دشمن ایران و ایرانی کیست ؟  KA

دشمن ایران و ایرانی کیست ؟  KA

KA


به راستی دشمن ایران و ایرانی کیست ؟  

ایران این سرزمین باشکوه و مهد تمدن روزگاران بسیاری را به چشم دیده . کشوری با منابع طبیعی فراوان ، تاریخی کهن با دانشمندان بزرگ و فرمانروایان و مردمانی دلیرکشوری که با ارجمندی و شکوه با او برخورد میشد اما حال چه شد چه باعث شد که بعد از چهار دهه حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی به این وضع و اوضاع دچار شود به راستی دشمن ایران و املت ایران کیست که این بلا را بر سر این مردم و کشور اورده است ؟ 

 دشمنان ایران و ایرانی به سه اصل تقسیم بندی میشود  

۱_خودی 

۲_بینش و اندیشه 

۳_بیگانه 

اولین اصل خودیست . همانطور که گفته شد این کشور روزگاران بسیاری را به چشم دیده و دشمنان خودی از این قضیه مستثنی نیستند . این کشور بار ها و بار ها از خودی ضربه هایی جبران ناپذیر خورده است که موجب نابودی هرچند کوتاه و یا طولانی این کشور شده مانند حمله اسکندر به ایران که راه توسط چوپانی به او گفته شد یا داستان اسیابان مروی اما لازم نیست به جای دوری برویم چرا که همین اتفاق در چند دهه گذشته دوباره برایمان پیش امد و سر اغاز تمام اتفاقاتی است که تا امروز برایمان افتاده . خود فروختگان و خیانت کارانی همچون محمد مصدق ، صادق قطب زاده ، علی شریعتی و دیگر خیانت کاران که با همکاری هم ان شخصیت فیلم های ترسناک که حتی سخن گفتن ایرانی را بلد نبود و هیچ بویی از انسانیت و حتی منطق نبرده بود یعنی روح الله خمینی را به قدرت رساندند کسی که بعد ها اشخاصی را که در به قدرت رسیدن او نقش داشتند از بازی بیرون انداخت و حذف کرد . این دشمنی با ایران هم همچنان ادامه دارد و رنگ و بویی تازه تر از گذشته به خود گرفته با کمال تعجب هر روز به تعداد این افراد اضافه میشود و خودشان را در جبهه های ملی و ضد اخوندی جای میکنند شبکه هایی مانند شبکه ها لس انجلسی ، تقریبا تمام اپوزوسیون ها واخبار ها و رادیو تلویزیون ها و افرادی همچون معصومه قمی یا مسیح علی نژاد که تنها بخشی از این جامعه بزرگ خیانت کاران را تشکیل میدهند افرادی خود فروخته که ایران برایشان هیچ اهمیتی ندارد و مفهوم حقیقت تلخ ان بیت از حافظ بزرگ که میگوید :《 من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هرچه کرد ان اشنا ‌کرد 》 را بیشتر اشکار میسازد اما اینجا مشکلی دیگر وجود دارد مشکلی انها بعد از شورش پنجاه و هفت تا این زمان پابرجا ماندند مشکلی که نه از سمت بیگانه است و نه از سمت خود فروختگان بلکه مشکلی از سمت مردم ازاده و وطن پرست این سرزمین است که اصل دوم را پوشش میدهد 

اصل ۲ بینش و اندیشه : همانطور که گفته شد رسانه های به اصطلاح ملی سکان داران اصلی پابرجایی این رژیم هستند. رسانه ها با ترفند ها و اختیاراتی که رژیم در خود خاک تحت اختیار انها گذاشته است استفاده میکنند ترفند هایی مانند ترفند های مد سازی که مردم را متقاعد میکنند ان لباس را بخرند اما اینجا مردم را از هدف اصلی دور میکنند و این هدف تنها به یک وسیله امکان پذیر است ان هم قبول کردن حرف های شبکه ها و اشخاص توسط مردم است و اینجا اختیار درون کشوری که رژیم تحت اختیار انها گذاشته است خود نمایی میکند یعنی بی سوادی مردم . خیلی ها در کشور واقعا برای دانش تلاش میکنند اما منظور دانشی که در مدرسه ها درس میدهند نیست بلکه دانشی است که به ما درس نمیدهند دانش های سیاسی و روان شناختی دانش هایی درباره دوست و دشمن دانش هایی درمورد نسبیت های دنیا مانند ازادی و ... و این دانش های داده نشده دقیقا همان اختیاریست که رسانه های بقول خودشان مخالف اخوند منتظرش بودند و اینجاست که فکر مارا تحت اختیار میگیرند. انها با استفاده از این موضوع که مردم دقتی به کار انها ندارند و حتی در مورد تمام موضوعات اطلاعات کافی نداشته و به فکر مشکلات خود هستند هرچه میخواهند به مردم میگویند تاجایی که حتی کار به تظاهر کردن هم نمیکنند و مستقیما صدای اخوند را پخش میکنند و اگر فردا در یکی از رسانه ها از اخوند به عنوان اخبار گو استفاده شود جای تعجبی نخواهد داشت با این حال مردم به سخنان انها گوش میدهند ولی فکری نمیکنند که واقعا هدف اصلی چیست چه از حرف و چه از گفته و حتی عملی به شکلی که انها با مقامات جمهوری اسلامی نیز گفت و گو میکنند و این در حالیست که خود رهبر شورشی ها عملا انها را ضد انقلاب میخواند با این حال انها گفت و گو میکنند و مردم نیز به انها گوش میدهند بدون اینکه سوالی از خود بپرسند چه شد که انقدر سریع ارمان های نظام عوض شد. اینجاست که تفکر و نوع نگرش ماهم میتواند دشمن ما باشد شبکه هایی که بدون نگاه کردن ما به اراجیف انها عملا هیچ نیستند و کاری نمیتوانند بکنند با استفاده از همین ترفند مارا به پای برنامه های خود میکشانند مارا به سمت هدف اخوند ها سوق میدهند.



از طرفی افرادی هم هستند که نوع نگرش یکسانی ندارند و شب ها به پای من و تو و اینترنشنال مینشینند اما صبح ها به راهپیمایی های نظام میروند زیرا فکر میکنند که حرف ها دروغ است ، حکومت عوض میشود ، اگر دو مسئول عوض شود همه چیز درست میشود و ... و دیگر افراد که فقط نظاره گر هستند و منتظر کسی قیام را اغاز کند و انها دنباله رو باشند و در غیر این صورت کسی با انها نخواهد بود و هزاران دلیل دیگه با نگرش های مختلف که هیچ یک بر دیدگاه اصلی خود متمرکز نیستند. از طرفی دیگر اخوند ها با مذهب عملکر بسیاری از افراد جامعه را کنترل میکنند انها در خطبه ها و حرف هایشان در مسجد از ایات و روایاتی صحبت میکنند که تا قبل از ان وجود نداشته و به شکلی مذهب مردم را به بازی میگرند اما مهمتر مردم هستند که به حرف های انان گوش میدهند و از خود نمیپرسند این ایات و حدیث ها چه زمانی نازل شده و یا گفته های انان با حقیقت جور در می اید یا خیر و هزاران سوال دیگر اما با این حال بخاطر اعتقاداتشان به حرف های انان گوش میدهند و اخوند هاهم از این فرصت استفاده کرده هرچه در چنته دارند رو میکنند تا همه چیز را عادی جلوه دهند با این حال تمام این مشکلات کلیدی دارد و کلید ان حقیقت و اگاهی است اما در جایی که حقیقت و اگاهی، خیالپردازی و دروغ دبستانی های کلاس شیشمی باشد حقیقت وجود ندارد اگرم داشته باشد سرکوب میشود اما مشکل همینجا تمام نمیشود و مشکلاتی دیگر شروع میشود و اینجا به اصل سوم میرسیم . 

اصل ۳ بیگانه : این اصل خود به ۳ دسته ۱ یورشگر ها ۲ خیانت کار ها و ۳ دوست نماها تقسیم بندی میشود اما قبل از این دسته ها توضیح کوتاهی باید بدهم . در طول این زمان های طولانی بیگانگان زیادی به این کشور حمله و ان را ویران کردند از حمله چنگیز و اسکندر و اعراب گرفته تا حمله نامحسوس حزب دموکرات امریکا،انگلیس،فرانسه و المان اما حمله دسته دوم فرق دارد زیرا روی برگه حمله نیست اما اگر دقت کرده باشید این کشور ها تمام کار هایی را با ما انجام میدهند که سر کشوری که جنگ را باخته امده است . از پولی بی ارزش که ابتدا ارزشی بسیار داشت گرفته تا جایگاه های نابود شده ان کشور ، مردمانی از کشور فراری بدون انکه برای تحصیل بروند ، فروش منابع طبیعی از نفت گرفته تا درخت برای پول در اوردند ، تحریم ها و ... نمونه هایی از یک کشوری است که در جنگ باخته شاید بیشتر از یک کشور در جنگ باخته است باشد اما کمترم نیست انها به کشور حمله کردند ،مقامات خود را گذاشته و کشور را مستعمره خود کردند با اینکه در ظاهر روابطی ترسناک با یکدیگر دارند پشت پرده به ریش مردم میخندند و اربابانشان هم سهمی از این انقلاب کبیر برمیدارند و روسیه و چین هم تازه ترین اربابان انها هستند هم جای خود را دارند اما برخلاف اربابان دیگر جمهوری اسلامی که با پنبه سر میبرند و در پر قو تصمیم گیری میکنند انها عملا این موضوع را نشان میدهند و چین هم پای خودش را فراتر گذاشته و سهمی هم از خاک ایران میخواهد . حال بهتر است ودقیق تراین موضوع را برسی کنیم و به سمت دسته های گفته شده میپردازیم. 

