سیاستگذار و والدین در برابر نسل تکنوفیل زد(z) 

سیاستگذار و والدین در برابر نسل تکنوفیل زد(z) 

منصور ساعی استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نسل کودک و نوجوان در دسته بندی گروه نسلی، در نسل (z) قرار می گیرند، نسلی که دوران رشد و بلوغش را در فضای رسانه ای طی می کند؛ به نوعی می­توان گفت که این نسل بر خلاف نسل های قبلی و حتی نسل والدین شان، منابع جامعه پذیری مختلفی دارند که می توان به خانواده، مدرسه، شهر و رسانه اشاره کرد. درواقع این نسل آموزش و تجربه های شان متفاوت از نسل والدین شان است و اگر در گذشته خانواده به تنهایی نقش آموزش را برعهده داشت، امروز این نقش به مدرسه، رسانه و دیگر منابع واگذار شده که البته مهم ترین منابع، جامعه پذیری رسانه است.

امروز مرجع نسلz ، حتی دیگر والدین، مدرسه و شهر هم نیستند، بلکه مرجع ارجح این نسل، رسانه ها و در راس آن ها فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات مبتنی بر اینترنت هستند. بنابراین آنها در دنیای دیگری زندگی می کنند ودنیای آنها متفاوت از دنیای والدین و حتی نسل قبل تر است. این نسل در این دنیا جامعه پذیر می شود و رشد می کند، زیرا از منبع رسانه، نگرش ها، ارزش ها و ایده هایی را می گیرد که همین امر سبب می شود که تفکرات، ارزش ها، هنجارها و رفتارهای شان متفاوت از نسل قبل باشد.

نسلی که با رسانه متولد می شود و رشد می کند، طبیعی است که بیشترین حضور را نسبت به نسل قبل در رسانه داشته باشد. این نسل از زمانی که چشمانش را باز کرده است، اطرافش شاهد انواع رسانه و ابزارهایی همچون تبلت و گوشی هوشمند بوده است. این نسل ماهیتا نسل«تکنوفیل[1]» یا دوستدار فناوری و رسانه است و نمی توان این گروه را از رسانه جدا کرد و نمی توانیم او بگوییم که رسانه به دردش نمی خورد و برایش آسیب زاست.

فضای رسانه هراسی و رویکرد آسیب محور به رسانه  هم در میان سیاستگذاران و هم در مطالعات معطوف به تاثیرات رسانه ای در ایران غالب است. آنها معتقدند رسانه آسیب زا است، براین باورم این نگاه اشتباه است، رسانه آسیب زا نیست، نگاه آسیب زا به رسانه، آن را آسیب زا می کند. نگاه صرف آسیب محور سیاستگذار فرهنگی و رسانه ای به رسانه،  نسل های فعال و درحال رشد را از مزیت های بی شمار آن محروم می کند، گرچه نباید تاثیرات منفی رسانه ها که ناشی از فقدان مهارت سواد رسانه ای و کم آگاهی از مزیت ها و سوء مصرف رسانه است، غافل شد. اما چون تمرکز بر نگاه آسیب محور و جنبه های منفی آن دارند از مزیت های آن چشم پوشی می کنند. سیاستگذار فرهنگی و اجتماعی ما هنوز رسانه ها را به عنوان یک ظرف و بازیگر مهم در عرصه تربیت، پرورش و توسعه فردی و آموزشی و خلق و توسعه سرمایه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی نپذیرفته است. هنوز رسانه در نگاه سیاستگذار به عنوان یک «دیگری» مطرح است که هنوز حضور و تاثیرش به رسمیت شناخته نشده است. به رسمین نشاختن این بازیگر مهم در عرصه تحولات تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و سیاست طرد و انکار و قهر و فیلترینگ نه تنها ما را از مزیت های بی نظیر آن محروم می کند، بلکه هزینه های مادی و انسانی زیادی را بر اکنون و آینده جامعه ایرانی تحمیل می کند. وقتی نگاه آسیب محور است، دولت برنامه و سیاستی برای آموزش رسانه شناسی و معرفی ظرفیت های مختلف آن ندارد،. لذا رسانه به جای ابزاری برای خلق و توسعه ارتباطات، معنا،  آگاهی، دانش، ثروت به چالش و نگرانی و آسیب می انجامد. همیشه بزه ها و کژکاردها ناشی از کم آگاهی و کم اطلاعی است.

  این نگاه آسیب محور به والدین آموزش ندیده و ناآگاه هم سرایت کرده است.بزرگترها و والدین فضای رسانه را تجربه نکرده اند. درواقع آنها نگاه تهدید محور به رسانه دارند که این نگاه بسیار اشتباه است،‌ زیرا زمانی که شما به رسانه نگاه تهدیدی و یا محدودی داشته باشید، نمی­توانید از ابعاد مختلف آن برای تربیت و رشد توسعه فردی، فکری، آموزشی، تقویت مهارت ها و توانمندی­ها استفاده کنید. والدین اگر اکنون در دنیای آنلاین اکانت وحساب دارند از آن برای تعامل و ارتباطات انسانی درست استفاده نمی کنند، بلکه برای مچ­گیری و کنترل فرزندان و رصد عملکرد و رفتار آنها از آن بهره می گیرند. در واقع به جای  شکل گیری دیالوگ بین دو نسل رسانه عامل اختلال ارتباطی بین آنها شده است.

 در دنیای رسانه­ای شده کنونی، نسلی تکنوفیل با رسانه متولد شده و زندگی می کند و بیشتر فعالیت های خود را در این فضا انجام می دهد، آموزش می بیند و در رسانه تعامل اجتماعی برقرار می کند؛ بنابراین سیاست و رویکرد آسیب محور، حذف و فیلتر رسانه برای ساخت اکنون و آینده این نسل کاملا اشتباه است. مگر می توان برای این نسل که با فناوری بزرگ شده اند، و بیشتر نیازمندی های زندگی اش نظیر آموزش و پژوهش و تعامل و... در این دنیا برآورده می شود، آن را فیلتر یا حذف کرد. ما متأسفانه برنامه ای برای تعامل با این نسل تکنوفیل نداریم و زبان گفت و گو با این نسل را از دست داده ایم درحالی که باید با این نسل با زبان رسانه و فناوری گفت و گو شود.نگاه سیاست گذاری اجتماعی و رسانه ای باید به این سمت برود که ما روی ظرفیت هایی برای توسعه انواع مهارت ها و شکوفایی استعدادهای نسل کودک و نوجوان کار کنیم، نه آنکه به سمت محدودسازی و فیلترینگ برویم. زمانی که رسانه ای را فیلترینگ می کنیم، نسل کودک و نوجوان ما به فیلترشکن ها روی می آورند و استفاده از فیلترشکن ها سبب می شود که با محتوای نابه هنجار روی بیاورند. بسیاری از سیاست هایی که در حوزه رسانه اجرایی می شود،‌ اشتباه بوده و پیامدهای منفی می تواند برای جامعه داشته است، زیرا مواجهه با رسانه سیاسی است و مواجهه اجتماعی به مسأله نداشته ایم. امروزه گرچه بررسی تمام قابلیت های رسانه ها در مفهوم سواد رسانه ای نمی گنجد، اما امروزه داشتن سواد یعنی سواد رسانه ای حداقل های لازم برای یک شهروندان یک جامعه است. اما باید فراتر از مفهوم سواد رسانه ای گام برداریم و بررسی و معرفی قابلیت های رسانه های جمعی و اجتماعی را در مفهوم سواد رسانه ای تقلیل ندهیم.


[1] - technophile



Report Page