سوپرویژن و کارورزی

سوپرویژن و کارورزی


دانشجویان تحت سوپرويژن به احتمال زياد به جو بين‌فردي متفاوتي با بيماران‌شان دامن مي‌زنند. دانشجو ‏وقتي در يك جلسه درماني حضور پيدا مي‌كند مطالب جلسه پيش به صورت خاصي در ذهنش جاري‎ ‌‏‌است
‏چرا كه آن مطالب را چندين بار دوره كرده‌اند، يك بار زماني كه بيمار،
بار اول آنها را در جلسه گفته، يك بار ‏زماني كه گفته‌ها را با جزئيات نوشته‌،
يك بار هنگام دريافت سوپرويژن از سوپروايزر و يك بار هم قبل از ‏جلسه ی بعدي.
چنين تكراري در مورد محتوا و فرآيند هر جلسه مي‌تواند مواد ذهني درمانگر
(احساسات و ‏افكارش نسبت به بيمار، خود، و مرحله درمان) را تثبيت كند،
از تداعي آزاد درمانگر در حين جلسه بعدي ‏بكاهد
و در نتيجه باعث شود تا وی مطالب جديدی که بيمارمطرح می کند را كمتر بشنود.
ثانياً درمانگري كه ‏مطالب گفته شده بيمار را به اين حد در ذهن خود محفوظ دارد
تبديل به يك ابژه خوب غيرمعمول مي‌شود، ‏ابژه‌اي كه انگار خيلي زیاد به بيمارش اهميت مي‌دهد
و حتي مي‌تواند نقش حافظه را براي بيمارش ايفا كند.
‏اين عنصر به رابطه عاطفي و ذهني متفاوتي بين اين دو نفر دامن مي‌زند
كه اگر درمانگر در سوپرويژن نبود و ‏مطالب بيمار در اين حد در ذهنش تكرار نمي‌شد بينادرونيت‎ ‎ديگري رخ مي‌داد.‏

• دکتر تورج مرادی

Report Page