دو دروغ تاسیسی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت: یا چگونه نهضتیها برای خود تاریخ و هویت می‌سازند

دو دروغ تاسیسی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت: یا چگونه نهضتیها برای خود تاریخ و هویت می‌سازند


ریشه‌های خارجی، ماهیت وارداتی و تعیینات ژئوپلتیکی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت برای یکایک محققان آشنا بوده، بحث های علمی و تاریخی در این باره مدتها قبل پایان یافته‌اند. اما رهبریت این سازمان برای پنهان داشتن حقیقت تاریخی در مسئله روند تاسیسیابی و زمینه‌های سیاسی و ایدئولوژیک تاسیس حزب خود همیشه از روایت و دروغ های جعلی استفاده می‌نمایند. هرچند تمامی فعالیت این سازمان سرشار از دروغ است، اما در این بخش دو "دروغ تاسیسی" سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت منظور می‌شود که آشنای با آنها ماهیت دروغین این سازمان را بار دیگر ثابت می‌نماید:

دروغ اول تاسیسی سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت:

سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت همیشه مدعی است که این حزب هنوز در سال 1973 تاسیس یافته، سابقه 40-50 ساله دارد. از این رو، آنها برای جذب مردم جشن های تبلیغاتی 30، 35، 40 سالگی حزب را برگزار می کردند تا چنین به نظر رسد که گویا این سازمان هنوز در سال های شوروی سابق به عنوان یک سازمان تاسیس یافته، در آن سالها فعالیت کرده است. بر اساس مطلب منتشر کرده سیید عبدالله نوری، بنیان‌گذار حزب نهضت نشست تاسیسی این حزب هنوز 20 آوریل سال 1973 برگزار شده است که در آن قاری محمدجان غفران اف، ملا نعمت‌الله ایشانزاده، آدینبیک عبدالسلام اف، قلندر صدرالدین اف و سیید عبدالله نوری شرکت داشته‌اند. او می افزاید که محض در همین نشست، که در ناحیه باختر و در منزل مسکونی قلندر صدرالدین اف برگزار شد، در باره تاسیس سازمان "نهضت اسلامی جوانان تاجیکستان" تصمیم گرفته شد.

اما آقای نظیرف، محقق شناخته این موضوع پس از آموزش دقیق این مسئله کاملا اثبات کرده است که این ادعا در باره گویا در این زمان و با شرکت شخصان ذکرشده برگزار شدن چنین نشست، کاملا  حقیقت نداشته، با سبب در همان زمان در حدود تاجیکستان قرار نداشتن بعضی از این شخصان، شرکت آنها در چنین نشست عموما امکان‌پذیر نبوده است. دکتر د. نظیرف، از جمله چنین نوشته است که ساکن ناحیه وخش استان سابق قرقانتپه ایشانزاده نعمت‌الله، متولد سال 1949، روز 25 مارس سال 2010 در صحبت با نویسنده این مطلب اظهار داشته است که او از سال 1971 در سربازی قرار داشت و تنها آخر ماه مه سال 1973 به تاجیکستان برگشته است. از این رو، او در روز 20 آوریل سال 1973 در تاجیکستان نبوده، در چنین نشستی در قرقانتپه شرکت کرده نمی‌توانست.

اسناد موجود حاکی از آن هستند که آدینبیک عبدالسلام اف،"شرکت کننده" دیگر این نشست متولد سال 1954 نیز ماه نوامبر سال 1972 در سربازی قرار داشت و ماه اکتبر سال 1974 به تاجیکستان برگشته است. بنا بر این، او نیز عموما نمی‌توانست شرکت کننده این نشست باشد.

"شرکت کننده" سوم "نشست تاسیسی یا جعلی" قاری محمدجان غفران اف، متولد سال 1954، پس از تیره شدن مناسباتش با سیید عبدالله نوری در افغانستان برگزاری چنین "نشست تاسیسی حزب نهضت اسلامی" را رد کرده، اظهار داشته است که او از ماه نوامبر سال 1972 تا سال 1978 در حدود شهر آندیجان جمهوری ازبکستان تحصیل غیررسمی دینی گرفته، در این سال ها از بیم جذب نشدن به خدمت سربازی هیچ باری به تاجیکستان نیامده است. بنا بر این، او نیز نمی‌توانست شرکت کننده این "مجلس تاسیسی نهضت" باشد.

