در آغوش آپارتمان، در فراق درخت (2)

در آغوش آپارتمان، در فراق درخت (2)

ابوطالب صفدری



1️⃣ پائولی در پنسیلوانیا قرار دارد، شهرکی که با فیلادلفیا فاصلۀ چندانی ندارد. در آنجا و در حومۀ شهر بیمارستانی هست که در آن ردیفی از اتاق هایی است که رو به حیاطاند و در آن راسته، بیماران سیر بهبودی را سریع تر طی میکنند.

2️⃣ در اوایل دهۀ۱۹۸۰، پژوهشگری به نام راجر اولریچ از این بیمارستان دیدن کرد و اطلاعاتی را در مورد بیمارانی که در فاصلۀ سال های ۱۹۷۲ و ۱۹۸۱ تحت عمل کیسۀ صفرا قرار گرفتند جمعآوری کرد. جراحی کیسۀ صفرا یک عمل عادی و نسبتاً ساده است، منتها در دهۀ ۱۹۷۰ بیشتر بیماران، پیش از آنکه مرخص شوند، یکی دو هفته بستری میشدند.

3️⃣ زمان بهبودیِ برخی از بیماران، در قیاس با مریضان دیگر، بیشتر طول میکشید و پژوهشگر مزبور به بررسی این مسئله پرداخت که آیا ممکن است این اختلاف از تفاوتهای ظریف میان اتاق های بیمارستان آب بخورد یا نه. در یک طرف بیمارستان، برخی از اتاق ها رو به دیواری آجری بود و، در همان حال، پنجرۀ اتاق هایی که کمی پایین تر از راهرو بود رو به باغی کوچک از درختان برگریز باز میشدند. تنها فرقی که اتاق ها باهم داشتند منظرۀ مختلفشان بود.



4️⃣ وقتی این پژوهشگر به جداول بهبودی بیماران نگاه کرد، متعجب شد که چقدر وضعیت بهبودی بیمارانی که اتاقشان رو به درخت‌ها بوده، بهتر است. به‌طور متوسط، مریض هایی که اتاقشان رو به دیوار آجری بود، پیش از مرخص شدن برای بهبود، به یک‌ روز اضافی نیاز داشتند. به علاوه بیشتر افسرده و دردمند بودند. همچنین تنها اندکی از بیمارانِ اتاق‌های مقابلِ باغ در طول بستری‌شان به بیش از یک دُز از مُسکن قوی نیاز داشتند، درحالی‌که مریض‌های اتاق‌های رو به دیوار به دو یا حتی سه دُز از آن نیاز داشتند. تا آنجا که ممکن بود مریض‌های اتاق‌های مختلف از لحاظ سن‌ و سال، جنسیت، وزن، سیگاری یا غیرسیگاری بودن و رسیدگیِ پزشکی متوازن بودند. به عبارت دیگر، تمام متغیر ها کنترل شد و تنها توضیحی که برای درمان سریع تر بیماران اتاق‌های رو به باغ باقی‌ماند این بود که آن‌قدر خوش‌اقبال بودند که در اتاق‌هایی بستری شدند که چشم‌اندازی طبیعی داشت.

5️⃣ این نتایج غافل‌گیر کننده‌اند، چون اثرات مزبور بسیار بزرگ هستند، بسیار بیشتر از اثرات بسیاری از مداخلات درمانی دیگر. بر اساس بعضی اندازه گیری ها، حالِ بیمارانی که به منظرۀ طبیعی بیرون می‌نگریستند چهار برابر بهتر از بیمارانی بود که به دیوار نگاه می‌کردند. معمولاً نتایج قاطع شک برانگیزند، ولی تعداد زیادی از بررسی ها اثرات مشابهی را نشان داده‌اند.

6️⃣ در یکی از این بررسی ها، دو پژوهشگر در حوزۀ روان‌شناسیِ محیط نزد ۳۳۷ زوج از والدینی رفتند که به همراه فرزندانشان در پنج جامعۀ روستایی، در شمال نیویورک، می‌زیستند. پژوهشگران یادشده به میزان «طبیعی بودن» هر خانه، بر اساس مناظر طبیعی، گلدان های داخل خانه و حیاط پوشیده از چمن امتیاز دادند. برخی از کودکان، رشدِ توأم با استرسِ کمی را تجربه کرده بودند، ندرتاً دعوا می‌کردند و در مدرسه به‌ندرت تنبیه می‌شدند، ولی کودکان دیگر قُلدر بودند و به زحمت با پدر و مادرشان کنار می‌آمدند. زمانی که پژوهشگران میزان رضایت و‌ موفقیت دانش‌آموزان را در درس‌هایشان اندازه گرفتند، متوجه شدند کودکانی که دوره‌های سختی را از سرگذرانده بودند حواس‌پرت بودند و عزت‌نفسشان کم بود-جز کودکانی‌ که در محیط هایی بیشتر طبیعی می‌زیستند. ظاهراً زندگی در طبیعت، این‌ گروه از کودکان را در برابر استرس محافظت می‌کرد، استرس هایی که‌ مانع بالندگی کودکان دیگری می‌شد که در محیط های غالباً انسان‌ساخته می‌زیستند.

