دانشگاه و پرسش: نجابت و وقاحت!

دانشگاه و پرسش: نجابت و وقاحت!

رضا منصوری

۲۳ خرداد ۱۳۹۹

من هنوز به دبستان نرفته بودم که در دانشگاه MIT در ایالات متحده این پرسش مطرح شد که هوش چیست؛ از همان زمان تحقیقات در زمینهء هوش و هومَص (هوش مصنوعی) در آن دانشگاه شروع شد: در دههء ۵۰/۳۰، حدود هفتاد سال پیش! باورتان می ‌شود؟[۱] بیست و چند سال بعد از آن‌که هایدگر در تعریف دانشگاه سخن راند و بیانیه‌ای طرح کرد؛ و حدود بیست سال پس از آن‌که در همان دوران نازی هایدگر به ریاست دانشگاه فرایبورگ رسید؛ و در همان سال بود که بیانیه سخنرانی‌اش در مورد دانشگاه به چند زبان از جمله ژاپنی ترجمه شد[۲]! بله ژاپنی؛ قابل توجه ایرانیانی که غبطه می‌خورند از این‌که ما زودتر از ژاپنی‌ها دارالفنون داشتیم پس چرا توسعه پیدا نکردیم! غافل از این که ما هنوز هم بینش خردمندانه‌ای برای درک تفکر در جهان و جایگاهش که دانشگاه و پژوهشگاه باشد نداریم!

طرح پرسش پیرامون هوش و تحقیقات عملی پیرامون هومص، خیلی قبل از این‌که شهرنشینی مدرن و صنعتی‌شدن در ایران شروع شود، یعنی دههء ۴۰، مطرح شد. هنوز دانشگاه‌های تبریز و مشهد و اصفهان و اهواز راه نیفتاده بودند تا محمدرضا شاه هم عمق فاجعهء دانشگاهی ایران را درک کند و به فکر تاسیس دانشگاه شیراز و شریف بیفتد! صحبتی نبود از تأملات فلسفی شلینگ و هومبولت در برلین[۳]، ۱۴۰ سال قبل از آن، ۲۱۰ سال پیش از اکنون! عیسی صدیق که رسالهء دکتری‌اش مبنای فکری تاسیس کالجی به نام دانشگاه تهران شد هنور کتاب چهار جلدی‌اش خاطرات عمر را ننوشته بود؛ موقعی هم که نوشت اطلاعی از مقالهء هایدگر که به ژاپنی ترجمه شده بود نداشت چه رسد به اطلاع از تأملات شلینگ و هومبولت. ایران هنوز بسیار عقب بود، بسیار: خانهء ما در تهران برق نداشت، ما نه برق داشتیم، نه یخچال، نه رادیو، تلویزیون هم که اصلاً نمی‌شناختیم، با درشکه به خانهء بستگان می‌رفتیم اگر پیاده نمی‌شد.از علم و مفاهیم علمی هم خبر چندانی نبود. دریغ از چهار یا پنج عنوان کتاب در زمینهء نجوم مدرن! باور کنید از دید من در این زمان که من از شروع تحقیقات پیرامون هوش مصنوعی در ام‌آی‌تی صحبت می‌کنم ما ایرانیان گویی امکاناتی کمتر از دوران سلجوقیان داشتیم، و به لحاظ علمی و فرهنگی عقب‌افتاده‌تر. بی‌جهت به خود نبالیم! همان‌قدر از مظاهر تمدن دور بودیم که با تفکر و خرد مدرن بیگانه بودیم. تقی ارانی را هم، به عنوان تنها ایرانی که نشان داد خرد نوین را درک می‌کند، به دانشگاه تهران راه ندادیم و در سیاه‌چال رضا شاه کشتاندیم. این واقعیت‌ها را در ذهن داشته باشید تا من از مفهوم دانشگاه صحبت کنم!

