زندگی نامه آذر شیوا

زندگی نامه آذر شیوا

@moziku کانال خاطره ها

آذر شیوا (متولد ۱۳۱۹) از هنرپیشگان سینمای قبل از انقلاب است. بسیاری هنوز حضور او را در فیلم سلطان قلب ها به یاد دارند که در آن به ایفای نقش اول زن پرداخت. آذر شیوا در اوج ابتذال فرهنگی سینمای ایران، به دلیل تن ندادن به عریانی و حضور در سریال ها و فیلم های بدن نما و ضد اخلاقی از سینما کنار گذاشته شد.

آذر شیوا در سال ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم متوسطه در ۱۸ سالگی به استخدام رادیو تهران در آمد و یک سال بعد فعالیت دوبله را آغاز نمود.

او در این زمان در رشته پرستاری فارغ التحصیل شد. وی در سال ۱۳۴۰ در فیلم ” آهنگ دهکده ” ساختع مجید محسنی برای اولین بار مقابل دوربین قرار گرفت.

او در در یک دهه در بیست و یک فیلم ایرانی بازی کرد که از میان آنها سلطان قلب‌ها و روسپی جزو آثار فراموش نشدنی اوست.

آذر شیوا در سال ۱۳۵۰ و در اوج شهرت به دلیل ابتذال در سینمای ایران با هنرپیشگی خداحافظی کرد و برای اعتراض به در سایه قرار گرفتنش در چنین شرایطی و به عنوان اعتراض مدتی مقابل دانشگاه تهران به فروختن آدامس پرداخت.

آثار سینمایی آذر شیوا

درختان ایستاده می‌ میرند (۱۳۵۰)

یاقوت سه چشم (۱۳۴۹)

روسپی (۱۳۴۸)

قاتلین هم می گریند (۱۳۴۸)

قصر زرین (۱۳۴۸)

سلطان قلب‌ها (۱۳۴۷)

هنگامه (فیلم ۱۳۴۷) (۱۳۴۷)

چرخ فلک (فیلم ۱۳۴۶) (۱۳۴۶)

روزهای تاریک یک مادر (۱۳۴۶)

زیر گنبد کبود (۱۳۴۶)

گل آقا (۱۳۴۶)

داماد فراری (۱۳۴۵)

خروس جنگی (فیلم ۱۳۴۴) (۱۳۴۴)

قهرمان قهرمانان (۱۳۴۴)

من مادرم (۱۳۴۴)

قانون زندگی (۱۳۴۳)

آراس خان (۱۳۴۲)

پرستوها به لانه باز می‌گردند (۱۳۴۲)

گذشت (۱۳۴۱)

آهنگ دهکده (۱۳۴۰)

جوایز آذر شیوا

برنده ی جایزه ی بهترین بازیگر نقش اول زن از دومین دوره ی جشنواره سپاس (۱۳۴۹) به پاس بازی در فیلم روسپی.

برنده ی پلاک طلای بهترین بازیگر زن از جشنواره ی فیلم های سینمای ایران (۱۳۴۸) به پاس بازی در فیلم روسپی.

دوازدهمین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران ( مشترکاً با فخری خوروش و فروزان )

شرح فعالیت هنری آذر شیوا و تفاوت وی با برخی بازیگران به اصطلاح متمدن بدن نما !!

آذر شیوا (متولد ۱۳۱۹) از هنرپیشگان سینمای قبل از انقلاب است. در ابتدا او در برنامه های رادیویی شرکت داشت. او به سینما راه یافت و در فیلم های زیادی ایفای نقش نمود. هنر بازیگری او اگر از بازیگری بسیاری از هنرمندان امروزی بهتر نباشد، کمتر نیست. بسیاری هنوز حضور او را در فیلم سلطان قلب ها به یاد دارند که در آن به ایفای نقش اول زن پرداخت.