7️⃣ در طی آزمونی که به نحو مستقیم‌تری به این‌موضوع پرداخت گروه دیگری از پژوهشگران از یک‌صد زوج از والدین، که فرزندانی با اختلال کمبود توجه (ADD) داشتند، پرسیدند که بچه‌هایشان به فعالیت‌های متفاوتی که در زنگ‌تفریح پیش ‌رویشان است چطور واکنش نشان می‌دهند. بچه هایی که از اختلال کمبود توجه رنج می‌برند اغلب بی‌قرار و حواس‌پرت‌اند. با این حال والدین مزبور گزارش دادند که فعالیت‌هایی که در فضای سبز انجام می‌شوند-مثل ماهیگیری و فوتبال- به بچه‌هایشان آرامش بیشتری می‌بخشد و سطح تمرکزشان را بالا می‌برد. مسئله این ‌نبود که کودکانی که بیرون از خانه وقت می‌گذرانند صرفاً بدین خاطر شادترند که احتمال تعاملشان با دوستان بیشتر است یا آنکه بیشتر می‌توانند فعالیت کنند. درواقع، کودکانی نیز که در خانه و در اتاقی با چشم‌اندازهای طبیعی نشستند آرام‌تر از کودکانی بودند که در محیط های بشرساختۀ خارجی‌ای بازی می‌کردند که عاری از درخت و چمن بود.

8️⃣ اما چرا یک خیابان آرام نباید اثراتی مشابه با منظره‌ای آرام داشته باشد؟ معماری، زیبایی خاص خودش را دارد و برخی افراد محیط های شهری را به محیط های طبیعی ترجیح می‌دهند، پس چرا طبیعت اثرات حیات‌بخش بسیار قوی‌ای دارد؟پاسخ این است که محیط های طبیعی مجموعۀ منحصربه‌فردی از ویژگی‌ها دارد که آن را از مکان‌های انسان‌ساخته متمایز می‌کند. همان‌طور که آب و غذا قوای جسمی را تجدید می‌کنند، طبیعت نیز به طریقی مشابه کارکرد های ذهنی را مرمت می‌کند.

9️⃣ مشغلۀ روزانۀ زندگی -گریز زدن از ترافیک، تصمیم‌گیری های برده‌وار و سر و کله زدن با افراد غریبه- تخلیه کنندۀ انرژی ذهنی‌است و آنچه که محیطِ انسان-ساخته از ما می‌گیرد طبیعت باز پس می‌دهد.

🔟 روان‌شناسان این واقعیت را نظریۀ بازسازیِ تمرکز ذهنی یا ART می‌نامند. طبق ART محیط های شهری تحلیل بَرانده‌اند، زیرا وادارمان می‌کنند که توجه‌مان را به کارهایی به‌خصوص معطوف کنیم و به صورتی پویا ذهنمان را درگیر سازیم.

محیط های شهری به جای گفتن « نظری به آنجا بینداز!» مجبورمان می‌کنند به «به اینجا نگاه کن!». این الزامات تحلیل برانده‌اند -درحالی که محیط های طبیعی عاری از این الزامات‌اند.

❇️ جنگل، رودخانه و دریا، با وصف آنکه پیوسته دگرگون شونده و توجه‌رُبا هستند، چیز زیادی از ما نمی‌طلبند.

فرق میان مناظر طبیعی و شهری در نحوۀ فرمان دادن به توجه ماست. درحالی که مناظر انسان‌ساخته با تحریک و برانگیزش بمبارانمان می‌کند، چشم‌اندازهای طبیعی، به قدر حاجت، به ما فرصت اندیشیدن می‌دهند و مارا از موهبت تجدید قوای خستۀ ذهنی برخوردار می‌سازند.



📚کتاب بازداشتگاه صورتی

✍🏼 آدام آلتر


🆔: https://t.me/jarayanphilosophy

🌐: instagram.com/jarayanphilosophy/


Report Page