تأملات شلینگ و هومبولت بنیان دانشگاه مدرن را در جهان استوار کرد. از آن زمان بیش از ۲۰۰ سال می‌گذرد. هنوز نظریهء اتحاد میان مغناطیس و برق، الکترودینامیک، شناخته شده نبود؛ بهتر است بگوییم هنوز مفهوم میدان ابداع نشده بود. از انقلاب نسبیت و کوانتوم خبری نبود. از فناوری‌های ناشی از این نظریه‌های علمی هم خبری نبود. نه صحبت از درک هوش و آگاهی انسان بود و نه تصورِ ابداع هومص ممکن بود؛ چه رسد به میانای هوش و هومص که شرکت نویرالینکِ[۴] الون ماسک و بعضی شرکت‌های دیگر به بازار آورده‌اند؛ حالا دیگر ادغام یا ترکیبِ موجودِ کربن‌پایه، انسان، با موجودِ سیلیکون‌پایه، ربات، تخیل نیست؛ بخواهید می‌تواند این میاناها را بخرید یا در مغز خود کاشت کنید.

اکنون، دانشگاه نهادی است در یک جامعهء مدنی که در آن انسان‌هایی با توانایی مفهوم‌سازی‌های جدید به خود جرأت می‌دهند سؤال‌هایی بنیادی طرح کنند، و روش پاسخ به آن را هم فراهم آورند. از این پاسخ‌ها انتظار اعتباری ورافیزیکی (متافیزیکی) نمی‌رود، بلکه اعتبار آن درونِ مفاهیمِ موردِ توافقِ بشر و مدل‌هایِ ما است. این یکی از تحولات نوین است که درک قطعی آن از اوايل قرن بیست با تفکرات پوانکاره شروع شد و بعد از جنگ جهانی دوم کمابیش نهایی شد. جامعه، در مقابل، امکانات مالی لازم را در اختیار این نهاد قرار می‌دهد تا بتواند به این پرسش‌ها، و نیز هر پرسش دیگری که جامعه درون نهادهای دیگر خود پاسخ آن را نمی‌یابد، بپردازد. ما این دانشگاه را در ایران نمی‌شناسیم!

ام‌آی‌تی دانشگاه است، حتی اگر اسمش انستیتو است! نیازی به پُز دادن ندارد. هست آنچه می‌خواهد باشد. در آن سوال طرح می‌شود. دو نفری که در این دانشگاه (هیچ لازم نیست نام آنها با القاب پر طمطراق دانشگاهی و علمیِ مرسوم در ایران همراه باشد)، به اسم ماروین مینسکی و جان مک‌کارتی، پرسش در مورد هوش مصنوعی را طرح کردند با واکنش اشتیاق‌برانگیز دانشگاه مواجه شدند که منجر به شروع این تحقیقات شد. همین پرسش و تحقیقات حالا پس از هفت دهه، دو سال پیش، به برنامهء جامعی با نام MIT Intelligence Quest (MIT IQ) تبدیل شد. جزییات این برنامه را می‌توانید به‌راحتی جستجو کنید. من تنها به چند فعالیت آن و به یک عدد اکتفا می‌کنم:

حدود ۲۰۰ پژوهشگر اصلی در این زمینه در واحدهای زیر در ام‌آی‌تی فعال‌اند؛

·      آزمایشگاه CSAIL؛

·      بخش BCS ؛

·      مرکز مک‌گاوِرن برای تحقیقات مغز؛

·      مرکز پیکاور برای یادگیری و حافظه؛

·      مرکز CMBB، با حمایت NSF؛

·      مرکز IDSS که سال ۲۰۱۴ شروع به کار کرده؛

·      آزمایشگاه هومصِ MIT-IBM.

آنها که معنی این واژه‌های نهادی را می‌شناسند، درکی از نوع و ابعاد فعالیت علمی در این نهادها دارند، می‌فهمند که این دانشگاه در هفتاد سال پیش با طرح این پرسش از چه بلوغی برخوردار بوده است؛ بلوغی که نتیجهء آن حالا شرکت‌هایی‌اند در دنیا که ماشینِ خلاق DABUS[۵] را طراحی می‌کنند که «اختراع» هم می‌کند. حالا درک می‌کنیم آن پرسشِ هفتاد سال پیش و آن دانشگاهی که از آن استقبال کرد و برای یافتن پاسخ هزینه کرد چه محترم‌اند و چه انسانی و چه با ارزش!

