رشته توییتی از @AzadehKhorasan

رشته توییتی از @AzadehKhorasan

@TwitterVid_bot

1.

در حالی که جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان نفس تازه می‌کند تا مرحله بعدی نبرد را آغاز کند، شاید لازم باشد که ضرورت پاکسازی گفتمان سیاسی‌مان را از مبتذلات گمراه‌کننده یادآور بشویم.

2.

نگاهی به آنچه در فضای مجازی و نشست‌های منشورنویسی در ایالات متحده می‌گذرد شماری روزافزون از کلیشه‌های مبتذل را در برابر ما قرار می دهد؛ دمکراسی، اتنیک، لاییک، سکولاریسم، پلورالیست و از همه فراوان‌تر #فدرالیسم.

3.

چرا این کلیشه‌ها را در شرایط امروز ایران، مبتذل می‌خوانیم؟ ابتذال از مصدر بذل می‌آید و بذل به‌معنای پراکندن چیزی یا فکری بدون توجه به عواقب کار و نیازهای احتمالی است.

نوع دیگر ابتذال عملی است که با یک نیت مشخص صورت می‌گیرد اما کمترین تاثیری در مسیر ایفای آن نیت ندارد.

4.

از هر زاويه که بنگریم پخش یا بذل کلیشه‌های مذکور در بالا ربطی به بحران کنونی ایران - بحران ناشی از شکست ایدئولوژی خمینی‌گرا و شعله‌ور شدن آتش عشق به ایران- ندارد.

5.

خمینی‌گرایان می‌خواستند و کوشیدند تا هویت میهنی ایرانیان را از میان ببرند و امروز ایرانیان نشان می‌دهند که می‌خواهند از هر زمان دیگر ایرانی‌تر باشند.

6.

در یک مقاله نمی‌توان به حساب همه کلیشه‌های مد روز پرداخت. در اینجا، می‌پردازیم به یکی از ان مبتذلات: فدرالیسم.

این کلیشه ورد زبان کسانی است که از نام #ایران مانند جن از بسم‌الله می‌ترسند.

7.

اما کسانی نیز هستند که به ایران عشق می‌ورزند، اما معنای واقعی این کلیشه شیک‌وپیک را نمی‌دانند.

کسانی نیز هستند که برای جدا کردن حساب خود از تجزیه‌طلبان واقعی یا تصوری از کلیشه‌های دیگری همانند عدم تمرکز و تمرکززدایی بهره می‌گیرند.

8.

آنان نیز بار منفی، اگر نخواهیم بگوییم تخریب‌گر این کلیشه‌ها را در نظر نمی‌گیرند. عدم یعنی نابودی- ریشه اعدام- و در نتیجه، معنایی جز نابودی دولت مرکزی ایران- شاید به امید بازگشت نظام‌های خان‌خانی، اقطاعی و ملوک‌الطوایفی- ندارند.

9.

زدایی- از مصدر زدودن، به معنی پاک کردن یا تطهیر یک نجاست است. به عبارت دیگر دولت مرکزی ایران نجاستی است که باید پاک شود.

10.

از هر دید که بنگریم برافراشتن پرچم‌های دروغین فدرالیسم، تمرکز نداشتن و تمرکززایی نشانه ضدیت با موجودیت ایران به‌عنوان یک ملت-دولت واحد و تجزیه‌ناپذیر است.

@AmirTaheri4

https://www.independentpersian.com/node/317816/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%B4%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D8%B0%D9%84

11.

بعضی پیله‌گران کلیشه‌های مورد بحث ایالات متحده را بعنوان الگویی ازیک ملت- دولت فدرال و متکی بر عدم تمرکز عرضه می‌کنند. اما آنان دو واقعیت را نادیده می‌گیرند،نخست، ایالات متحده ازجمله۱۳ مستعمره انگلیس درآمریکای شمالی تشکیل شدو بعبارت دیگر،موجودیت خودرا از آغاز برفدرالیسم پی نهاد.

12.

تازه این پایه‌گذاری نیز پس از نزدیک به یک قرن و با عبور از یک جنگ داخلی- جنگی که از نظر شمار کشتگان در تاریخ ایالات متحده هنوز هم در صدر جدول است- کم‌وبیش شکل گرفت. دوم، شعار ملی ایالات متحده این است:

یک ملت زیر (سایه) خدا (One Nation Under God).

13.

مقایسه ایالات متحده- کشوری جدیدالتاسیس و مرکب از تکه‌‌های مجزا که در طی دو قرن به اشکال مختلف - گاه با خرید از قدرت‌های بیگانه مانند خرید لوئیزیانا از فرانسه و آلاسکا از روسیه و گاه با رشوه دادن به سران قبایل بومی

14.

مانند هوایی و گاه با فتح در جنگ با همسایگان مانند کالیفرنیا که از مکزیک جدا شد و بخش‌هایی از کانادا - قیاسی مع‌الفارق است.

15.

پیله‌وران فدرالیسم برای آنکه فدراسیون آرمانی خود را بسازند، می‌بایستی ایران را، آنچنان که امروز هست - تجزیه کنند و سپس تکه‌های تجزیه‌شده را دوباره در چارچوب فدراسیون به هم بچسبانند.

