دویم آسیمه سر بر برف چون باد..

دویم آسیمه سر بر برف چون باد..


✍🏼 علی نیک‌جو

✳ یکم) امروز که این سطور را می نویسم ۱۸ روز از زمان "علامت دارشدنم" گذشته است. همچنان وابسته به اکسیژن هستم و بدون آن سرفه و تنگی نفس پیدا می کنم.من بنا به دلایلی که بیشتر خانواده ام در در جریان قرار دارند، در سالهای متاخر آسیب های متعدد جسمانی تجربه کرده ام. اگر مدعی شوم که یکی از سخت ترین آنها #تجربه_کووید هست، بی راه نگفته ام.مدتی است که مطلبی را در فضاهای آن لاین با رفقای دیده و نادیده ام درمیان نگذاشته ام.در حالیکه همچنان سخن گفتن برایم به راحتی میسر نیست،و درحالیکه می دانم گوش شنوایی از سوی آنان که باید می شنیدند و نشنیدند،وجود ندارد، چند کلمه ای می نگارم.باشد که به عنوان سرسوزنی موثر افتد

✳ دوم)این امر که شما پیش از این تشخیص قطعی کووید دریافت کرده اید،به هیچ روی تضمینی برای عدم ابتلای شما نیست. بسا کسا از همکاران مظلوم من در نوبت و نوبت های بعدی دوره های سخت تری را پشت سر گذاشتند.راقم نیز در تیرماه به بلیه مذکور گرفتار آمد،اما این بار از اساس موضوع صعب تر و آزار دهنده تر شد. ایمونوگلوبولین مثبت و PCR منفی فریبنده است.هر چه که می گذرد از ارزش "تست حلقی" کاسته می شود.حتا اگر در زمان مناسبی هم صورت بگیرد،میزان "منفی کاذب" به طرز تزایدی رو به افزایش است.تاکید می کنم منفی شدن این تست و تست های خونی رد کننده نمی باشد.

✳ سوم)کادر درمان را در مطب ها، درمان گاه ها،اورژانس ها و بیمارستان ها به حال خود رها نکنید. این عزیزان هم آشیانه دارند،این رفقا هم بچه های دلواپس و خانواده های چشم انتظار دارند.دوستان من رویین تن نیستند.ایشان پیش از آنکه پزشک و پرستار و بهیار باشند،انسان هستند.با همه آرزوها و رویاهای یک انسان.طرفه آنکه حاکمیتی که باید دردی از زخم های خسته برادران و خواهرانم برمی داشت،جز روضه خوانیِ گاه و بی گاه "در عمل" دردی را درمان نکرد.هم وطنان من ! عوض آنکه مدام برای راحت شدن موقت افکار وسواسی به حجم رجوع مکرر به همکاران بیفزایید، میزان و کیفیت پیشگیری را چند ده برابر کنید.من به عنوان یک متخصص روان پزشکی از فشار فوق العاده ذهنی که در تمام این ماه ها بر شما و دل بندانتان و درواقع دل بندانمان می گذرد،آگاه هستم.اما چه می شود کرد...؛"ماییم و موج سودا..." ما روزی بر افسردگی و اضطراب و بی قراری و اختلالات خلقی و بی خوابی های معروض غلبه خواهیم کرد...اما #مرگ را چه...با مرگ چه می توان کرد...خود من (جدای از آنکه چه میزان عملم درست بوده، یا خیر)شرم داشته ام به سهم خود بار سنگین دیگری بر دوش همکارانم در بیمارستان ها بگذارم.مراد من هرگز و هرگز عدم استفاده از مهارتهای بی بدیل جامعه پزشکی و پرستاری نیست، مقصود تذکاری است از "راهی که می رویم" و پیامدهای ناگزیر آن بر تن و جان این همکاران.