 از عقب‌بودگی خودمان در هفتاد سال پیش نه تعجب کنیم و نه خجالت بکشیم. از این‌ شرمنده باشیم که هنوز هم جرأت طرح چنین پرسش‌های بنیادی را نداریم، از این‌که هنوز نهادی دانشگاهی یا پژوهشگاهی نداریم که از پرسش استقبال بکند، از این‌که بی‌جهت پزِ این را می‌دهیم که در فلان زمینه چهارم یا پنجم دنیا شده‌ایم، از این‌که شادمانیم مثلاً چندم آسیا شده‌ایم، و از این‌که هنوز از ماهیت و چیستی دانشگاه غافلیم؛ اگر شرمنده هم نیستیم دست‌کم به آن اعتراف کنیم!

و چه دردآور است این‌که درک کنیم بی‌ادبی و فحاشیِ ابلهانهء آن دانشگاهی‌لقبِ امروزمان را، و نهاد منتشرکنندهء آن را، که با چند کلمهء مثلا انقلابی از مجموعهء محدود واژگانِ اهل طریقتی پر سروصدا شعبان بی‌مخانه فریاد می‌کشد چرا تلاش‌های یک دانشگاه ِ پیشروِ ما، که در نهایتِ تنگنایِ مالی می‌کوشد نام ایران را و علم در ایران را سرپا نگاه دارد[۶]، در چارچوب چند واژهء ایدئولوژیک‌اش نمی‌گنجد! این نمادی است از عمق عقب‌ماندگیِ مدنیِ ما. به این عقب‌ماندگی و واماندگیِ ایدئولوژیکِ برخی افراد و نهادها آگاه باشیم که در اسکات خصم‌شان هر حرامی را هم حلال می‌کنند. برای‌شان دعا کنیم!

از دانشگاهی با چنین هیئت علمی علم و پرسش بر نخواهد خواست. گام دوم انقلاب اگر می‌خواهد ایران را و ایرانی را محترم نگاه دارد و به ارزش‌های انسانی و الهی برساند باید خودش را از این قیل و قال‌های سوداگرانه برهاند و به جوهرهء فعالیت علمی‌اش توجه کند. فعالیتی که یکی از با ارزش‌ترین و نجیبانه‌ترین فعالیت‌های انسانی است. ‌چه کرده‌ایم با خودمان که با این نوع وقاحت‌ها می‌توان تمکُّنِ مالی به‌دست‌آورد. اما هیئت علمی جوان و مطرح جهانی دانشگاه شریف ما برای خرید یک لپ‌تاپ که ابزار کارش است یا باید بیش از ۵ ماه حقوق دانشگاهی خود را بپردازد، یا به ادارهء رفاه مراجعه کند برای وامی که ده درصد حقوقش را به مدت سه سال پرداخت کند! با خود چه کرده‌ایم؟ بس است دیگر این وقاحت‌ها! نجابت دانشگاهی را دریابید!


[۱] رک http://news.mit.edu/2018/mit-launches-intelligence-quest-0201

[۲] رک بابل، فصل‌نامهء علم و سیاست، شمارهءدوم، پاییز ۱۳۹۵، هایدگر: ریاست دانشگاه: تصورات و و اقعیت‌ها، صص ۵۳ و ۵۴.

[۳] رک منبع ۲، صص ۲۹-۵۲.

[۴] Neuralink

[۵] https://www.theverge.com/2020/4/29/21241251/artificial-intelligence-inventor-united-states-patent-trademark-office-intellectual-property

[۶] https://ana.ir/fa/news/5/380894/انتقاد-استاد-دانشگاه-از-فعالیت‌های-ضد-اسلام-در-دانشگاه-صنعتی-شریف





Report Page