16.

در حال حاضر، دست‌کم ۳۰ کشور نظام فدرال دارند. همه آنان با چسباندن تکه‌های مجزا و پس از قرن‌ها تسلط استعمار شکل گرفته‌اند. اما فدراسیون‌سازی، دست‌کم در دوران معاصر، غالبا با شکست یا حتی تراژدی همراه بوده است.

17.

در سال‌های ۱۹۵۰ میلادی، بریتانیا پس از ۱۱ سال جنگ چریکی در جنگل‌های مالای تصمیم گرفت که فدراسیون مالزیا را در مجموعه‌ مالایا، سنگاپور، صباح و ساراواک روی نقشه قرار دهد.

18.

اما در کمتر از یک دهه، نخست صباح و ساراواک حذف شدند و سپس سنگاپور استقلال خود را اعلام کرد در حالی که برونئی به صورت یک پادشاهی مستقل ظاهر شد.

19.

دومین فدراسیون ساخته بریتانیا درغرب آفریقا با ادغام سرزمین‌های فولانی (Fulani)،هاوسا (Hausa)، ایبو (Ibo)، و اوروبا (Uruba)، تحت عنوان «نیجریه» به نام وام‌گرفته از رودخانه نیجر- درسال ۱۹۶۰ میلادی زاده شد.

20.

اما این بارنیز، فدرالیسم نخست به یک جنگ داخلی چهارساله - با یک میلیون تلفات- انجامیدو سپس محملی شد برای ۳۰ سال حکومت نظامی. در تمامی آن مدت، قدرت در دست قبال مسلمان فولانی و هاوسا بود. (دو ماه پیش نخستین رئیس‌جمهوری یوروبا انتخاب شد.)

21.

امروز، گرایش روبه‌رشد در سطح گفتمان‌ سیاسی جهانی بر بازگشت ملت-دولت به‌عنوان بهترین، موثرترین و منطقی‌ترین شیوه سازماندهی جوامع انسانی است.

22.

انقلاب ناشی از وسایل ارتباط جمعی امروزی به کارآیی بیشتر دولت‌های مرکزگرا - در سطوح اداری و تشکیلاتی- و انعکاس خواست‌های مردمی از پایین به بالا کمک می‌کند. امروز، دیگر لازم نیست که برای گرفتن یک رونوشت شناسنامه از مارسی به پاریس بروید.

23.

همچنین، تصمیم‌گیران پاریس‌نشین که گزیده مردم‌اند، لازم نیست در مارسی آبگوشت ماهی سفارش دهند تا از نظریات مردم محلی آگاه بشوند.

24.

از سوی دیگر، تنها یک دولت نیرومند و متکی به مردم می‌تواند کشور را حفظ کند و با همکاری با دول مشابه - برابری حقوق و احترام مساوی و متقابل - در حل مشکلات فراسرزمینی نقش داشته باشد.

25.

البته هنوز کسانی هستند که وجود یک ایران بزرگ با یک دولت نیرومند را مغایر منافع و مطامع خود می‌دانند. ویلیام سالیوان، سفیر رئیس‌جمهوری جیمی کارتر در سال ۱۳۵۷ در خاطرات خود می‌نویسد:‌

26.

«ایران پس از تسلط اعراب درقرن هفتم به صورت واحدهایی که کوچک‌تر از آنچه قبلا بود، اداره می‌شده است و غیرعادی نخواهد بود اگر در آینده نیز وضعی غیر از این نداشته باشد. با در نظر گرفتن امکان تجزیه این کشور، وسوسه دخالت کشورهایی که در این منطقه منافع مهم دارند، اجتناب‌ناپذیر است.»

27.

خوب، کدام کشورها در این منطقه منافع مهم دارند؟

حدس بزنید.

28.

اما ایران تجزیه‌ناپذیر است و نیازی به کلیشه‌های مبتذل وام‌گرفته از بیگانه ندارد. ملت ایران امروز ترجیح می‌دهد که به فرزند برومند خود رضاشاه کبیر گوش فرادهد. او برنامه کارش را در ِآغاز و بر صحنه سیاسی ایران چنین بیان کرد:

29.

«اینجانب هیچ‌وقت معتقد به اظهار یک سلسله الفاظ با رونق ولی غیرمتعقب به عمل، عاری از حقیقت و جملات مشعشع نبوده‌ام و پیوسته عقیده داشته‌ام که بواسطه عمل بهتر میتوان حقایق را گفت تا به‌ واسطه الفاظ.

30.

بدون ترتیب برنامه خود را در دو بند اعلام می‌کنم:

« ۱- حفظ حقوق مملکت یا یک دولت نیرومند

۲- اجرای قانون.»

31.

رضاشاه کبیر فرانسه و انگلیسی نمی‌دانست و نمی‌خواست مثل جعفرخان از فرنگ برگشته‌های زمان خود یا جعفرخان‌های نشست برگزارکننده امروز در ینگه دنیا، از کلیشه‌های مبتذل شیک‌وپیک استفاده کند.


خواندن این رشته توییت در توییتر


ساخته شده توسط ربات @TwitterVid_bot

Report Page