رواندرمانی معطوف به انتقال برای اختلال شخصیت مرزی
📘برای ارزیابی کامل پاتولوژی شخصیت از جمله پاتولوژی شدید شخصیت در شکل اختلال شخصیت مرزی و سازمان شخصیتی مرزی باید سه سطح مرتبط از ارگانیسم را در نظر گرفت:
۱) رفتار قابل مشاهده ۲) تجربه ذهنی و 3) کارکرد عصبی- شناختی. فرض اساسی مدل روابط ابژه آن است که فرد دچار سازمان شخصیت مرزی از فقدان مزمن یکپارچگی جنبههای مثبت و منفی تجربه رنج می برد. در بیماران مرزی که فاقد یکپارچگی هستند جنبههای منفی شدید تجربه غلبه دارد.
📗این حالت از لحاظ بالینی به این صورت تظاهر میکند که بیماران مرزی گرایش شدیدی دارند محرک های خنثی و گاهی حتی مثبت را به عنوان محرک های منفی ادراک کنند و همچنین نیات دیگران را در جهت منفی تحریف می کنند، ویژگی پرخاشگری را به دیگران فرافکنی کرده و با دیگران به گونه ای رفتار میکنند. که انگار انگیزههای منفی دارند. نظریه روابط ابژه با تمرکز بر تجربه ذهنی این بیماران پیش بینی می کند که این افراد دچار کژتنظیمی - تكانه، فرافکنی پرخاش خود به دیگران و سوء برداشت انگیزه های بلافصل دیگران خواهند شد و نمی توانند واکنش های لحظهای دیگران را در یک بافتار بزرگ تر رفتار معمول آنها قرار دهند.
📚منبع:رواندرمانی معطوف به انتقال برای اختلال شخصیت مرزی
🖊نوشته:فرانک ا.یومانس، جاف ف. کلارکین، اوتو اف.#کرن_برگ
📝ترجمه:فرزین رضاعی