به این ترتیب، این دلیل های مسخص تاریخی که با اسناد تاییدکننده مقایسه شده‌اند، نشان می‌دهند که برگزار شدن چنین نشست در تاریخ 20 آوریل سال 1973 با شرکت چنین افراد کاملا از امکان بیرون بوده است. بنا بر این، روایت جعلی در باره برگزاری "نشست تاسیسی نهضت" در سال 1973 یک تلاش رهبران نهضتی برای طولانی نشان دادن تاریخ فعالیت خود بوده، هیچ اساس واقعی ندارد. با نظرداشت این، می‌توان گفت که فعالیت این سازمان از آغاز با دروغ و فریب بنیاد شده، حتی در مسئله تاریخ تاسیس خود تلاش دارند که به چشم جامعه و تاریخ خاک پاشند.

بنا بر این، هرچند با هدایت و پشتیبانی امیزارهای خارجی فعالیت پنهانی و تبلیغاتی و تعلیمی نهضتیها هنوز در سالهای 80 آغاز شده است، اما آنها تنها در سالهای 90 قرن 20 و پس از تاسیس حزب اسلامی شوروی به مسئله تاسیس حزب سیاسی رسیده، انجمن تاسیسی خود را 6 اکتبر سال 1990 در روستای چارتوت ناحیه رودکی برگزار کردند.

دروغ دوم تاسیسی حزب نهصت اسلامی:

 در سالهای پس از امضای توافقنامه صلح، رهبران سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت همیشه تلاش می‌کردند که خود را یک سازمان دارای ریشه‌های ملی عنوان کرده، آن را یک حزب "خودجوش"، "داخلی" و "تاجیکی" نشان دهند. سیید عبدالله نوری در این مسئله، از جمله می‌گوید: "هنگام تاسیس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان ما از کسی چیزی را تقلید نکردیم، هیچ گونه تاثیر عقاید خارجی و خصوصا، از کشورهای خاور میانه در ما نبود. حرکت ما صرف داخلی، خودجوش و مردمی بود..." اما این سخنان هیچ واقعیت ندارند.

زیرا نحوه اندیشه، ایده‌های اساسی و خود ساختار سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت محض در اثر به تاجیکستان وارد شدن افکار بیگانه وهابی و اخوانی و بعدا، در اثر زیر تاثیر مصلحت و رهبری گروه های ویژه خارجی قرار گرفتن این حزب شکل گرفته است. هنوز در سالهای اول پیدایش این روند، فعالان نهضتی زیر تاثیر عقاید سیاسی پیشوایان بنیادگرای اسلامی بین‌المللی، از جمله حسن االبنا، سیید قطب، محمد قطب، ابو اعلای مودودی و غیره‌ها قرار گرفته، کور-کورانه از افکار آنها پیروی می‌نمودند. چنین کتابها در آن زمان توسط دانشجویان و بعضی خدمتچیان دولتی که به کشورهای عربی سفر می‌کردند، وارد اتحاد شوروی می‌شدند. پس از آزادتر شدن سفر به حدود اتحاد شوروی فعالیت مبلغان خارجی افکار افراطگرای در آسیای مرکزی جدی شد. آنها اکنون نه تنها به واردات ادبیات تبلیغاتی، بلکه به وارد کردن مبلغ های مشخص برای پشتیبانی از این رویه را آغاز نمودند.

از جمله، یکی از بنیانگذاران حزب نهضت قاری محمدجان غفران اف هنگام بازگشت از تحصیل خود در شهر آندیجان ازبکستان از جانب مقامات ذی دخل دولتی با بیش از 200 کتاب دینی و ایدئولوژیک بازداشت شده بود که در بین آنها آثار مؤلفان حرکت های اخوانی و وهابی موجود بودند.

وضعیت دیگر رابطه نهضتیها با جاسوسان اخوانی هنوز در همان سال های شوروی آشکار و پیشگیری شده بود. یکی از فعالان نهضتی، ساکن روستای سیبستان ناحیه دنغره ملا اجیک (علی‌اف) با دانشجویان خارجی از کشورهای عربی در تماس شده، در همکاری با یک نفر دانشجوی اخوانی از کشور سودان با نام زبید سادیس می‌خواستند به نهضتیها برای نشر کتاب های ایدئولوژیک و دینی یک انتشارات خرد (دستگاه تیپاگرفی) با الفبای عربی دسترس نمایند. پس از آشکار شدن این نقشه، با مکتوب اعتراضی وزارت امور خارجه اتحادیه شوروی به سفارت سودان، این دانشجو از دانشگاه و عموما، از حدود اتحادیه شوروی اخراج شد. طوری نشان داده شد، در تشکل جهان‌بینی نهضتیها همچنین، تقلید و پیروی از رهبران انقلاب اسلامی ایران و مجاهدین افغانستان نیز نقش جدی گذاشته بود.

مثلا، سالهای 1990 از جانب مقامات امنیتی تاجیکستان شهروند تاجیکستان عبدالحمید دولت اف (برادر رئیس سابق حزب نهضت محمدشریف همتزاده) و اینچنین شهروندان افغانستان-عبدالرحیم ولد خارکش، دولتمد ولد رستم و چند پیرو حزب نهضت از منطقه کولاب دستگیر گردیدند. بنا به شهادت ناقضان مرز، آنها از مقامات تجسسی وقت پاکستان و حزب اسلامی افغانستان دستور گرفته بودند که از افغانستان به تاجیکستان وارد گردیده، با راه پنهان با نهضتیهای تاجیک همکاری کرده، گروه های تروریستی و تخریبکار سازمان داده، اعمال دشمنانه را نه تنها در کشور ما، بلکه در تمامی آسیای میانه انجام دهند. آنها بعد کاملا تایید شدن جرمشان از جانب مقامات دادگاهی مجازات شدند.

همین طور، ادعاهای نهضتیها در باره ماهیت خودجوش و محلی و تاجیکی داشتن این سازمان هیچ اساس واقعی نداشته، سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت یک سازمان وارداتی و محصول روند ژئوپلتیک خیلی فراتر از تاجیکستان است. ماهیت مزدوری و دست‌نشاندگی خارجی داشتن این سازمان افراطگرا در باب های بعدی رساله به طور مفصل و با اسناد نشان داده می‌شود.

به این ترتیب، این چند مثال مشخص و دهها مثال و حالت دیگر نشان می‌دهند که رهبران سازمان تروریستی و افراطگرای حزب نهضت در مسئله معرفی هویت خود با یک نوع مشکل ذهنی یا کامپلیکس روانی مواجه می‌باشند. زیرا آنها خودشان هیچ گونه ریشه داخلی نداشتن، هیچ بنیاد ملی و مردمی نداشتن، کاملا وارداتی بودن و دست‌نشانده خدمات ویژه کشورهای خارجی بودن عقاید نهضتی و حزب نهضت اسلامی را خوب می‌دانند. بنا بر این، آنها بیگانگی کامل خود را با فرهنگ، جامعه، ارزشها و منافع تاجیکستان احساس کرده، برای پنهان داشتن این وضعیت تلاش می‌کنند که خود را به محیط، ارزشها، مقدسات و مردم تاجیکستان نسبت دهند. اما چون اکثر آنها بی‌سواد و از تاریخ و فرهنگ ملت بی‌خبرند، این تلاش ها هر لحظه دروغ بودن ادعاهای آنها را نشان می‌دهد.

سعید‌خواجه ا‌کبراف،

 سابقدار روند آشتی ملی، 

 عضو زیرگوروه کاری کمیسیون آشتی ملی

 در امور شامل نمودن نیروهای مخالفین

 به هیئت نیرو‌های مسلح جمهوری تاجیکستان




Report Page