زمان یک تصمیم مسئولانه برای پزشکیان؛ او هم خواستار یک قانون اساسی جدید شود!
حبیب مولویپس از بیش از یک سال حضور در مقام ریاستجمهوری، دورهای که در آن رئیسجمهور پزشکیان چندین بار انتقادهایی محتاطانه از وضعیت کشور مطرح کرده و بر ضرورت اصلاحات تأکید داشته است، اکنون زمان آن فرارسیده که از کلیگویی عبور کرده و خواستِ تغییر بنیادین را به شکل مطالبهای روشن و صریح، در قالب تدوین قانون اساسی جدید برای ایران مطرح کند.
سال گذشته سالی سرشار از بحران برای ایران بود؛ از بحرانهای امنیتی، از جمله فروریختن ساختار «محور مقاومت» و جنگ دوازدهروزه گرفته تا بحرانهای زیرساختی حیاتی مانند آب و برق، و همچنین بحرانی درونی که طی آن برخی چهرههای کلیدی، خواستار تغییرات اساسی در شیوه حکمرانی شدند. ایران امروز روبهروی یک دوراهی تاریخی قرار دارد: یا باید به مسیر فرسایشی عبور از بحرانی به بحران دیگر ادامه دهد، یا راه تازهای را برگزیند که بتواند به شکوفایی، بازسازی و احیای جایگاه ایران به عنوان یک تمدن کهن و یک عضو تعیینکننده در جامعه بینالمللی منتهی شود.
رئیسجمهور نیز همچون کشور، در چنین نقطهای ایستاده است. او میتواند به جریان فزایندهٔ درخواستها برای تغییرات بنیادی بپیوندد و خواستار تدوین قانون اساسی جدید بر پایهٔ همهپرسی شود. قانونی که در فرآیندی شفاف و با مشارکت گستردهٔ جامعه نوشته شود تهدیدی برای ایران نیست؛ بلکه فرصتی تاریخی است. این تحول میتواند درهای رشد اقتصادی، ترمیم روابط خارجی و بازتعریف هویت مدنی و فرهنگی ایران را بگشاید؛ هویتی که بر میراث تمدنی و دانش استوار باشد، نه بر الگوی انزوا، تقابل و تحریم.
مردم ایران از حکومتی که حفظ قدرت را بر منافع شهروندان ترجیح میدهد و تنها با اتکا به سرکوب دوام میآورد، خسته شدهاند. آنان دیگر به «اصلاحاتی» که صرفاً برای آرامسازی افکار عمومی اعلام میشود اما تغییری در زندگی واقعی ایجاد نمیکند، باور ندارند. میلیونها جوان ایرانی شکاف میان وعدههای حاکمیت و واقعیت روزمرهٔ بیکاری، فساد و محدودیت آزادیهای اولیه را به چشم میبینند. حتی در میان نخبگان سیاسی و مذهبی نیز این درک روبهگسترش وجود دارد که ادامهٔ وضع فعلی، مشروعیت نظام را فرسودهتر و فاصلهٔ مردم و حاکمیت را عمیقتر میکند.
انتخاب قانون اساسی جدید خیانت به انقلاب نیست؛ تلاشی است برای جلوگیری از فرسایش درونی و ایجاد پایهای سیاسی و اخلاقی تازه برای کشور. اکنون زمان یک تصمیم مسئولانه برای پزشکیان است: او نیز باید خواستار قانون اساسی جدید شود؛ آیا او در حافظهٔ تاریخی ایرانیان به عنوان کسی که به مسئولیت خود در تغییرِ مورد نیاز کشور عمل کرد ثبت خواهد شد، یا در ردیف مدیرانی قرار میگیرد که همهٔ توانشان صرف حفظ وضع موجود شد؟
*سایت خبری تحلیلی کلمه