✳ چهارم)شخصا در طی این مدت تلاش کردم با ماسک های استاندارد و الزام بیماران به استفاده از آن و رعایت حداقلی از فاصله که امکان معاینه نیز فراهم باشد، مانع از تسریع در سرایت شوم. تعجب آور است که برخی از اتاق های عمل بیمارستان های "خصوصی" حداقلی از دغدغه مندی را رعایت نکردند. در حال حاضر انجام جراحی های الکتیو(انتخابی)ممنوع اعلام شده است. جزجراحی های اورژانس ریسک بی هوشی و کاهش سطح ایمنی و پروسیژرهای مربوط به آن به صلاح نمی باشد

✳ پنجم)ترامپیسم فریب بزرگی است که بخشی از مردم ساده لوح را در سراسر جهان دربرگرفته است.یادمان باشد هیچ "سوپرمنی"در این دنیا وجود ندارد. شخص "دونالد ترامپ" در پس پشت شوآف های مهوع خود انبانی از ترس و تنهایی پنهان کرده است که با "واکنش_معکوس" آن را از دید خریداران سبک مغز خود پنهان می کند. انسان به مثابه انسان فوق العاده آسیب پذیر است و هر چه بر میزان "شوونیسم" و"شارلاتانیسم" او افزوده می شود، بر دروغ گویی و بزدلی او افزون می گردد. "ابر انسان "مرده است. خودآگاه و ناخودآگاه دچار احساس نابود کننده "همه توانی" و "همه دانی"و "پرواز بر بالای خطر" نشویم. بدانیم "ناامیدی واقع بینانه و مبتنی بر داده های صحیح علمی"، نه تنهافلج کننده و مایوس کننده نیست، بلکه خود زهدان #امیدی شسته از غبار می شود.

✳ ششم)کووید هنوز هم چه در مقام شناخت و چه در جایگاه درمان یک بیماری "ناشناخته" و " کم شناخته " است.همچنان توابع آسیب زننده آن به وسیله مجهزترین مراکز تحقیقاتی با بودجه های میلیارد دلاری مکتوم مانده است. هنوز داده های متفاوت و گاه متضادی منتشر می شود که البته به دلیل درگیری های مالتی سیستمیک امر غریبی به شمار نمی آید. سیر این بیماری در هر فردی متفاوت از دیگری به پیش می رود.تجربه خود من با بدتر شدن علائم در اوقات بعد از ظهر به بعد همراه بوده است. برای دوستان دیگری ساعت های متفاوتی با رنج بیشتری همراه شده است.به هر حال بهبود وضعیت در ساعت هایی از شبانه روز به هیچ عنوان نشانه نیل به جوانه های جان افزا نیست.تردیدی در مصرف داروهای به موقع اطبا (به ویژه استراحت مطلق و مایع درمانی) نداشته باشید. 

✳ هفتم)همه آن نهادهای متمول و توان مند که برایشان میسر بود به قرنطینه این ملت زخمی و رنجور کمکی به مراتب بیش از آنچه به انجام رساندند و استنکاف کردند، روزی به تاریخ پاسخگو خواهند شد.مصلحین و دغدغه مندان این ملک و ملت در تمام این ۹ ماه جهد فراوان کردند تا ایشان را و نیز خود دولت را متوجه فاجعه و لزوم جلوگیری از ایمنی عمومی (گله ای )کنند،اما با تاسف موفق نشدند.به سهم خود از این که تلاش من در کنار هم فکرانم چندان به بار ننشست از محضر مردم و ذات حضرت دوست شرمسارم...

✳ هشتم) در پایان باید مراتب سپاس خود را از تک تک همکارانم که در تمام این نزدیک به سه هفته مورد عنایت و لطف بی دریغ ایشان قرار داشته ام، ابراز کنم.تشکر می کنم از اساتید دانشگاه تهران،پزشکان و پرستاران دیده و نادیده ام در فضای آن لاین.از همه متخصصین عفونی،داخلی، بی هوشی و طب اورژانس که با طیب خاطر در تمام این مدت دانش خود را در اختیار ما مواجهین خط دوم گذاشتند تا به سهم سرسوزنی در توزیع اطلاعات درست بکوشیم.همچنین باید به نمایندگی از جامعه پزشکی قدردانی کنم از استاد بزرگوارم دکتر محمد رضا ظفرقندی که به رغم درگیری شیمیایی خود -که یادگار آن سالهای عزت و حریت است- در حد توش و توان در کنار من و همکاران دیگر بودند.

✳ نهم)درود و رحمت واسعه الاهی بر یاران از دست رفته ام، می فرستم...موخره کلام را به سخن "اخوان" موانست می بخشم و دردمندانه خطاب به خانواده مظلوم ایشان می گویم:


درین سرما

گرسنه، زخم خورده

دویم آسیمه سر بر برف چون باد

ولیکن عزت آزادگی را

نگهبانیم؛

آزادیم، آزاد...



Report Page