خودت را نجات بده
موسسه رحماناکوفشن طراحی و تولید محصولاتی است که تأثیر انسان روی محیط زیست را به حداقل برساند. این رویکرد معتقد است جریان مد باید خود را با پتانسیلهای محیط زیست متناسب کند و از آنها فراتر نرود.
اکوفشن این پیام را دارد که افراد برای نیازهای خود نسبت به محیط زیست اولویت قائل نباشند. بنابراین، در تعریف اکوفشن عدالت و لحاظ منابع طبیعی، انسانی جمعیت امروز و نیز آیندگان همه در کنار هم مهم است و انتظار میرود جریان مد در تمام لایههایش از ایدهپردازی و تولید تا فروش و مصرف به این امور توجه کند.
اکوفشن زیرشاخههایی دارد مثل مد پایدار، مد اخلاقی و مد آهسته. مد پایدار نوعی مد است که به اخلاق، حقوق انسانها، حیوانات، محیط زیست، حفظ منابع طبیعی، و استفاده از منابع طبیعیِ با کیفیت و بادوام اهمیت میدهد.
مد پایدار به تنوع فرهنگی احترام میگذارد، از همگنسازی فرهنگی دوری میکند و در نظر دارد تنوع پوششهای بومی حفظ شوند. به علاوه، حقوق نیروی کار در مد پایدار مهم است. مد اخلاقی معتقد است آنچه استفاده میکند نباید از شکنجه و آزار حیوانی یا انسانی به دست آید.
درحالیکه مد سریع و برندهای غیراخلاقی و بینام و نشان اکنون با سرعتی که در تولید نیاز و تقاضاسازی در پیش گرفتهاند در حال فراتر رفتن از پتانسیلهای موجود هستند، و در حالیکه دستمان به بازوهای قدرت نمیرسد اما باز میتوانیم خودمان را نجات دهیم. اگر به این چرخه عمیقتر نگاه کنیم میبینیم بردۀ آن شدهایم.
در این مدل زندگی به تفاوت برندها حساس میشویم. برندها با چند شاخص رتبهبندی میشوند مثل: رفتار سازمانی با کارمندهایشان؛ مسئولیتشان در برابر حیات وحش؛ موادی که در تولید کالاها استفاده میکنند؛ میزان آلایندگی مواد به کار رفته و مدیریت پسماند.
سبزشویی واژهای است که به دورویی انسانهای به ظاهر دوستدار محیط زیست اشاره دارد. به این صورت که با نام حمایت از محیط زیست به آن و نیز به جامعۀ انسانی صدمه میزنند.
هر چند مد پایدار و پوشاک دست دوم یکی نیستند اما هر دو قابل دفاعاند: دست دوم ضرورتاً پایدار نیست. باید دید در هر موقعیت کدام انتخاب بهتر است. انتخاب پایدار را باید در بستر واقعیاش دید و تصمیم گرفت. به چرخه انداختن لباسهای دست دوم متناسب با وضعیت جامعۀ ایران امری ممکن است.
در جامعۀ امروز همۀ گروههای جامعه نمیتوانند «مد آهسته» را انتخاب کنند چون مد آهسته از مواد باکیفیت و گران استفاده میکند و سرعت تولیدش خیلی پایین است و خروجیاش گرانتر. اگر گروههای بسیار محروم را کنار بگذاریم، با افرادی روبهرو هستیم که الزاماً از طبقات پایین نیستند اما وسعشان هم نمیرسد مد آهسته بخرند. مرجع رفع نیاز این گروه میتواند لباسهای در چرخه باشد که قیمتگذاریشان هم بر اساس اصول پایداری است. به این لباسها pre-loved هم میگویند؛ یعنی پوشاکی که قبلاً متعلق به کسی بوده و دوستش داشته اما الان از آن استفاده نمیکند. طوری باید سیاستگذاری کرد که این نوع لباسها در چرخۀ استفادۀ اقشار پایین تا متوسط جامعه قرار گیرند.
برخی به جریانافتادن لباسهای دست دوم را در منافات با حفظ عزت نفس افراد میدانند که من موافقش نیستم، زیرا این طرز فکر غلطی است. کما اینکه در خارج از ایران بسیاری از کارمندان و آنهایی که درآمد کافی دارند اما این درآمد را جاهای دیگر سرمایهگذاری میکنند، تصمیم میگیرند پوشاکشان را از دست دومها تأمین کنند. مسئلۀ آنها نه فقر که اولویتبندی در خرجکردن است.
به نظرم جا دارد رفتار مصرفکنندگان خصوصاً طی دهه اخیر بررسی شود و پیامدهای تمایل به همگنسازی فرهنگی که از بالا ترویج داده میشود تحلیل و نقد شود. همگنسازی فرهنگی برای اقتصاد منفعت دارد. خیلی سخت است که بخواهیم به جامعهای که آدمهایش با هم تفاوت دارند، در مقایسه با جامعهای که در آن همه شبیه هم هستند، چیزی بفروشیم. به همین علت است که کاپیتالیسم به همگنسازی فرهنگی اعتقاد دارد.
سرمایهداری وجوه بسیار مثبتی دارد، مانند اینکه آدمها به سطح رضایتبخشی از زندگی برسند، اما معایبی هم داشته است، مثل همین از بین رفتن تنوع فرهنگی. اینکه روی این مسایل کار کنیم و سعی کنیم به این پرسش پاسخ دهیم که چطور میتوان تنوع فرهنگی را حفظ کرد، مد پایدار و علوم انسانی را به هم گره میزنند. بسیار اهمیت دارد که مطالعات جامعهشناسانه کنار مد پایدار قرار بگیرند. مثلاً در آلمان رشتهای به نام «مدیریت مصرف» هست و خیلی دقیق روی الگوها و رفتارهای مصرفی کار میکنند. عمیقاً باور دارم ما هر آنچه میخوریم و میپوشیم و میشنویم هستیم. بسیار لازم است که رفتارهای مصرفی بهدقت مطالعه شوند.
بخشی از گفتوگوی هایا با بهار خلیلیفرد _فعال حوزۀ مد پایدار_ را خواندید.
موسسه رحمان