جستاری در علل ماندگاری منصفی

جستاری در علل ماندگاری منصفی

بنیامین انصاری نسب


در اینجا قصد داریم به بررسی آنچه که تا به حال از منصفی گفته و نوشته شده است از منظر جامعه شناسی بپردازیم و به این سوال پاسخ دهیم که علل ماندگاری منصفی چیست؟ منصفی فعالیت‌های زیادی در زمینه مختلف فرهنگی مانند بازیگری، فیلمنامه نویسی، سرودن شعر و… داشته است اما به نظر نگارنده آنچه که منصفی را در اذهان توده مردم ماندگار کرده هیچ یک از اینها نیست، بلکه ترانه‌های او است! این موضوع به هیچ وجه به منزله قیاس ترتیبی و ارزشی بین کارهای او نیست. بلکه به خاطر جنس ترانه است، که بواسطه آهنگین بودن و ریتم های دلنشین ورد زبان هر فرد از طبقات اجتماعی گوناگون می باشد.

مفهوم پیکربندی از نظر نوربرت الیاس این است که جامعه، پیکربندی شبکه‌ای از وابستگی‌های متقابل میان افراد است. بنابراین، نه جامعه واقعیتی قائم به ذات است و نه فرد را می‌توان از زنجیرهای وابستگی متقابلی که در آنها درگیر است، جداکرد و وابستگی دوجانبه‌ای بین فرد و جامعه وجود دارد.(پوگام،۷۳:۱۳۹۳) از این چشم‌انداز، سه ویژگی یا شرایط را می‌توان برای پیکربندی ماندگاری منصفی در نظر گرفت:

الف) اجتماعی و فرهنگی ب) شخصیتی ج) محتوایی‌ ترانه‌ها.

‌‌

الف) شرایط اجتماعی و فرهنگی

وقتی شرایط اجتماعی و فرهنگی که منصفی در آن رشد اجتماعی کرد را بررسی کنیم یعنی دهه ۴۰خورشیدی مصادف است با اوج شکوفایی ادبی و فرهنگی ایران؛ از آن‌جایی‌که دهه ۱۳۴۰ خورشیدی مقارن بود با دهه ۱۹۶۰ میلادی، یعنی دهه‌ی رادیکالیسم و مبارزات کارگری و دانش‌جویی در اروپای غربی و جنبش ضد جنگ ویتنام در آمریکا، آن‌چه به عنوان «فرهنگ مخالف‌خوان» در کشورهای پیش‌رفته‌ی صنعتی شکل گرفته بود به نوعی در فضای فرهنگی ایران نیز تاثیر گذاشت. با این‌که تنوع فرهنگی از مشخصه‌های بارز فرهنگ دهه‌ی ۱۳۴۰ بود و این شاید مهم‌ترین دلیل آن پیش‌رفت‌ها و نوآوری‌ها بود. این گفتمان ضد غربی، هم از خاست‌گاه بازگشت به سنت‌های ملی و اجدادی نشات می‌گرفت، هم از مواضع گروه‌های سیاسی آوانگارد و تندرو. بارزترین نماد این ضدیت نیز در رساله «غرب‌زدگی» «آل احمد» مشهود است که یکی از آثار مهم این دوره بود. این گرایش در آثار ادبی و گزارش‌های انتقادی و نقد این دوره نیز دیده می‌شود. نوشته‌های «علی شریعتی» و شعر و ادبیات چریکی اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه۱۳۵۰ آکنده از این مضمون است. آشنایی و مراوده با شاعران مطرح آن دوره مانند: سیروس طاهباز واحمد شاملو تاثیر به‌سزایی در شعرهای منصفی داشت. همچنین وقایعی فرهنگی مانند آزاد شدن خواندن شعر نو از رادیو در سال ۱۳۴۲، تشکیل کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ و اوج‌گیری جنبش چریکی در سال ۱۳۴۹، اصلاحات ارضی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲خورشیدی، همچنین تحول چشم‌گیر و یا به عبارتی موج نو سینمای ایران نیز مربوط به همین دوران، آثاری مانند «قیصر» و «گاو» یادآور سینمای این دهه است و نیز آثار «سهراب شهید ثالث» و دیگران. در مجموع می‌توان گفت تمام سینماگران بزرگ ایران که پرورده‌ی دهه ۱۳۴۰ بوده‌اند از جمله وقایعی هستند که بر سیر کلی حرکت فرهنگی ایران و البته تحولات و شکل‌گیری ایدئولوژی فرهنگی ابراهیم منصفی تاثیرگذار بودند.

‌‌

ب) ویژگی شخصیتی

درگذشته بندرعباس مهاجران هندی و پاکستانی بسیاری را در خود داشت. به گفته مادرش منصفی هروقت محتاجی می‌دید هرچه داشت را با آنها تقسیم می‌کرد، و غریبه و آشنا یا بومی و غیر بومی برایش یکسان بود، حتی اگرکسی بود که جایی نداشت او را در اتاق خود جای می‌داد و هرچه بود را باهم می خوردند!

