‌دار و جنجالی را از آنتن رسمی عقب کشید و به پلتفرم‌های نمایش خانگی و اینترنت هل داد.


نه برای آزادی بیشتر، بلکه برای کنترل هوشمندانه‌تر؛ جایی که بدون لوگو، بی‌سر و صدا و با نقاب سرگرمی، همان منطق قدیمی دوباره رو به روی ما نشسته است.

این‌بار، نه فقط روی آنتن، بلکه در همهٔ جای اینترنت حضور دارد. صداوسیما نه حذف شده و نه عقب نشسته؛ فقط تکثیر شده. امروز یک نسخهٔ رسمیِ بی‌مخاطب داریم و یک نسخهٔ غیررسمیِ اینترنتیِ پربیننده. اولی را کسی جدی نمی‌گیرد، دومی را همه می‌بینند؛ اما منطق هر دو یکی است. کاربر ایرانی با فیلترشکن یا خریدن حق اشتراک، نه به رسانهٔ آزاد می‌رسد و نه از رسانهٔ رسمی عبور می‌کند؛ فقط وارد شعبهٔ دوم صداوسیما می‌شود.


آن‌چه عوض شده قاب پخش است، نه جهان‌بینی. مجری‌ها از تلویزیون بیرون آمده‌اند، اما تلویزیون از آن‌ها بیرون نیامده. زبان همان است، احتیاط همان، شوخی‌های مجاز همان و خط قرمزهای نانوشته همان.


یک مورد دیگر مجید واشقانی نه فقط یک مجری یا بازیگر، بلکه نمونهٔ کامل شعبهٔ دوم صداوسیماست؛ نسخه‌ای که دیگر حتی زحمت پنهان‌کاری هم به خودش نمی‌دهد.


او هم‌زمان در صداوسیما نیز برنامه دارد، نقش تحلیلگر سیاسی می‌گیرد و در یوتیوب همان کاری را می‌کند که تلویزیون نمی‌تواند علناً انجام دهد: دعوت از چهره‌هایی که امکان حضور رسمی ندارند، از ارازل و اوباش مثل هانی‌کرده تا مهمانان مسئله‌دار و سیاسی، و بعد چیدن گفت‌وگو به شکلی که در نهایت به همان نتیجه‌گیری مطلوب خودش برسد.


در برنامه های او آزادی نه برای باز کردن بحث، بلکه برای کنترل پایان بحث به کار می‌رود. وقتی در گفتگو با بهنوش بختیاری می‌گوید:" نمی‌شود در این کشور کار کرد و حکومتی نبود و هر هنرمند فعال، مهر تأیید نظام را با خود دارد،در این کشور هیچ برنامه یا فردی بدون مجوز نمی تواند فعالیت کند و هر کس هم کار می‌کند و هم ادعا می‌کند مخالف نظام است به شما دروغ می‌گوید...! "دیگر توجیه نمی‌کند؛ اعتراف می‌کند. اعتراف به این‌که «مجوز» یک قرارداد نانوشتهٔ وفاداری است. یوتیوب او در این معنا آلترناتیو نیست؛ اتاق فکر غیررسمی همان منطق رسمی است.


این چرخه بدون یک ترفند آشنا کامل نمی‌شود: توقیفِ نمایشی. برنامه‌ها و سریال‌ها یکی‌دو بار «دچار مشکل» می‌شوند، موقتاً توقیف می‌شوند و بعد، با چند اصلاح و چند تیتر خبری، رفع توقیف. نه آن‌قدر جدی که حذف شوند و نه آن‌قدر بی‌سروصدا که دیده نشوند. ممنوعیت اینجا ابزار حذف نیست؛ ابزار جلب توجه است. شعبهٔ دوم صداوسیما حتی بلد است چطور ممنوعیت را هم مدیریت کند.


شعبهٔ دوم صداوسیما دیگر صرفاً رسانه نیست؛ یک ماشین مدیریت توجه است. صدای تند و اعتراضی را حذف نکرده، بلکه در حجم زیادی سرگرمی بی‌خطر حل کرده است.مخاطب را هیجان زده، مشغول و راضی نگه می‌دارد، بدون این‌که واقعیت را لمس کند.


توقیف‌های نمایشی، برنامه‌های اینترنتی و برنامه‌های به ظاهر آزاد همه بخشی از همین استراتژی‌اند.در نهایت، صداوسیما اینجا داد نمی‌زند؛ لبخند می‌زند و همچنان کنترل می‌کند.


در این فضا، حتی مخالفت هم طراحی‌شده است. چهره‌هایی که قرار است «منتقد» باشند، دقیقاً تا همان جایی پیش می‌روند که سیستم نیاز دارد تا تخلیه روانی انجام شود، نه تغییر واقعی. صدای بلند هست، اما جهت ندارد. هیجان هست، اما خطر نیست. همه‌چیز کنترل‌شده، اندازه‌گیری‌شده و بی‌دردسر.»

................

متن بالا قسمتی خلاصه شده از یادداشت اخیر در وبسایت عصر ایران است، اما این حضور اختاپوسی، نه یک تصادف رسانه‌ای، بلکه یک «مهندسی معکوس افکار عمومی» است.

شعبه دوم صداوسیما در پلتفرم‌ها، فهمیده که برای خفه کردن یک صدای معترض، لازم نیست آن را ساکت کند؛ کافی است دور آن را با صدها صدای گوش‌خراش، زرد و بی‌محتوا پر کند تا در هیاهوی «رئالیتی‌شوها» و رقابت‌های پوچ سلبریتی‌ها، گم شود.


چهره‌هایی که در این ویترین جدید می‌بینیم، سربازان خط مقدم این فریب‌اند. کسانی که اجازه دارند کمی از خط قرمزها عبور کنند تا اعتماد نیم‌بند مخاطب را جلب کنند، اما درست در لحظه حساس، همان پیامی را مخابره می‌کنند که اتاق فکرهای حکومت دیکته کرده‌اند. این‌ سربازان وظیفه‌شان عادی‌سازی فضایی است که در آن «نقد» تنها یک کمدی بی‌خطر و «آزادی» تنها یک حق اشتراک ماهانه است.


صداوسیما نمرده است؛ او فقط یاد گرفته است که چطور با لباس‌ها و ظاهر متفاوت و زیر نورهای رنگارنگ، همان حرف‌های قدیمی صدا و سیما را در قالبی فریبکارانه زمزمه کند.

در شعبه دوم یا همان شبکه خانگی، مخاطب تصور می‌کند که «انتخاب» می‌کند، در حالی که تمام گزینه‌های روی میز از پیش چیده شده‌اند. در حقیقت شبکه نمایش خانگی، نه تنها رقیب صدا و سیما، بلکه «اتاق عمل» آن است؛ جایی که مغز مخاطب را با بیهوشی سرگرمی، برای پذیرش همان روایت‌های همیشگی جراحی می‌کنند!


https://x.com/TavaanaTech/status/2002427827090751696/photo/1

Report Page