جنگ چهره زنانه ندارد

جنگ چهره زنانه ندارد

نگین خسروانی‌نژاد

بررسی مشکلات زنان جانباز در دفتر انجمن اسلامی

روی ویلچر می‌نشیند. ظاهر ساده و آراسته‌ای دارد. می‌گوید چهل‌ساله است ولی کمتر به نظر می‌آید. خوش‌صحبت است و اعتماد به نفس دارد. وقتی هفت‌ساله بود، یک هواپیمای عراقی خانه‌اش را، عروسک‌هایش را، خواهرش را، برادرش را و توانایی حرکتش را از او گرفت. سی سال از جنگ گذشته‌است. این روزها نقاشی می‌کشد، شعر می‌گوید، سفر می‌کند و با مدرک دکترای کشاورزی در یک شرکت خصوصی کار می‌کند. دکتر نسیم چنگایی، شنبه هفته گذشته در اتاق انجمن اسلامی، مهمان دانشگاه ما بود.

«برای یک معلول نخاعی، راه نرفتن کمترین مشکل است. من با مشکلات کلیه و ریه، رژیم‌های سخت غذایی، اختلالات خواب و ... مواجه هستم. واکنش هر فردی به درد متفاوت است و واکنش من لرزش و عرق شدید است. سونداژ باعث ایجاد عفونت‌های مختلف می‌شود. بدن من دیگر به آنتی‌بیوتیک‌ها مقاوم شده و اگر باز هم عفونت بگیرم، آنتی‌بیوتیکی نیست که بدنم به آن جواب بدهد. عمر ما حدود بیست سال از بقیه افراد کمتر است.» این‌ها مشکلات طبیعی و غیر قابل اجتناب هزاران جانباز است. ولی نسیم چنگایی فکر می‌کند که بنیاد ایثارگران می‌تواند کاری کند که آن‌ها رنج کمتری را متحمل شوند. او که سه ماه پیش مادرش را از دست داده‌است، می‌گوید: «الان پدر من کارهایم را انجام می‌دهد. چون پرستاری که استخدام کردم، هم دزد بود و هم باعث شد بدنم عفونت کند. چرا بنیاد نباید یک آسایشگاه داشته باشد که خانم‌های جانباز بتوانند از آن استفاده کند؟ چرا نباید نیروهای متخصص به ما بدهد؟ ما رها شده‌ایم. درست است که به ما حقوق می‌دهند ولی مخارج زندگی ما بسیار بالاست. وسیله‌های بهداشتی پرمصرف، هزینه‌های بالای رفت‌وآمد و داروهای گران خارجی که بیمه تقبل نمی‌کند بر عهده خودمان است. حق پرستاری که ما داده می‌شود نیز اصلا کافی نیست. به ما فقط یک حقوق و یک دفترچه بیمه داده‌اند و سال‌هاست که در جامعه می‌گویند به ایثارگران خیلی رسیدگی می‌شود. من دنبال پول فراوان نیستم. اگر به من بگویند کل تهران برای من است، چه فایده‌ای برایم دارد وقتی آرزویم فقط 9 ساعت خواب پیوسته است؟»

او اعتقاد دارد مشکلات برای خانم‌های جانباز، بسیار بیشتر از آقایان است: «من تحصیل کرده هستم و سال‌ها در دانشگاه تدریس کرده‌ام ولی بیشتر خانم‌های جانباز بر خلاف من خجالت می‌کشند در جامعه حضور داشته باشند. در آن زمان، مردم را تشویق می‌کردند که با آقایان جانباز ازدواج کنند. با فرهنگ‌سازی مناسب افراد زیادی این کار را انجام دادند ولی برای خانم‌های جانباز چنین عملی انجام نشد. سی تا خانم جانباز نخاعی در کل ایران هستند. من یک مدت نماینده انجمن جانبازان نخاعی بوده‌ام و همه آن‌ها را می‌شناسم. بنیاد تا حالا برای این افراد چه کرده‌است؟ تقریبا می‌توانم بگویم هیچ چیز. زمانی که آقای دهقان رئیس بنیاد شهید بود، برای خانم‌های قطع نخاعی هرسال یک اردو می‌گذاشتند. این کار سه سال انجام شد و به مشهد و شیراز رفتیم. بسیاری از آن خانم‌ها از شهرها و روستاهای کوچک می‌آمدند و این اردوها باعث تغییر بزرگی در روحیه‌شان می‌شد ولی الان دیگر بنیاد حاضر نیست برای سی نفر جانباز با سی تا همراه، سالی یک اردو تدارک ببیند. زنان جانباز احساس بی‌کسی می‌کنند چون پدر و مادر اکثرشان هم فوت کرده‌اند. هیچ کسی به جز هم‌دردهای ما نمی‌تواند درکمان کند.»

