سيد محمد خاتمى به مناسبت روز دانشجو مطرح كرد: حاکمیت سياستهاى امنيتى-نظامى در دانشگاهها، برای امروز و آینده ایران خطربار است.
جبهه اصلاحات ایران
سيد محمد خاتمى روز گذشته در جمع مشاوران خود، در گراميداشت روز دانشجو ضمن انتقادات حاكمشدن سياستهاى امنيتى-نظامى بردانشگاههاى كشور پیامدهای آن را برای امروز و آینده ایران خطربار دانست و نسبت به پذيرش اين سياستها توسط مديريت دانشگاهها اظهار تأسف كرد.
رئيس جمهور دولت اصلاحات در مقايسه تاريخى میان وضعيت امروز دانشگاهها، حکمرانی جامعه با شرایط بعد از کودتای ۱۳۳۲ گفت: واقعه ١٦ آذر سال ١٣٣٢ که با ورود نيروهاى نظامى به دانشگاه تهران رخ داد و منجر به شهادت، سه تن از دانشجويان و جراحت و بازداشت جمعى دیگر شد، با واکنش جدی مدیریت دانشگاه و استادان مواجه گردید. شخصیتهای برجستهای مثل مرحوم دکتر سیاسی، رئیس وقت دانشگاه، حتی در هیأت دولت کودتا با اين اقدام به شدت مخالفت كرد و در دفاع از هويت و استقلال دانشگاه كنار دانشگاهيان و دانشجويان قرار گرفت. حال آن كه ما امروز چنين رفتارى را از مديريت دانشگاهها نمىبينيم و آنها نه تنها از هويت و استقلال دانشگاه دفاع نمىكنند بلكه حتى سعى مىشود ذیل سياستهاى امنيتى-نظامى در دانشگاهها عمل کنند.
نتيجه اعمال اين سياستها، ايجاد محدوديتهايى چون اخراج و يا ممنوع التدريسى استادان دانشگاهها و تعليق و يا ممنوع التحصيلى دانشجويان و برخوردهاى ديگرى مثل بازداشت و محرومیت از حقوق دانشجویی شده است.
سيد محمد خاتمى، دانشگاه را وجدان بيدار جامعه ايرانى دانست و افزود: ١٦ آذر ٣٢، در موقعيت فوقالعاده حساس تاريخى كه داشت سرنوشت ايران تغيير مى كرد و ذهنيت و منافع مردم در تقابل با رژيم حاكم شكل مىگرفت، رخ داد. اين اتفاق نشان داد كه دانشگاه پيشتاز تحولاتى است كه با وجدان جامعه ما گره خورده است و به همين خاطر هم در حافظه تاریخی دانشجویان و دانشگاه و ملت ایران ماندگارند.
وى اضافه كرد: اين كه چند ماه بعد از كودتاى آمريكايى-انگليسى عليه دولت ملى مصدق، ريچارد نيكسون معاون رئيس جمهور آمريكا به ايران آمد، درسطح جامعه و در واقع نزد افكار عمومى آن زمان چنین تلقى شده که این سفر براى دستمريزاد گفتن به عوامل كودتا و اعلام پيروزى آمريكا است. وجدان ملتى كه به تازگى با دخالت آمريكا، دولت ملى خود را از دست داده و به جاى آن يك ديكتاتورى وابسته به بيگانه شكل گرفته بود، معترض بود.
رئيس جمهور دوران اصلاحات گفت: اين وجدان بيدار جامعه در دانشگاه تجلى پيدا كرد و دانشجويان در روز ١٦ آذر ٣٢ اعتراض كردند و بابت اين اعتراض خود هزينه زيادى هم دادند. به هر حال ١٦ آذر در يك پيچ مهم تاريخى جامعه ما اتفاق افتاد كه در فرایند مبارزات تاریخی ملت در نهايت به انقلاب اسلامى منجر شد.
وى با تأكيد بر اين كه ماهيت ضد استبدادی و ضداستعمارى انقلاب اسلامى انکارناپذیر است، گفت: دراین انقلاب قرار بود به جاى استبداد وابسته به بيگانه يك نظام مردمى به نام جمهورى اسلامى مستقر شود. لذا اين خواست در جامعه دينى و حتى بخش قابل توجهى از روشنفكران ما اميد ايجاد كرد و البته دستاوردهايى هم داشت. اما آنچه كه تحقق پيدا كرد غير از آن چيزى بود كه مردم انتظار داشتند و با كمال تأسف در نظام جمهورى اسلامى انحراف ايجاد شد و بجای جمهوریت، مسألهای به نام ناجمهوريت شکل گرفت.
سيد محمد خاتمى در سطح حاکمیت، تفاوت را اين دانست كه امروز حكومت، هويت خود را فقط در ستيز با آمريكا و غرب تعريف كرده است. وی افزود: حكمرانى ما امروز ویژگی ضداستكبارى و ضداستعمارى بودن را در رويارويى با آمريكا و غرب مىبيند و در همین جهت اقداماتى هم كرده است و همين بهانه به دست كسانى داده كه مىگويند جمهورى اسلامى در منطقه چالش ايجاد مىكند.
وى با بيان اين كه مىتوان ضداستكبار و ضداستعمار بود، اما هويت خود را در ستيز با غرب تعريف نكرد، افزود: اكنون هويت ملى ما به گونهاى شکل گرفته كه حكمرانان ما نمىخواهند. اگر در آن دوره تاريخى كه ١٦ آذر رخ داد، مردم ما با آمريكا مخالف بودند و منشأ استبداد داخلى را آمريكا مىدانستند، اما امروز در موقعيتى قرار گرفتهايم كه اگر نگوييم اكثريت مردم خواستار تنشزدایی در روابط با آمريكا هستند، لااقل مىتوان گفت كه از سياستهاى خارجى موجود و غربستيزى هزینهزای حكومت ناراضى هستند، همچنان كه از سياستهاى داخلى نیز ناراضى هستند.
سيد محمد خاتمى تأكيد كرد: به خاطر اين رويكرد در حوزه سياست خارجى، حكومت از بزرگترين رسالت و رويكرد اصلى خود كه جلب رضايت مردم بايد باشد، بازمانده است؛ مردم هم از توسعه انسانى، علمى، اقتصادى و سیاسی در جامعه محروم شده اند. این وضعیت است که گسستها و شکافهای میان ملت و حکومت و در نتیجه میزان نارضایتی و اعتراض را در گروههای مختلف جامعه از جمله دانشجویان و دانشگاهیان زیاد کرده است.
او در پایان افزود: متأسفانه امروز حرمت دانشگاه رعایت نمیشود و به علت غلبه نگاه امنیتی-نظامی، استقلال این نهاد و نقش دانشگاهیان در توسعهی همه جانبه کشور خدشهدار شده است. این نوع رویکرد و سیاستگذاری امنیتی و این نحوه اداره دانشگاه نتیجهای جز ایجاد و گسترش ناامیدی در میان دانشجویان و استادان و طبیعتا افزایش فرار مغزها ندارد. این وضعیت کشور را با مسایل متعدد دیگری روبرو میکند.