زنان، مشارکت سیاسی و کنشگری غیررسمی

زنان، مشارکت سیاسی و کنشگری غیررسمی

موسسه رحمان


مشارکت سیاسی اصطلاحی کلاسیک است که اولین معنایی که به ذهن متبادر می‌کند شرکت در انتخابات یا عضویت در احزاب است. این نوعی کنشگری نهادینه‌شده است که از دل ساختارهای سیاسی بیرون می‌آید. در غرب هم از دهه 2000 به بعد تلاش‌هایی مبنی بر بازتعریف معنای مشارکت سیاسی در ادبیات دانشگاهی صورت گرفته است تا یک معنای وسیع‌تری نسبت به سیاست نهادی که همان احزاب و انتخابات باشد را در بربگیرد. در واقع «کنشگری سیاسی» در این بحث اشکال غیررسمی مشارکت سیاسی را هم شامل می‌شود، مانند شرکت در تجمعات و تظاهرات و کنشگری‌های دیجیتال و آنلاین که در دو دهه اخیر تاثیر پررنگی را در اعتراضات و تحولات مردمی داشته است.

اگر بخواهیم یک تصویر کلی از عوامل دخیل در کنشگری سیاسی در معنای عام را ترسیم کنیم، می‌توان کنشگری سیاسی را در دو عرصه‌ی عرضه و تقاضادسته‌بندی کرد.

رویکرد عرضه معطوف به ویژگی‌های فردی است. بعد عرضه به ما نشان می‌دهد که در جامعه چه چیزی در رابطه با زنان وجود دارد که باعث میشود آنها تصمیم بگیرند وارد کنشهای سیاسی نشوند. اغلب تحقیقات متفق‌القول هستند که پروسه‌ی اجتماعی شدن، بازتولیدگر هنجارهای اجتماعی در نقش‌های جنسیتی در ابعاد مختلف خانواده و محل کار و حوزه عمومی است. این پروسه اجتماعی شدن در پیوند با ساختارهای موجود اقتصادی و سیاسی به طور غیر مستقیم بر تجربیات، منابع، سبک زندگی زنان و مردان و عوامل انگیزشی و شخصیتی افراد مانند جاه‌طلبی، هویت گروهی و وابستگی حزبی تاثیر می‌گذارد. 


این روند اجتماعی شدن منجر به بروز نابرابری در دستیابی به منابع می‌شود. منابعی مانند:

مهارت‌های سخنوری و در اجتماع بودن،

مهارت‌های کار جمعی، سازمانی و تشکیلاتی 

تجربه فعالیت سیاسی و کنشگری مدنی

زمان، وقت آزاد و فراغت

پول و درآمدی که به زنان اجازه کنشگری سیاسی داوطلبانه را بدهد.


آیا تقاضا برای مشارکت زنان وجود دارد؟ 

آن چه رویکرد تقاضا بر آن دست می‌گذارد اهمیت چارچوب وسیع‌تر ساختاری برای کنشگری سیاسی است. بعد تقاضا به ما نشان می‌دهد در جامعه چیزی در رابطه با سازمان‌های سیاسی و رویه‌های نهادی سازمان‌ها، قوانین رسمی و گشودگی و انسداد در ساختارهای سیاسی وجود دارد که جنسیتی است و منجربه به محدود کردن فرصت‌های کنش‌گری زنان میشود.

برای مثال در چه بزنگاه‌هایی درب مشارکت سیاسی به روی زنان گشوده می‌شود؟ گشایش سیاسی به روی زنان عمدتا به صورت مقطعی و پراکنده است به ویژه زمان‌های انتخابات و مناسباتی که به نمایش «مردمی از آن خود» نیاز است، رخ می‌دهد. 

 

کنشگری سیاسی غیررسمی

با ساختارهای نظام فعلی به نظر میرسد آینده کنشگری سیاسی زنان در غیررسمیت نهفته است. میدان بازی، در جمع‌های فمنیستی و غیرفمنیستی، دانشجویی، کارگری و زیست‌محیطی و عرصه کودک یافت می‌شود. در یک سال اخیر شاهد گسترش این اجتماعات بوده‌ایم. برخی از این جمع‌ها که تلاش برای رسمی شدن کردند اما اغلب از عرصه رسمی طرد شدند. این پروسه سرکوب، انجمن‌ها و اجتماعات را قطبی می‌کند. یا غیررسمی‌تر و رادیکال‌تر شده و یا بالعکس تلاش می‌کنند خود را در ذیل قانون بازتعریف کنند. 

در نظام سیاسی اقتدارگرای ایران، حدی از فعالیت‌های غیررسمی پذیرفته می‌شود چرا که حافظ بقای سیستم است. اما مسئله در حد بازی و جذب بدنه اجتماعی کنشگری‌های غیررسمی است. اما مهم دامنه تحرک این گروه‌هاست‌ که چطور میتوانند درون شکاف‌های حساس حاکمیت بازی‌ کنند. برای مثال این که دامنه‌ی تحرک بین اتنیک‌ها یا جنسیت‌ها را چطور می‌توان پیش برد؟ یا چطور می‌توان فعالیت‌های فراملیتی کرد با توجه به این که ما یک دیاسپورای قدرتمند تحصیلکرده در خارج داریم و بسیاری از چهره‌های مهم جنبش زنان در ایران بعد از 88 مهاجرت کردند. برای برقراری این ارتباط با مهاجرین خارج از ایران نیاز به مخاطره و زحمت است.


زنان هنگامی که امکان تعامل با حاکمیت داشته باشند مطالبات‌شان را به آن سمت میبرند. ما در جنبش زنان بعد از انقلاب و مشخصا در دهه 80 که اوج جنبش زنان در ایران بود، گروه‌های فمینیستی مستقلی داشتیم که با بدنه حاکمیت یا نخبگان سیاسی در ارتباط بوده‌اند.

اما در شرایطی که این امکان در دست نیست به ابزارهای دیگری متوسل می‌شوند و میلی به واگذاری قدرت به نمایندگان عرصه حکومت ندارند. تحرکات خرد مقایس‌تر در قالب گروه‌های کوچک و متکثر و متاسفانه با انسجام کمتر بسیج شده‌اند و یک نوع سیاست مواجهه یا سیاست رویارویی در مقابل سیاست نهادی یا رسمی را جلو می‌برند و این برای زنان بسیار هزینه‌بر است. 

 


ارائه‌ی آتنا کامل در پنل آینده‌پژوهی زنان که آبان 1402 در رحمان برگزار شد.

ویدیوی کامل این پنل را از یوتیوب رحمان ببینید.




Report Page