خود لیسی های گربه ها و سگ ها

خود لیسی های گربه ها و سگ ها

چگونه فروید بخوانیم، کوهن،

انگار این مدعا که میل جنسی آدمیان در بزرگ‌سالی از میل جنسی آنان در نوباوگی نشات می‌گیرد چندان که باید تکان‌دهنده و شوک‌آور نبوده که حال فروید در این قطعه‌ی برگرفته از مقاله‌ی "درباره‌ی خودشیفتگی" به اطلاع‌مان می‌رساند که میل جنسی نوباوگی هم خود از منبعی قبلی سرچشمه گرفته‌است. توصیف فروید از طفلی که در آغوش مادرش آرام گرفته به منزله‌ی نمونه‌ی نخستین و سرمشق هر رابطه‌ی عاشقانه دال بر این بود که رانه‌ی آدمی نخستین‌بار خود را در عشق طفل به مادر یا کسی که از او مراقبت می‌کند آشکار می‌سازد. اما قطعه‌ای که از "درباره‌ی خودشیفتگی" برگزیدیم تصویر را پیچیده‌تر می‌کند؛ آن‌جا که قطعه‌ی برگرفته‌ی ما از "سه مقاله درباره‌ی نظریه‌‌ی میل جنسی" می‌گوید مادر نخستین و یگانه ابژه‌ی میل طفل است. نظریه‌ی خودشیفتگی اظهار می‌دارد که پیش از ورود مادر به صحنه‌ی میلِ طفل، رقیبی در کار است- خود طفل.

(چگونه فروید بخوانیم، کوهن، نجفی، ص۱۳۲)

پ.ن: فروید دو نوع عشق را توصیف می‌کند: عشق "تکیه‌گاه جویانه" که همان تکرار عشق با والدین است و عشق "خودشیفته‌وار" که پیش از پیدایش دلبستگی به مادر ریشه در "خودشیفتگی اولیه"ی طفل دارد. یکی از مراجعانم در تداعی‌هایش می‌گفت: " گاهی در تنهایی بازوی خودم را می‌بوسم". او در رابطه‌هایش همیشه دنبال مردهایی بود که او را به شکل شیفته‌وارانه‌ای بپرستند و فقط چنین مردهایی برایش جذاب بودند. انسان‌ها در عشق معمولا به دو گروه "خودشیفته‌وار" و "تکیه‌گاه‌جویانه" تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه عشقی که همه‌ی ما تجربه می‌کنیم ترکیبی از هر دوی این‌هاست: در رابطه‌های‌مان هم در جست و جوی نسخه‌ی اصلی عشق به والدین (عشق تکیه‌گاه جویانه) هستیم و هم در پی ارضای "خودشیفتگی اولیه"، یعنی عشق خودشیفته‌وار.

بخش دوم

فروید در نخستین بند ادعا می‌کند عشق به خود یا "خودآمیزی" بر عشق به دیگری تقدم دارد. ولی نیرویی که عشق به خود را در شکل آغازینش به پیش می‌راند نه حرمت نفس، بلکه صیانت نفس است. نخستین شکل‌های کام‌جویی طفل از خویش-به ویژه مکیدن شست دست و لب‌هایش- نشان‌دهنده‌ی قسمی تسلیم ابتدایی و غیرارادی به فرمان مراقبت از خویش است: "رانه‌های جنسی در آغاز به ارضای رانه‌های اگو منضم‌اند". خودانگیزی یا تحریک نفس، از دهان تا به اندام‌های تناسلی، ابزاری است که طفل به یاری‌اش بدل به ابژه‌ی میل خویش می‌شود، یعنی همان مطلوبی که ارزشِ طلبیدن را دارد.

(چگونه فروید بخوانیم، کوهن، نجفی، ص۱۳۲)

پ.ن: نارسیسیزم (خودشیفتگی) اولیه در کودک، پیش از دلبستگی بین فرزند و والد شکل می‌گیرد. فروید معتقد است عشق "خودشیفته‌وار" به عشق "تکیه‌گاه جویانه" مقدم است. الان دارم فکر می‌کنم مثال مراجعم که بازوی خودش را در تنهایی می‌بوسید، خیلی شبیه مکیدن شست بچه‌ها یا ور‌رفتن آن‌ها با قسمت تناسلی‌شان است. فروید معتقد است این رفتارهای "اوتو-اروتیک" یا "خود-آمیزانه" ریشه در صیانت نفس دارند، نه حرمت نفس. من اولین مثالی که برای تبیین این نظر به ذهنم میرسه، خودلیسی های گربه ها و سگ هاست‌. آن‌ها برای "صیانت" نفس این رفتارها را می‌کنند و خودشان را تمیز می‌کنند و از خودشان مراقبت می‌کنند. شاید مکیدن شست در شیرخوار ارزش خود-مراقبتی نداشته باشد، ولی از دیدگاه تکاملی، و البته به عقیده‌ی فروید، در راستای رفتارهای صیانت نفس است.

Report Page