حوا

در کتاب پیدایش که روایت آفرینش را بازگو میکند ، حوا نخستین کسی است که از شیطان تبعیت می کند ، نخستین کسی که آن شعله ی درخشان را بر پا می کند ، شعله ای که به آتش شیطان پرستی منجر میشود ، اگر این کتاب از جانب خالق هستی یعنی شیطان فرستاده شده است ، پس می بایست خالق ما در این کتاب رموزی و حقایقی را آشکار کند که شاید فرد در برداشت اول درک نکند .

این کلام حقیقی اوست : 

Eritis sicut dii 

شما مانند خدایان خواهید بود .

یا کامل تر آن : 

Eritis sicut dii scientes bonum et malum 

شما مانند خدایان خواهید بود که خیر و شر را می شناسید .

این کلامی بود که حوا را به خوردن میوه ممنوعه و نافرمانی از خدا تشویق کرد . در ابتدا فرمان شیطان و تعیین هدف او برای انسان را می بینیم ، شیطان می گوید شما باید مانند خدایان شوید ، پس هدف از خلقت ما مشخص شد ، سپس راه آن را مشخص میکند ، با شناخت خیر و شر ، و این شناخت با میوه ممنوعه ممکن میشود که همان نافرمانی از خداست .

اگر شیطان دین را ( یعنی شر را ) خلق نمی کرد و به میان انسان ها نمی فرستاد چگونه انسان می توانست خیر را درک کند ؟ بدون تاریکی چطور می توان نور را درک کرد ؟ اما در همین حال در میان این آیات و کلمات رموزی پنهان قرار داد تا افراد اصلح نوع انسان حقیقت را درک کنند . 

کتاب پیدایش کتابی ابراهیمی است که مورد تایید مسیحیت ، یهودیت و بخشی از آن نیز مورد تایید اسلام است ، اما اگر دقیق تر و عمیق تر به آن بنگریم کتابی کاملا شیطانی خواهد بود ، در این آیات و روایات کاملا حق با شیطان است ، او در واقع حوا را فریب نمی دهد ، دروغ نمی گوید بلکه کاملا صادقانه او را تکامل می بخشد ، حوا با خوردن آن میوه و نافرمانی از خدا ، خیر و شر را می شناسد ، حتی خدا در آیات بعدی تایید می کند که آن ها شبیه ما خواهند شد به همین علت فرشتگانی را برای محافظت از درخت بهشتی دیگری که جاودانی می بخشد قرار می دهد تا انسان با خوردن از آن و جاودانه شدن این تکامل را به اوج نرساند . 

خدای ابراهیمی در این روایات کاملا ترسیده و هراسان است ، او به سرعت انسان را از خود دور می کند ، او را تبعید می کند و جاودانگی را از او می گیرد ( آدم و حوا در بهشت جاودانه بودند ) .

اما شیطان چرا از جاودانه شدن انسان هراسان نیست ؟ 

چرا شیطان از خداگونه شدن او هراسان نیست , اما خدای ابراهیمی هست ؟ 

شیطان هراسان نیست چرا که انسان با خداگونه شدن خطری برای او ایجاد نمی کند ، اما چرا ؟ 

زمانی چیزی یا کسی برای شما خطری ایجاد نمی کند که قدرت آسیب نداشته باشد پس شما هم نگران نخواهید بود ، شیطان از آن جا که خالق جهان هستی است از خداگونه شدن انسان هراسان نیست چرا که هدف او از خلقت انسان همین است . 

او قدرت برتر است چرا هراسان باشد ؟ 

شیطان با این روایت ، خالقیت خود را در کتاب پیدایش آشکار می کند ، او با این روایت غیر مستقیم می گوید که ای انسان من خالق تو هستم . 

شیطان با این روایت رموزی دیگر را آشکار می کند ، حوا ( و بطور کلی زن ) به لحاظ ماهیت وجودی با آدم متفاوت است و به نوع متفاوتی خلق شده است ، اگر به تاریخ معاصر نگاه کنیم ، بزرگترین و مهم ترین تسخیرشدگی شیطانی مربوط به دختران جوان می باشد ، نام حوا ( به معنای زندگی ) نزدیک به کلمه آرامی Haiva به معنای مار است ، حوا به معنای واقعی کلمه همان دروازه شیطان بود ، او تجسم خود شیطان در آفرینش می باشد .

شاید زن در ظاهر به لحاظ فیزیکی ضعیف تر باشد ، اما در او قدرتیست که در مرد نیست ، در روایت آفرینش آدم از خاک آفریده شد ، اما حوا از استخوان ، چرا اغوا شدن برای مرد آسان است اما برای زن نه ؟ اگر به زمین آب بپاشی فورا جذب می‌شود ، اما استخوان به سادگی در اب غرق نمی شود .

از طرف دیگر اگر به روایت آفرینش نگاه کنیم ، هر آفریده خداوند نسبت به آفریده قبلی برتر است ، حیات پس از اشیاء آفریده شد ، انسان پس از حیوانات ، و زن پس از مرد ، حوا آخرین آفریده بود .

همچنین روایت آدم و حوا ، تاکید خالق بر دگرجنس گرایی را آشکار می کند و همجنس‌گرایی را به رسمیت نمی شناسد .

قصد ما این نیست که زن امروزی را برتر از مرد بدانیم ، اما زنان به علت آفرینش خاص خود می توانند ارتباط قوی تری با خالق برقرار کنند نسبت به مردان و حتی کالبدی باشند برای حضور او ، به همین علت است که آن کلام معروف لاتین را تکرار می کنیم : 

amor si vincitur , diabolus vincitur 

اگر عشق شکست بخورد ، شیطان شکست خورده است .

اما چرا میوه ممنوعه ؟ خوردن از میوه به معنای آمیختگی بشر به شر است ، شیطان با این روایت برای ما آشکار می کند که طبیعت انسان آمیخته به شر است و به همین علت ما در مسیحیت از گناه ارثی بحث میکنیم و تمام نسل بشر از بهشت تبعید شدند با وجود آنکه فرزندان آدم و حوا از میوه ممنوعه نخوردند ، وجود شر در ماهیت انسان ، نحوه خاص آفرینش خالق است .