دانشگاه رایگان نیست
جواد درویشطبق یک قول مشهور از اقتصاددانان «هیچ چیز رایگان نیست». دانشگاهِ دولتیِ ایرانی هم برخلاف ظاهرش از این امر مستثنا نیست. این برای دانشجویان امروز که مهاجرت میان آنها زیاد شده و پول آزادسازی مدرک هم برایشان چندین برابر شده، ملموستر است. دانشگاه دولتی مثل هتل فولبردی است که شما چه از ناهار و شام آن استفاده کنید، چه نکنید، پای شما نوشته شده و باید هزینه آن را بپردازید. حالا که اینطور است، پیشنهاد من این است که بیایید کمی ایرانیبازی دربیاورید و تا میتوانید از امکانات مختلف دانشگاه استفاده کنید:
۱. اول از امکانات فرهنگی و رفاهی شروع میکنم. ما یکبار حساب کردیم حداکثر ۲۰ درصد دانشجویان دانشگاه شریف از بودجه فرهنگی این دانشگاه استفاده میکنند. اینها اعضای کانونها، تشکلها، انجمنها و مخاطبان اندک برنامههای آنها هستند. در صورتی که این بودجه برای همه است. این عدد برای امکانات ورزشی احتمالا کمتر هم باشد. شما وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل شوید، بهتر متوجه خواهید شد که چقدر باید بابت یک دوره آموزشی هنری، حضور در یک برنامه حرفهای کوهنوردی، استخر و سالن ورزشی هزینه کنید.
۲. دوم و مهمتر، امکانات علمی است. برای شما به عنوان یک دانشجو مسیر مشخصی برای اخذ واحد و گذراندن درسها تا زمان فارغالتحصیلی وجود دارد. در این مسیر شما از امکانات مختلف علمی رشته خودتان یعنی کلاس، اساتید، آزمایشگاه و کتابخانه استفاده میکنید. اما امکانات علمی دانشگاه بیش از این است. منظور من سَرک کشیدن در رشتههای دیگر است؛ و منظور دقیقترم، سرک کشیدن در رشتههای علوم انسانی است.
فرق مهم علوم انسانی با رشتههای دیگر این است که به همه مرتبط است. این «به همه مرتبط بودن» در دهههای مختلف در کشور ما معانی متفاوتی داشته است. اگر سالهای خسته دهه شصت را کنار بگذاریم، در دهه هفتاد علوم انسانی از جهت فراگیری آن در جامعه مهم بود. وقتی آقای خاتمی در کیهان بود و مجله کیهان فرهنگی منتشر میشد و بعد که حلقه و مجله کیان راه افتاد تا رسید به دوم خرداد ۷۶ و بعد از آن، طوری علوم انسانی در دانشگاهها فراگیر شده بود که اگر کسی درمورد «قبض و بسط تئوریک شریعت» سروش یا «لویاتان» هابز و «جامعه باز» پوپر، چیزی نمیدانست و اسم وبر و هابرماس را نشنیده بود، مثل کسی بود که امروز چیزی از BTS نشنیده بود و تیلور سویفت و جانی دپ را نمیشناخت! در شریف شکلگیری دفتر مطالعات و نشریات فکری مثل «نقطه سرخط» و اوج فعالیتهای فکری انجمن اسلامی برای همین دوره است.
دهه هشتاد کمی این جو تعدیل شد، ولی کماکان موضوعات علوم انسانی مهم بود. در این دهه علوم انسانی و موضوعات فکری، تفریحات سالمی بودند که همه کمابیش به آن مشغول بودند. در دو سال آخر این دهه هم اگرچه دیگر این تفریحات چندان سالم نبودند و خطراتی به دنبال داشتند، اما موج شدیدی به سمت گرایش به رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای فنی به وجود آمد.
اما در دهه ۹۰ تا به امروز نگرش به علوم انسانی تغییر کرد. دیگر منظورم نگرش داخلی نیست (که این موضوع جای بحث مستقل دارد)، منظورم نسبت این علوم با همان رشتههای تخصصی شما یعنی مهندسی و علوم پایه در دنیاست. با جدی شدن بحران محیط زیست و پیشرفت فناوریهای هوش مصنوعی، biology و bio پسوند یا پیشوند بسیاری از شاخهها و گرایشهای جدید رشتههای مهندسی و علوم پایه شد:
biochemistry, bioinformatic, quantum biology, ...
توسعه این رشتههای «بایودار» بعد از کرونا شدت بیشتر هم گرفت. از زمان داروین تا به امروز هر وقت موضوع «حیات» به میان میآید، به دنبال آن بحثهای مرتبط با اخلاق، جامعه، روان و انسان نیز شدت میگیرد.
دومین اتفاق این دهه مربوط به توسعه فناوریهاییست که مبتنی بر bio و nano و info و cogno هستند و به آنها فناوریهای همگرا (NBIC converging technologies) گفته میشود. ادعا شده که بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۵۰ اقتصاد کشورهای توسعهیافته با تکیه بر این فناوریها به ششمین موج پیشرفت خود دست خواهد یافت. (اینجا) این شاخههای درهمتنیده به دلیل وابستگی به علوم شناختی و علوم اطلاعات و ارتباطات، وابستگی بیشتر و واضحتری به انسان و علوم انسانی پیدا میکنند.
سومین تغییر در سالهای اخیر در رویکردهای فلسفه علم و سیاستگذاری علم و فناوری ایجاد شد. ایجاد جوامع بزرگ-مقیاس و توسعه نهادهای علمی، بیش از پیش نقش علم را در نسبت با جامعه عیان کرد. شاخه STS (علم، فناوری و جامعه) به عنوان پشتوانه نظری دانشگاههای نسل سوم و چهارم، بر وابستگی مطلق پیشرفت علم به جامعه، انسان و ارزشهای عمومی تأکید کرد.
همه اینها را گفتم برای اینکه نشان دهم در دوره ما پرداختن به علوم انسانی دیگر نه کلاس روشنفکربازی است و نه تفریح سالم، ما امروز as a student و برای پیشرفت در رشته و کار خود نیاز به علوم انسانی داریم. (همچنین As a citizen هم به آن نیاز داریم که بعدا شاید در نوشته مستقلی به آن بپردازم.) شریف برای رفع این نیاز، امکانات خوبی دارد. دانشکدههای علوم انسانی شریف کم است، ولی کیفیت آنها بالاست. علاوه بر آن، وجود دورههای فرعی و احتساب واحد اختیاری، از قوانین آموزشی خوب شریف است که در کمتر دانشگاهی وجود دارد. پس تا میتوانید از این امکانات استفاده کنید، چون هم نیاز دارید و هم از قبل برای شما فاکتور شده!