دکتر چنگایی نسبت به سیاست‌های کلی مسئولین بنیاد انتقاداتی داشت. او گفت: «کسی که چنین پست و مقامی می‌گیرد، باید بتواند درد ما را بفهمد یا حداقل از کسی که می‌فهمد مشاوره بگیرد. وقتی جوان بودم، به من گفتند که به حوزه برو تا در آینده به تو مقام بدهیم. من آدم پاچه‌خواری نیستم. از سیاست هم خوشم نمی‌آید چون آدم‌ها را به سمت دروغ می‌کشاند. به خاطر همین نمی‌خواهم خودم پست و مقامی بگیرم. فقط می‌خواهم مشکلات آدم‌های شبیه من حل شود. مهم نیست چه کسی این مسائل را حل کند، مهم این است که حل بشود. البته فکر نمی‌کنم دیگر عمر ما برسد که حل شدنشان را ببینیم. فقط آرزو می‌کنم که دیگر جنگ نشود، جنگ خیلی بد است، قربانی بودن در جنگ خیلی بد است. این که در هفت سالگی به تو بگویند باید روی ویلچر بنشینی خیلی بد است. درست است که شهدا خیلی ایثار کردند، دستشان درد نکند ولی من که هرروز دارم زجر می‌کشم چه؟ باور کنید من هم خیلی راضی‌تر بودم اگر شهید شده بودم. در کشورهای دیگر، هنوز دارند به کسانی که در جنگ‌های جهانی آسیب دیدند، رسیدگی می‌کنند. در کشور ما اکثر خدمات به جای جانبازان، به بستگان شهیدان اعطا می‌شود. این آزاردهنده است که در مملکتی زندگی کنی که این همه شعارهای دروغ می‌دهند و وقتی مطالبه‌ات را می‌گویی، برچسب زیاده‌خواه به تو می‌زنند.»

مهدی ایزدی، معاون حقوقی و امور مجلس بنیاد شهید و امور ایثارگران به نمایندگی از بنیاد در این جلسه حضور داشت. او در پاسخ به مشکلاتی که نسیم چنگایی مطرح کرده بود، گفت: «وقتی یک فرد سالم دچار سانحه می‌شود، اولین نیاز او درمان اورژانسی است: این که حیات فرد را احیا کنند و نگذارند آسیب بیشتر شود. سپس اگر فرد بخشی از توانمندی‌اش را از دست داده باشد، باید به آسایشگاه برود تا با شیوه جدید زندگی‌اش آشنا شود. بعد از مدتی فرد به زندگی عادی در جامعه برمی‌گردد و دیگر لازم نیست در آسایشگاه بماند. اگر او نتواند از خودش مراقبت کند، باید به مرکز نگهداری برود که با آسایشگاه متفاوت است. هر فردی در آسایشگاه، ماهیانه هزینه‌ای بالغ بر بیست میلیون تومان خرج دارد. به عقیده ما جانبازان مرد هم نباید در آسایشگاه بمانند. بعضی از افرادی که مجروح شدند و دوران نقاهتشان را در آسایشگاه طی کردند، در آن ماندند و ما دیگر نمی‌توانیم آن‌ها را بیرون کنیم. فلسفه پرداخت حق پرستاری به جانبازان این است که خودشان به مراکز نگهداری خصوصی بروند و پرستار بگیرند. من نمی‌دانم مرکز نگهداری را کجا می‌توانند پیدا کنند. باید از آقای دکتر عباسپور، معاونت بهداشت و درمان بنیاد سوال کنید. ما آن‌ها را بیمه کردیم که به هر بیمارستان خصوصی و دولتی که می‌خواهند بروند. این که ایشان نمی‌توانند پرستار متخصص پیدا کنند، دیگر مشکل بنیاد نیست.»

او درباره تفاوت بین امکانات خانم‌ها و آقایان جانباز گفت: «در تهران حدود پنج خانم و 580 آقای جانباز نخاعی وجود دارد. پس نمی‌توانیم به نیازهای خانم‌ها به اندازه آقایان اهمیت بدهیم. البته ما در دادن حق پرستاری بین خانم‌ها و آقایان تفاوتی قائل نیستیم و به نسبت میزان معلولیت امتیازدهی می‌کنیم. ولی مبلغ حقوق مردان به این دلیل که سرپرست خانوار هستند، بیشتر است. درباره تشویق مردان برای ازدواج با خانم‌های جانباز یک ایده داشتیم که همسران زنان جانباز را از خدمت معاف کنیم ولی ممکن است افرادی برای معافیت با این خانم‌ها ازدواج کنند و پس از مدتی آن‌ها را طلاق بدهند. پس این ایده عملی نشد.»

سوالات دانشجویان از آقای ایزدی، بیشتر درباره مسائل رفاهی بود. او اصرار داشت که در مقابل بسیاری از این مطالبات پاسخگو نیست و آقای عباسپور باید دعوت می‌شد. در انتهای جلسه نیز گفت: «ما سی سال است که داریم به جانبازان خدمت می‌دهیم. فکر نکنید ما در این سی سال بیکار نشسته‌ایم و شما باید به ما دستور بدهید. ما امسال سه هزار میلیارد تومان برای مسائل درمانی جانبازان خرج کرده‌ایم. درست است که بخشی این هزینه‌ها برای خانواده‌های شهیدان و خانواده‌های جانبازان پنج درصد بوده‌است ولی جانبازان هفتاد درصد مثل خانم چنگایی هم شامل آن می‌شوند. ما نمی‌گوییم همه کارهایی که بنیاد انجام می‌دهد عالی است ولی در حد توانمان به آن‌ها خدمت کرده‌ایم. شما هم به جای این که به مشکلات بپردازید، نکات مثبت را ببینید.»


Report Page