نکته جالب درباره آذر شیوا این است که او در تمامی فیلم های خود هیچگاه از بدن نمایی استفاده نکرد. تنها در فیلم “روسپی” که نقشی در مقابل “بیک ایمانوردی” و “حمید قائم مقامی” داشت، وقتی ضدقهرمان مرد فیلم از درصدد سلطه بر زن برمی آید و مانع خوانندگی او می شود، او فقط یقه خود را می گیرد و آن را نشان مرد می دهد که: “خیلی خوب! بیا لذت ببر!” و فیلمساز به همین صحنه بسنده می کند. دیگر از بدن نمایی خبری نیست، و حال آن که اگر هم چنان صحنه ای در فیلم جای می گرفت، می توانستی آن را به پای حوادث داستان بگذاری و کک کسی را نمی گزید!

اما رفته رفته تهیه کنندگان فیلم در آن زمان که فقط به فکر گیشه و فروش فیلم بودند بازیگران را چون مهره ای تجارتی می پنداشتند و به هر گونه از ارزش های انسانی پشت پا می زدند؛ آنها از آذر شیوا خواستند که تن به بدن نمایی بدهد و آذر شیوا هم از انجام خواسته آنان سر باز زد و وقتی پای تهدید تهیه کنندگان به میان آمد، در سال ۴۹ یا ۵۰، در مقابل دانشگاه ملی اقدام به آدامس فروشی کرد و با زبانی نمادین اعلام داشت که آدامس فروشی را به بدن نمایی در مقابل دوربین ترجیح می دهد؛ و نتیجه آنکه تمامی تهیه کنندگان فیلم های فارسی آن زمان، او را از شرکت در فیلم های فارسی بایکوت کردند.

پس از آن دیگر کسی از آذر شیوا در فیلم های فارسی اثری ندید.

بعدها بهرام بیضایی کارگردان مشهور ایرانی تلاش کرد تا فیلمی با نام “اعتراض” را درباره وی بسازد. آقای بیضایی درباره فیلمنامه “اعتراض” گفت :

“آنرا سال ها قبل نوشتم و دوست دارم روزی آنرا بسازم. داستان درباره «آذر شیوا» و اعتراض او به اتفاقی است که باعث بسته شدن پرونده کاری این بازیگر شد.” وی افزود : “سینمای فارسی و روشنفکرانه هر دو در آن دوران به «آذر شیوا» حمله کردند و فیلمسازی مانند من نمی تواند این اعتراض را فراموش کند. من برای ساختن «اعتراض» با «شیوا» صحبت کردم، اما او از فیلمنامه خوشش نیامد، چون خاطره خوبی از آن دوران نداشت.”

به هر روی عکس العمل آذر شیوا در خاطره جمعی جامعه ما باقی ماند. بازیگری که می بایست به عنوان نماد جریان اعتراضی در برابر اتمسفر زیاده خواهی تهیه کنندگان و فیلسازان دنیای سینما که بعضاً عناصر هنری کار خود را همانند کالایی تجاری می بینند قلمداد گردد؛ جوّی که در رقابت های بازار، فروش بیشتر و بیشتر فیلم ها را به هر قیمتی که شده تضمین کنند و شاخص های اقتصادی آنها پیوسته رشدی تصاعدی داشته باشد، فقط همین!

تهیه کنندگان سینمای غرب و شرق به دنبال سوژه هایی افتاده اند که قبل از هر چیز فروش فیلم هایشان را تضمین کند؛ و حال چه چیزی بهتر از بدن نمایی یک هنرمند که با معصومتی شرقی تلفیق یافته باشد؟!

اینک اما از آذر شیوا خبری در دست نیست . خودش مدت های زیادی است که خواسته گم و بی نشان باشد و خبری از او دهان به دهان نچرخد . با خبر و همهمه و پچ پچ و دیده شدن میانه ای ندارد . عجب استقامتی دارد بانو . از پرده سینما تا آهسته و پیوسته رفتن در خیابان های اورلئان فرانسه و دوری از وطن که اندک اندک چهل و یک ساله می شود .

آذر شیوا در گذر زمان

 

 


Report Page