دسته 1 یورشگرها : از گذشته دور سران و پادشاهان در فکر تصرف تمام دنیا بودند تا بر ان حکومت کنند بعضی تنها در فکر برده داری کشور گشایی برخی دیگر در فکر ازادگی و ازادی افراد مانند کوروش بزرگ اما امروزه حمله به کشور های دیگر با گذشته متفاوت است و دیگر کشوری برای گرفتن اب و خاک و منابع طبیعی ان حمله نمیکند چرا که دستورش چیز دیگری است و اولین دستور انها از اربابان گلوبالیست خود، ایران بود . چرا ایران ؟ بسیار دلایل مختلفی وجود دارد که ایران اولین هدف باشد اما یکی از دلایل ان این است که ایران مهد تمدن و حقوق بشر و قلب تپنده جهان است و اگر ایران سقوط کند نصف کار برای تصرف دنیا بدون جنگ و برده سازی انجام شده چرا که دیگر کشوری وجود ندارد که مدعی ازادگی و ارامش باشد و واقعا هم همینطور شد و بعد از رفتن شاهنشاه از ایران نتنها خاورمیانه بلکه دنیا به هرج و مرج کشیده شد و اگر دنیا کشیده نشد خاورمیانه کشیده شد و بعد از رفتن شاهنشاه از ایران نتنها ایران بلکه خاورمیانه هم روز خوشی به خود ندید حال تصور کنید فردی که با رفتنش این اتفاق افتاد و قبل ان در حال احیای امپراتوری ایران بود امپراتوری که بدون جنگ و خون ریزی ساخته شده بود و فقط با سیاست این اتفاق افتاد به شکلی که خود ان کشور ها خواهانش بودند چه ضرر بزرگی میتوانست به نقشه های انها بزند و ان را نقش و بر اب کند این فرد قطعا نقشه های دیگری هم در سر داشت نقشه هایی بزرگتر نقشه هایی برای جهان پس بهتر بود حذف میشد تا هم این اتفاق نیفتد هم کارهایشان را سریعتر پیش ببرند



دسته ۲ خیانت کاران : همانطور که قبل اشاره شد ۴ کشور بودند که به ایران خیانت کردند و مهمترین ضربه را حزب دموکرات امریکا به رهبری جیمی کارتر زد کسی دوست شاهنشاه بود و به وی خیانت کرد . خیلی ها حتی معنی خیانت را هم نمیدانند و این جمله ( درد ناک ترین قسمت خیانت اونجاست که هیچ وقت از سمت دشمنت نیست ) را هم درک نمیکنند و به ان فرد بزرگ انگ هایی میزنند که از تصور خارج است و این یا بخاطر نادانی انهاست یا قبول نکردن حقیقت یا تعصب پوچ و توخالی از رژیم اشغالگر اسلامی ، بگذریم نتنها جیمی کارتر بلکه تمام دنیا به ایران و ملت ان خیانت کردن هر روز و همیشه و هر ساعت این کار را تکرار میکردند و همچنان هم میکنند و اینجا به دسته سوم میرسیم 

دوست نماها : کشور هایی که هنیشه ادعای دوست را داشتند اما نهایت خنجری از پشت بر پیکر ایران زدند از عهد نامه فینکنشتاین و نقض ان توسط فرانسه گرفته تا خیانت ها و دوستی هایی که هر کدام بر پیکر ایران و مردمش ضربه زدند و حتی تا امروز هم ادامه دارد از طرف تمام کشور ها و سازمان ملل متحد البته نمیشود به انها دوست نما گفت چون اصلا دوستی با ما ندارند که بخواهند دوست نما باشند اما داعایی که دارند کمر فیل را هم خم میکند اما نهایتش که میرسد با یک ابراز تاسف که اتفاقا کار بزرگیست چون به زبان اوردنش انرژی زیاد میخواهد بسنده میکنند . با این حال انها همیشه ادعای دوستی با ملت ایران را دارند و همیشه به گونه ای میخواهند خود را فدای مردم ایران کنند و از هر ترفندی مانند تبریک نوروز استفاده میکنند که اثبات کنند دوست ما هستند اما زمانش که میرسد با فرستادن نیروز و تجهیزات به جمهوری اسلامی از ان حفاظت میکنند یا بهتر بگوییم از منافع خودشان حفاظت میکنند و پس از ان دوباره پرچم دوستی را بالا میبرند و مردم هم به انها اعتماد و به سمت انها کشیده میشوند که این هم بخاطر رسانه ها در اصل دوم است . 

ایران زمین دشمنان بسیاری دارد چه از سمت حسادت و چه از سمت خیانت اما این نوشته ها تنها گوشه ای از دشمنان این مرز و بوم است و تنها کاری که ما باید انجام بدیم این است که انها را بشناسیم و از گذشته عبرت بگیریم تا پس از ازاد سازی ایران از چنگال اخوند ها دیگر چنین اتفاقی برای کشور عزیزمان نیفتد . 

با سپاس از وقتی که گذاشتید 

پاینده ایران ، جاوید شاهان ایران ساز پهلوی

Report Page