درباره عرفان قانعی فرد

درباره عرفان قانعی فرد


از همکاری با مقام‌های امنیتی تا جعل کتاب و مدرک

یک:

 در اردیبهشت ۸۲  کتابی با عنوان سروش مردم  توسط انتشارات دادار منتشر شد. به زعم نویسنده   استاد محمد رضا شجریان در این کتاب در قالب یک مصاحبه مفصل به ارائه ديدگاههایش در خصوص موسيقی  می پرداخت. در این کتاب آمده بود که آهنگ مشهور بیداد ساخته ی محمد رضا لطفی است! دود و عود اثر پرویز مشکاتیان است! و آهنگ انتظار را محمدعلی کیانی نژاد ساخته است! و سرو چمان در دستگاه ماهور اجرا شده است و..  


این کتاب در کمتر از یکماه به چاپ دوم رسید. انتشار این کتاب خیلی ها را به زحمت انداخت. بزودی مشخص شد که  بخش اعظمی از این کتاب کپی برداری از کتاب معتبری به اسم راز مانا است و سرشار از اغلاط فاحش. 


نسخه ی انگلیسی آن که ظاهرا نسخه مرجع باید باشد از اساس وجود خارجی ندارد و  استاد شجریان، در گفتگویی با روزنامه همشهری معترض آن شد و گفت که اين كتاب از نظر من از درجه اعتبار ساقط است چرا که  با مؤلف كتاب هيچ گونه مصاحبه اي نداشته است و تنها یکبار نویسنده جوان کتاب را در خانه علیزاده دیده است و بخش اعظم آن کپی برداری از کتاب راز ماناست!

به تدریج نسخه ی باقی مانده ی این کتاب از بازار جمع آوری شد.


نویسنده! و مترجم! این کتاب «دکتر عرفان قانعی فرد، فارغ التحصیل دانشگاه كمبریج انگلستان و عضو هیات علمی دانشگاه دورهام انگلستان» بود که سعی کرد با انتشار یادداشتی، از شجریان بابت این کار خود عذر خواهی کند و اقرار کرد که اصل کتاب انگلیسی آن وجود خارجی نداشته و از متن شفاهی راز مانا چگونه استفاده کرده است و ….


 دو:

اردیبهشت ۸۸ کتابی با عنوان  «پس از شصت سال»  در ایران  منتشر شد. این کتاب هزار صفحه ای،به زعم نویسنده آن زندگی نامه رسمی! و خاطرات جلال طالبانی رئیس جمهور فعلی عراق به روایت خود او بود که در صورت صحت می توانست به عنوان سند مهمی در تاریخ معاصر عراق و منطقه قابل استفاده باشد. خرداد ۸۹ در کتابخانه ی ملی تهران مراسمی برای معرفی این کتاب برگزار شد.


در این افتتاح ۱۸ نفره، حاضران شرکت کننده در جلسه به شدت به محتوای کتاب تعریف تاریخ و هتک  بسیاری از شخصیت های مهم تاریخ معاصر کردستان اعتراض کردند.صادق زیبا کلام استاد تاریخ دانشگاه تهران گفت که نمره نویسنده آن صفر است و بخشی از سخنان نویسنده کتاب را درباره ی خود در همان جلسه تکذیب کردو جلال جلالی زاده نماینده  سابق مردم سنندج نویسنده را به رعایت امانت توصیه کرد و…..


دفتر جلال طالبانی رئیس جمهور کتاب به انتشار این واکنش نشان داد. دفتر اتحادیه ی میهنی کردستان با انتشار بیانیه ای انتساب آن را به جلال طالبانی، تکذیب کرد. در متن این بیانیه آمده است که « نویسنده فرد صادقی نیست و نوشته هاي او آکنده از اشتباه و اظهارات ساختگي است و امضايي که بر روي کتاب شبهه دار او به چشم مي خورد نيز به قلم طالباني نيست . رئیس جمهور عراق نیز در کنگره روزنامه نگاری کردستان عراق در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد نویسنده و کتاب تصریح کرد : ”این نکته را باید تصحیح کنم که این فرد به هیچ وجه از نزدیکان من نبوده است. تنها از من خواست که برای کمک به نوشتن پایان نامه دکترایش، به چند سوال او پاسخ دهم و تاکید کرد که پیش از این با کلینتون (رئیس جمهور آمریکا) و رئیس جمهور اسرائیل هم دیدار و گفتگو داشته است. اما پس از پاسخ دادن به سوالات او، به رفتارش مشکوک شدم و او را از خود دور کردم.”  نویسنده و مترجم این کتاب نیز عرفان قانعی فرد بود که وعده انتشار این کتاب را به ۴ زبان زنده ی دنیا داده بود !


