داستان ایرانی
📚
.
#تازه_های_نشر
امروز ناگهان او را دیدم. زیر چتر سیاه و توی باران. من در کافه آن طرف خیابان، کنار پنجره نشسته بودم و نمیتوانستم نگاه از او برگیرم. چندی پیش و تصادفا به واقعیت مرموزی درباره او پی برده بودم. واقعیتی که اگر خود او به آن واقف بود، شاید اینطور بیخیال زیر باران نمیایستاد.
بسته ای زیر بغل داشت و برای تاکسیهایی که از کنارش با سرعت میگذشتند دستی تکان میداد و با نگاهش عبور آنها در خیابان دنبال میکرد. از این که رازی درباره او میدانستم که خودش از آن بی اطلاع بود احساس عجیبی داشتم. اما وسوسهای به جانم دویده بود که باید این راز را به او بگویم.
نام کتاب: رقص در باران
نویسنده: حسین رسولزاده
قطع: جیبی
چاپ : اول
تعداد صفحات: 154
قیمت: 29500 تومان
#انتشارات_روزنه #نشر_روزنه
#داستان #داستان_ایرانی #داستان_کوتاه
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند