ریشه‌های اعتراض در آموزش و پرورش ۱

ریشه‌های اعتراض در آموزش و پرورش ۱

آینده (عباس عبدی):

🔺اعتماد ۲۷ آذر ۱۴۰۰


✍️عباس عبدی

 

🔘این روزها اعتراضات سراسری آموزگاران توجه همگان را به خود جلب کرده است. اعتراضاتی که سراسری و بسیار آرام و مدنی برگزار می‌شود و خواسته اصلی آنان نیز همسان‌سازی با حقوق اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها طبق یک نسبت معین است. آموزگاران در این خواسته خود ذی‌حق هستند، چرا که بدون تردید حقوق و دستمزد آنان به قیمت ثابت در چند دهه گذشته کاهش داشته، در نتیجه بسیاری از آنان را مجبور به حضور در مشاغل دوم و حتی سوم نموده است. 


🔘بنابر این باید انتظار داشت که دولت نیز احترام این نحوه اعتراض مدنی معلمان را پاس دارد و از طریق یک گفتگوی سازنده و با توجه به جمیع شرایط با آنان به توافق و تفاهم برسد. چنین رفتاری نه فقط به بهبود شرایط معلمان کمک خواهد کرد، بلکه الگوی مناسبی برای چگونگی تعامل میان دولت و معترضین در هر زمینه است. 


🔘البته شرط لازم برای این کار، شناسایی فرد یا گروهی از معلمان به عنوان نماینده آنان است، چون با یک میلیون آموزگار که نمی‌توان گفتگو کرد. اینجاست که صاحبان قدرت متوجه می‌شوند تا چه اندازه نیازمند حلقه واسط میان خود و مردم هستند. حلقه‌ای که در جامعه امروز به عنوان نهاد مدنی شناخته می‌شود. 


🔘وضعیت کنونی آموزش و پرورش اعم از اعتراض آموزگاران به حقوق خودشان یا شرایط بد موجود در نظام آموزشی کشور ناشی از چیست؟ در اینجا می‌خواهم به چند عامل اشاره کنم که گمان می‌کنم اهمیت دارد. 

اولین مسأله فلسفه نادرست آموزش و پرورش در ایران است. فلسفه‌ای مبتنی بر اینکه حکومت یا بزرگتران واجد گزاره‌های اخلاقی و انسانی و آموزشی ازلی و ابدی درستی هستند و باید آن را به ذهن دانش‌آموزان تزریق یا منتقل کنند. 


🔘نظامی که آن را می‌توان معادل نظام آموزشی اسکولاستیک دانست. اگر نظام آموزشی اسکولاستیکی در چند قرن پیش می‌توانست مدتی دوام آورد، در قرن ۲۱ و با حضور اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و... همچنین دسترسی به سایر نظام‌های آموزشی قابل پیاده کردن نیست، چه رسد به اینکه دوام آورد. شرح و بسط این ویژگی نیازمند تحلیل جداگانه است، بویژه در اصول آموزش، محتوای آموزش، و مدیریت آموزشی بازتاب دارد. 


🔘مسأله و ریشه بعدی که از دهه ۱۳۶۰ آغاز شد، مدارس غیر انتفاعی است. اجازه دهید خیلی صریح بگویم. فرزندان خودم نیز حداقل بخشی از دوره تحصیلشان را در مدارس غیر انتفاعی گذرانده‌اند. ولی از همان ابتدا با این مدارس مخالفت داشته‌ام و بارها نوشته‌ام. زیرا گمان می‌کردم که از یک سو موجب فراموشی نظام آموزش و پرورش با حدود ۱۹ میلیون دانش‌آموز (در آن مقطع) خواهد شد، از سوی دیگر عدالت آموزشی را به مسلخ می‌برد و بدتر آنکه نیروهای جوان و خلاق را نابود می‌کند. 


🔘در واقع هنگامی که چند صد هزار نفر از آموزش خوب برخوردار شوند و میلیون‌ها دانش‌آموز از این امکان محروم شوند، این استعدادهای خلاق در میان این میلیون‌ها نفر هستند که نابود می‌شوند. از سوی دیگر سقوط سطح آموزش در کشور ریشه اصلی بسیاری از ناهنجاری‌ها و بی‌فرهنگی‌های موجود در نسلی است که از آموزش خوب محروم شده‌اند. 


🔘اتفاقی که در دانشگاه‌ها به شکل معکوس رخ داد. با تأسیس دانشگاه آزاد در عمل فشار از روی دانشگاه‌های دولتی برای جذب دانشجویان بیش‌تر برداشته شد، و کیفیت آنها مخدوش نشد. ولی در مدارس عکس این رخ داد، با آباد کردن مدارس غیر انتفاعی، نظام آموزش و پرورش را ویران کردند و حتی درون این نظام چند جزیره محدود چون مدارس تیزهوشان، نمونه مردمی و... درست کردند و بقیه را به امان خدا رها کردند.


🔘مدارس غیر انتفاعی یکی از شاخص‌های مهم برای فهم «طبقه جدید» یا همان «نومانکلاتورا»های اتحاد جماهیر شوروی در ایران است. هنوز مطالعه‌ای عمیق و معتبری در باره چگونگی شکل‌گیری این مدارس و گرفتن امتیازات دولتی در عوض ثبت‌نام فرزندان این طبقه جدید انجام نشده است. 


🔘حداقل ریشه بخش مهمی از فسادهای موجود و تبدیل شدن مجموعه حاکم به یک کاست سیاسی را باید در وجود این مدارس و صاحبان آنها دید. زیرا مدرسه یعنی آموزش و آینده فرزندان، جایی است که شوخی‌بردار نیست. برای یک ساختار غیر پاسخگو مهم‌ترین ابزار قدرت، مدیریت و مالکیت و کنترل این مدارس است. 


🔘نهایت آنکه با این مدارس مسأله آموزش فرزندان صدها و هزاران نفر از مسئولین حل شد. البته کسان دیگری هم که دستشان به دهانشان می‌رسید از این وضعیت بهره‌مند شدند و در نتیجه میلیون‌ها دانش‌آموز و صدها هزار آموزگار به فراموشی نسبی سپرده شدند. هم به لحاظ آموزشی و هم به لحاظ تربیتی و پرورشی به حاشیه رانده شدند. 


🔘هزینه‌های انجام شده برای تحصیل در این مدارس نیز نوعی سرمایه‌گذاری با سوددهی بالا بود. نه نگران مشکلات تربیتی فرزند خود بودید، نه نگران پیشرفت تحصیلی و نه نگران قبولی در کنکور، مگر اینکه فرزندتان خیلی کم‌استعداد و سر به هوا باشد که بحث دیگری است. امکانات دولتی در حد وسیع و به صورت‌های گوناگون به این تعداد اندک مدرسه سرازیر شد و آبادی آنها به قیمت فراموشی و حتی ویرانی بخش‌های دیگر تمام شد. (ادامه دارد)


Report Page