سه:

کتاب “خاطرات یک رعیت کرد” در سال ۱۳۷۹ در ایران به چاپ رسیده است. مترجم! این کتاب، مدعی است که این کتاب را از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده است و روایت زندگی شخصی به نام “روناک یاسین” یکی از اساتید دانشگاه هاروارد است که در جریان تحصیل خود در هاروارد با او آشنا شده است. ده سال بعد حسین حسینی استاد دانشگاه سلیمانیه در یک تحقیق مختصر علمی نشان داد که  «روناک یاسین» که در کتاب با عنوان استاد هاروارد و… از او یاد شده بود وجود خارجی ندارد!


حسین حسینی دامنه ی تحقیقات خود را گسترده تر کرده و با انتشار چند مقاله ی کوتاه نشان داد که ادعای مترجم کتاب در خصوص اخذ مدرک زبان شناسی دکترا از دانشگاه کمبریج از بنیاد محال است چون در دانشگاه کمبریج رشته مذکور وجود ندارد و نام فرد در هیچکدام از رکوردهای دانشگاهی به چشم نمی خورد.


حسینی همچنین نشان داد که نویسنده برخلاف مدعیات خود دانشجوی دانشگاه هاروارد آمریکا نیز نبوده و…. .انگیزه حسین حسینی تنها «روشن شدن حقیقت» بود چون در تمام عمرش نه نویسنده را دیده بود و او را به هیچ وجه می شناخت. مترجم این کتاب سراسر کذب، خالق شخصیت دروغین روناک یاسین و مدعی دکترای دروغین در دانشگاههای کمبریج و هاروارد عرفان قانعی فرد بود.


جستجوی یک روزه نگارنده نشان می دهد که عرفان قانعی فرد نه تنها دکتر نیست و تحصیلات او در مقاطع پیش از آن نیز صحت ندارد، بلکه با فهرست بلند بالایی از جعل و سوء استفاده روبروست. ادعاهای سراسر کذب او در انتشار فرهنگ‌های یونانی و فرانسوی و نروژی و ادعاهای او در خصوص برگزاری مناسبتها  سخنرانی ها و… ابلهانه تر و ساده تر از آن است که محل اعتنا باشند. در کردستان عراق او را شناخته و رانده اند و ..


برای نگارنده اصلا عجیب نیست که این فرد در ایران امروز راست راست راه می رود و می آید و می رود و می پرد و می نویسد و تهمت می زند ، که در جستجو پیرامون شخصیت او می شود نشانه هایی از همراهی با روح الله حسینیان [از مقامات شناخته شده امنیتی] در مرکز اسناد انقلاب اسلامی یافت که رسالتی جز تیشه زدن به ریشه ی تاریخ و حقیقت ندارد… تنها در عجبم که رسانه های رسمی و پر مخاطبی چون بی بی سی و صدای آمریکا و روزنامه شرق! باز هم و باز هم چرا به این سادگی فریب می خورند و تریبون های زنده خود را در اختیار او می گذارند تا هتاکی هایش را بپرورد و در عرصه ی عموم تکرار کند و عوام را بفریبد. خواص را به زحمت بیاندازد. یا این همه آدم صاحب نام چگونه فریب او را خورده اند و… شاید هم چیزهای دیگری هست و ما بی خبریم. 

*مقاله مرتبط [بخش پایانی و کامنت اول این لینک]


•ویراسته‌ی مقاله‌ای از عایشه محمدی | ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ | وبسایت جرس

Report Page