دربارهی سندیکا و مجمععمومی
امیرحسین محمدی فرددربارهی سندیکا و مجمععمومی
«به بهانهی بحثهای اخیر در جنبش کارگری»
امیرحسین محمدی فرد
۲۵ مهر ۱۴۰۰
هر نوع تشکل کارگری در هر جامعهی طبقاتی، به ویژه در ایران که طبقهی کارگر در طول تاریخ حیات سرمایهداری از تشکل مستقل از قدرت سیاسی محروم بوده، هدف ابتداییاش هم آوردن شکاف میان صفوف طبقهی کارگر و تامین سطوحی از اتحاد طبقاتی است. در این دوران پسا هفتتپه، وقت آن رسیده تا تشکلهای کارگری فارغ از اینکه چگونه، در چه قالبی و با چه اهدافی بهوجود آمدهاند، امروز آگاهانه به مراکز نظمیابی تودهای طبقهی کارگر تبدیل شوند و هدفشان رهایی کارگران باشد. طبقهی کارگر ایران در اشکال مختلفی در حال سنگربندی علیه تعرضهای سرمایهداری است؛ از سندیکاها تا انجمنهای صنفی، از مجمععمومیها تا کمیتههای محلات، اشکال گوناگون مسلح شدن طبقهی کارگر به ابزار سازمان و تشکل هستند. بنابراین بحث مجمععمومی و سندیکا در میان چپ فرقهای هرچه باشد، هماکنون تحرکهای کارگران، معلمان و بازنشستگان جریان دارند و تشکل مناسب برپا میکنند، رهبران لایق پرورش میدهند و افق پیشروی را ترسیم میکنند.
تشکلهای کارگری را با مجمععمومی مسلح کنیم!
شرط پیشرویهای بعدی سندیکاهای موجود در این برههی زمانی که کار تودهای در دستور کار جنبش طبقهی کارگر قرار دارد، متکی کردن این تشکلها به مجامع عمومی است. برای «پایدار» و ادامه کار نگه داشتن سندیکاهای موجود ضروری است، که به دخالت حداکثری کارگران هرچه بیشتر از قبل مجهز شوند. با دخالت دادن تودههای کارگران و انسانهای کارکن در پروسهی تصمیمگیری تا اجرا، برای هر نوع تشکل کارگری قدرت جمعآوری گستردهی نیرو و امکان انسجام طبقاتی فرآهم میشود.
با مسلح کردن همهی تشکلهای کارگری موجود به حضور تودهای کارگران، بین واحدهای کار و تولید نیز «همگرایی» بهوجود میآید. متجمع شدن در محل کار و زندگی، جمعی تصمیم گرفتن و اجرای جمعی فعالیتهای مبارزاتی، آگاهی کارگران را از قدرت اتحاد طبقاتی و از فوری و ضروری بودن سازمان کارگری بالا میبرد. همهی تشکلها، از سندیکا تا انجمن صنفی، اگر اکثریت کارگران را بیواسطه وارد سوخت و ساز مبارزهی طبقاتی و فرایند تشکلیابی کنند، به بلوغ آگاهی خواهند رسید.
پاسخ فوری و میدانی کارگران رادیکال به امر نظمیابی تودهای، جنبش مجامع عمومی است. برای برپا کردن تشکل تودهای، لازم است که «خرد جمعی» و سبک کار اجتماعی به کار گرفته شوند؛ چرا که صورت قدرتمند هر سازمان کارگری، شورایی کار کردن است. با متکی کردن بازنشستگان و جمع معلمان و اکثریت کارگران به مکانیسم مجمععمومی، دمکراتیکترین شکل یک سازمان حاکم بر روابط نظم یافتهی درونی کارگران و انسانهای کارکن میشود. در غیر این صورت، با بقیهی استدلالها و بحثهای کشاف چپها در این زمینه آشنا هستیم! چهبسا که در غیر این صورت، مابقی نظریهها و فعالیتها آکسیون صرف هستند، یا اینکه دوگانهی کاذب در صورت بندیهای سازمانیابی کارگران میسازند.
موضع سوسیالیستهای طبقهی کارگر در مورد سندیکا
بحث سوسیالیستهای طبقهی کارگر پیرامون نظمیابی کارگران، دفاع از تشکلهای کارگری مستقل و تقویت آنان است. بر خلاف چپ فرقهای، کار سوسیالیستهای طبقهی کارگر پشت پا زدن به گرایشهای مبارز دیگر در جنبش کارگری نیست؛ باید از هر حرکتی در جهت تأمین اتحاد طبقاتی و از هر تلاشی برای نظمیابی تودهای طبقهی کارگر حمایت کرد. «ما» معتقدیم که یک سندیکای ادامه کار که از حقوق بخشی از کارگران یا از کل طبقهی کارگر دفاع میکند، یک دستاورد بزرگ و حرکتی ارزشمند است.
هر پیشروی طبقهی کارگر بهمثابه سنگری در برابر هجوم سرمایهداری و سازمان دولت آن، و بهعنوان سکویی برای پیشرویهای بعدی در جدالهای طبقاتی به حساب میآید. بهتبع سوسیالیستهای طبقهی کارگر با نفوذ اجتماعی در محیطهای کار و زندگی کارگران و با دخالت رهبران و فعالان جنبش طبقهی کارگر، میتوانند تلاشهایی که به منظور نظمیابی تودهای و سازمانیابی کارگری میشوند را در جهت تأمین اعتماد به نفس طبقهی کارگر قرار دهند. سوسیالیستها در طول تاریخ مبارزهی پرولتاریا با نظام سرمایهداری، همواره از دستاندرکاران و همیشه از پیشقدمان راهاندازی سندیکاها بودهاند.
بنابراین اکنون که طبقهی کارگر به شیوهی «خرد جمعی» فعالیت میکند، تودههای گستردهی کارگران را پای مبارزهی روی در روی با نظام سرمایهداری میآورد و خواستهای عمومی را طرح میکند، فعالان و رهبران کارگری و سوسیالیستهای طبقهی کارگر میتوانند، ساختار بوروکراتیک سندیکاها را به مکانیسم «خرد جمعی» نزدیک کنند؛ میتوانند دمکراسی مستقیم شورایی را در اتحادیهها رواج دهند و تشکلهای تودهای بسازند.
هدف گرایش سوسیالیسم طبقهی کارگر، قدرتمند شدن جنبش طبقهی کارگر در تقابل با بورژوازی است. سوسیالیستهای طبقهی کارگر با اینکه تنها روش مناسب طبقاتی را در امر نظمیابی مجمععمومی میبینند، اما از سندیکاهای کارگری رو بر نمیگردانند، و به یاری فعالان جنبش سندیکایی میشتابند.