رشته توییتی از @hosseintajik07
@TwitterVid_bot1.
«آیا پادشاهی مشروطه در تضاد با تحولات دموکراتیک ایران آینده است؟»
◾هیچ تناقضی میان پابیندی نیروهای ایرانگرا و مشروطهخواه به اصول و پرنسیپهای ملی نظیر تمامیت ارضی، یکپارچگی و هویت ملی با ضرورت تحولات دمکراتیک در ایران وجود ندارد.
#رشته_توییت
#بازگشت_به_مشروطه
۱)
![](https://pbs.twimg.com/media/FxTzCTsXwAwosMm.jpg)
2.
اصولا لازمه هر تحول دمکراتیک در آینده ایران حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران است.اگر نیروهای مخرب بتوانند جنبش انقلابی ملت ایران را مصادره و هدایت کنند،قطعا ملت ایران نه آینده دمکراتیکی را پیش رو خواهد داشت و نه توان حفاظت از یکپارچگی و هویت ملی خود را خواهد داشت.
۲)
3.
بیان این تناقض و عدم همسویی میان پایبندی به اصول ملی و مباحث دموکراسی و حقوق بشر در حالی بیان میشود که کارنامه درخشان حکومت مشروطه در این حوزه پیش روی ماست.روایت نادرست و همراه با بدبینی و کینه جریانهای چپ و اسلامی از گذشته تاریخی ما و به ویژه دوران مشروطه و پهلوی
۳)
4.
به این تناقض دروغین دامن زده است. این گروهها با کارنامهای سیاه در حوزه حقوق بشر و دموکراسی در حالی مدعی این عدم همسویی میشوند که ما در دوران حکومت مشروطه توانستیم بسیاری از بسترهای تحولات دموکراتیک را در جامعه ایران ایجاد کنیم.
۴)
5.
نقش درخشان ایران در سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر که در دورانی ریاست آن را نیز برعهده داشتیم، اعلامیه جهانی حقوق بشر و یا برگزاری اولین کنفرانس جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۶۸ در تهران و صدور اعلامیه تهران، عامدانه از سوی این گروهها به فراموشی سپرده میشود.
۵)
6.
مشروطهخواهان در مورد بحث حقوق بشر بویژه موضوع زنان و شعار «زن، زندگی، آزادی» دارای کارنامهای روشن هستند.زنان پیش از انقلاب ویرانگر ۵۷ نه تنها در منطقه در حوزه حق رای و آزادیهای فردی و اجتماعی پیشتاز بودند که از لحاظ تاریخی زودتر از کشوری مثل سوییس به این حقوق اصولی رسیدند.
۶)
7.
جریانات چپ و تجزیهطلب و قومگرا که شدیدا روی این شعار تولید شده توسط عبدالله اوجان رهبر (پ.ک.ک) ترکیه مانور میکنند کارنامه تباهی در هر سه بخش این شعار دارند. کارنامه جمهوری اسلامی که محصول انقلاب۵۷ به عنوان ماحصل پیوند نیروهای مخرب چپ و اسلامگرا در ایران بود،
۷)
8.
نیز در حوزه زنان کاملا سیاه است.در این ۴۴ سال زنان به عنوان نیمی از جامعه ایران چه در حوزه قوانین مربوط به خانواده و چه در حوزه اجتماعی کاملا آزادیهای مدرن پیش از ۵۷ را از دست دادند. به روشنی میتوان گفت اولین طیف از جامعه ایران که قربانی این انقلاب ویرانگر شد زنان بودند
۸)
9.
و به محض روی کار آمدن جمهوری اسلامی در زمینه حضور اجتماعی و رشد فردی در جامعه، پشتیبانی حقوقی و قضایی_خانوادگی، آزادی انتخاب پوشش و سبک زندگی، به سرعت یک واپسگرایی تاریخی رخ داد و همه تلاشها و اندوختههای مشروطهخواهان و دستاوردها طی دو دوره پادشاهی #رضاشاه و #محمدرضا_شاه
۹)
10.
به یکباره از دست رفت.ما دو کارنامه قابل اندازهگیری بین جمهوری برآمده از تلاش بیشینهی کسانی که پشت شعار «زن، زندگی، آزادی» سنگر گرفتهاند و مشروطهخواهان با کارنامهی درخشان حدودا شش دههای داریم و باید گفت که جریان مشروطهخواه نه تنها در این زمینه دچار تناقض نیست بلکه
۱۰)
11.
مدعی اصلی حوزه حقوق بشر، دموکراسی و آزادیهای فردی به ویژه زنان به شمار میآید.فراتر از این موضوع که اشاره شد، باید توجه داشت که تاکید بر اصطلاح «انقلاب زنانه» برای معرفی کردن جنبش ملی ایرانیان به کلی خطاست. اگر بخواهیم از فضای شعارزده، هیجانزده و سطحی رسانهای بگذریم
۱۱)
12.
و تحلیلهای عمیقتری را در مورد خیزش اخیر ایرانیان جستجو کنیم، نمیتوان نامی جز جنبش ملی و در صورت پیروزی «انقلاب ملی» بر این خیزش نهاد.این جنبش از آبان ۹۵ در پاسارگاد آغاز شده است و بیشینهی انرژی آن گفتمانی ایرانگرایانه را با خود حمل میکند که
۱۲)
13.
به وضوح میتوان در دی ۹۶، آبان ۹۸ و خیزش اخیر در شهریور ۱۴۰۱ آن را مشاهده کرد.گفتمان ایرانگرایانهای که در شعارهایی مانند «جانم فدای ایران »یا «ایران را پس میگیریم» نمود پیدا کرده است و به شکل گسترده و پررنگ در فضای این جنبش دیده میشود.
۱۳)
14.
اگر بخواهم و اجازه داشته باشم از تعابیر دکتر جواد طباطبایی استفاده کنم، باید بگویم این جنبش یک «انقلاب ملی» از طرف ملتی است که مبتنی بر یک آگاهی ملی برای بازپسگیری حقوق از دست رفته تاریخی خود میکوشد.این انقلاب به طور کامل در خلاف جهت انقلابی است که پیشتر
۱۴)
15.
که پیشتر موجب از دست رفتن این حقوق شده بود. انقلاب ایدئولوژیکی که قصد تبدیل ملت ایران به امت_خلقها را داشت و اینک با تبلور امر ملی از پس خاکستر ایدئولوژیکی که دههها در چشمها پاشیده است، شکست خود را در مواجهه با انقلابی ملی به وضوح میبیند.
۱۵)
16.
اینجاست که میتوان تلاشهای وابستگان انقلاب ۵۷ و گروههای چپ را برای مصادره و تحریف و شکست این انقلاب ملی مشاهده کرد. تلاشهایی که با بهرهگیری از سیاست هویتی و مارکسیسم فرهنگی، در پی افزودن تعابیری با بار هویتی به جنبش ملی ایرانیان است.
۱۶)
17.
باید توجه کرد که سیاست هویتی و افزودن بار هویتی قومی، جنسی، جنسیتی، مذهبی، صنفی، طبقاتی و غیره به جنبش ملی ایرانیان در امتداد همان مسیر دشمنی و حذف ملت ایران در انقلاب ۵۷ به شمار میآید. مسیری که ملت ایران را به بخشهای پراکنده، گسسته و پاره پاره تقسیم کرده و
۱۷)
18.
و شهروندان ایرانی را به اقلیتهایی از اعضای یک اجتماع بدون ریشه کوچک قبیلهای، عقیدتی، جنسیتی و غیره تبدیل میکند و از نیروی ملی برای بازپسگیری حقوق ملت میکاهد.اگرچه آنچه دشمنان ایران به آن بی توجه بودهاند، این است که خودآگاهی ملی ایرانیان به عنوان یک ملت طبیعی و تاریخی
۱۸)
19.
از پس چهار دهه پاشیدن خاکستر ایدئولوژیکی به چشم مردم، بار دیگر ظهور کرده و به مانعی بزرگ در برابر این توطئهها تبدیل شده است. در همین خیزش سراسری اخیر که از شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد، حساسیت و مقاومت مردم در برابر تحریف و مصادره جنبش انقلاب ملی را مشاهده کردیم.
#بازگشت_به_مشروطه
پایان
خواندن این رشته توییت در توییتر
ساخته شده توسط ربات @TwitterVid_bot