درِ خانه او همیشه برروی همگان باز بود و معمولا همیشه عده‌ای در کنار او بودند وکمتر زمانی را می‌شد یافت که او را تنها بیابید. از دیگر ویژگی‌ها شخصیتی او گفتار و لحن عامیانه توده مردم بود که می‌توانست از پسر هفت ساله تا پیرمرد صدساله را مجذوب خود کند و با خود همراه و هم دل سازد. منصفی صدای خوش‌الحان خود را از پدر بزرگش که دارای صدای بسیار خوبی بود به ارث می برد. و با مطالعه و آگاهی از فرهنگ‌های دیگر ملل و همچنین به روز بودن از آلبوم‌های جدید گروه‌های موسیقی و استفاده از آهنگ و کلام بومی بندری بر روی چندترانه مشهور نشانه هم گام بودن او با موسیقی جهان است. ترانه‌های زیر دلیل همین مدعاست:

گل داوودی:آهنگ کوبایی«مالاگینیا» با اجرای لوئیس آلبرتو

هرشو: ترانه مهتاب از ویگن

یادمن: ترانه جمعه با اجرای فرهاد

شلال شلال: ترانه ای ارمنی

گپ شو: از البوم زنده بادشیلی-آمریکای لاتین گروه کی‌لاه‌پایون

مم ما: شارل آزناوور فرانسوی

خاطره: یکی از کارهای برامس

شوآهنگ: آتاهوالپا

هوای تازه: فلامینگوی اسپانیایی

‌‌

ج) ویژگی محتوایی ترانه‌ها

ترانه‌های منصفی با مضمون‌های که برای طبقه پایین و طبقه متوسط جامعه قابل لمس بود ارتباط بسیارخوبی برقرار می‌کرد. نواختن ساده ترانه‌ها با استفاده درست از چند آکورد ساده اما دلنشین راه را به قلب توده مردم باز کرد، ترانه‌ها به دلیل آهنگین بودن حفظ کردن آنها را آسان‌تر کرده و همواره روی لبان مردم زمزمه می شد.

از دیگر ویژگی محتوایی ترانه‌ها می‌توان به مضمون عشق اشاره کرد. عشق گذشته یا عشق اول همیشه در زندگی افراد وجود داشته و خاطره آن احساس نشاط و شور جوانی را به آنها یادآوری می‌کند. در هرمزگان یا دقیق‌تر بندرعباس در دهه‌های گذشته۱۳۲۰ الی ۱۳۵۰ خورشیدی به لحاظ نوع ارتباط بین مردم و به خصوص دختر و پسر در مدارس و محافل فرهنگی و فضای بازی که درآن زمان وجود داشته است، ارتباط بین دو جنس مخالف و ابراز احساسات نیز بطور طبیعی زودتر بوجود می‌آمده است، به عبارتی عشق اول یا عاشقیت را یک نوجوان از نظر نوع ارتباط بین فردی زودتر از نوجوان و جوان امروز تجربه می‌کرده است(به جزءارتباط در فضای مجازی امروز).

عشق پاک و زن اثیری همواره در ادبیات ما مورد پذیرش بوده و علاقه‌مندان بسیاری داشته است، بنابراین آرزوی یک عشق افسانه‌ای و بدور از زر و زور همچنان می‌تواند آمال جوانی باشد که در دنیای امروز همه چیز را اول محاسبه می‌کنند تا ارزش مادی آنرا بیابند و بعد عشق و دوست داشتن در مراحل بعدی قرار می‌گیرد.

وقتی پای عشق به جنس مخالف در میان باشد یکسری ویژگی‌های مشترک بین تمامی اقوام وجود دارد که از گذشته در ادبیات ایران زمین وجود داشته و دارد و یادآوری آن به انواع مختلف گرچه اغلب به هجران و فراق انجامیده است اما همواره مخاطب ایرانی شنونده آن بوده است. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از: دوری و هجران(هجران می تواند به صورت ازدواج معشوق، از دست رفتن او و عدم دستیابی به وصال به هرصورتی را شامل می شود)، غم فراق، کم محلی معشوق، عدم امکان دستیابی به آن به خاطر فاصله طبقه اجتماعی، عدم تمکن و استقلال مالی، عشق‌های یک سویه و بسیاری دیگر که می‌تواند برای هریک از دوطرف یعنی عاشق و معشوق رخ بدهد.

با توجه به انواع گوناگون بیان احساسات در مورد عشق به زن در ادبیات شفاهی که ترانه محلی یا بومی سرودها بخشی از آن محسوب می شوند، شنیدن آن برای هر نسلی جذاب و جالب است بخصوص اگر در سنی باشد که بخشی از آن را تجربه کرده باشد. از آنجایی که فرد در زندگی خود حداقل یکبار عاشق شده(چه به آن عشق رسیده باشد و یا خیر) شنیدن و روایت عشق‌های دیگران و بیان دردها و مشکلات آن باعث ایجاد تعامل بین آنها می شود که می‌توان از آن به عنوان گفتمان مشترک نام برد. این گفتمان مشترک افراد را به یکدیگر نزدیکتر می‌کند و در واقع به یک زبان مشترک می رساند. وقتی که زبان عشق به گفتمان مشترک افراد تبدیل شد به سرعت می‌تواند گسترش یافته و همه‌گیر شود این گفتمان مشترک برای آنهایی که دستی به قلم دارند می‌تواند جریانی باشد که به آن می‌افزایند و کسانی که اهل قلم نیستند ولی این زبان مشترک را می شناسند، می‌توانند ازآن بهره‌مند شوند و در این ویژگی احساسی خود را شریک بدانند. هنگامی که عشق را با عشق مبادله می‌کنیم، انرژی درونی‌ای را رها می‌سازیم، این رهاسازی انرژیک، احساسی را در درون فرد بوجود می آورد که پیش از این وجود نداشته است و صرفا اجازه یافتن برای سهیم شدن هر یک از افراد در این احساس خودش امتیاز محسوب می‌گردد. بنابراین تعامل احساسی بین افراد همان اندازه سازنده و همان اندازه خلق کننده ارزش ها است و این باعث ایجاد همبستگی بین افراد یک جامعه می‌شود که مهمترین ویژگی فرهنگی ترانه محلی به شمار می آید.(انصاری نسب،۴۷۷:۱۳۹۵)

برآورد:

منصفی به عنوان یک انسان تنها از طریق وابستگی‌های متقابل خود با دیگران، بعنوان بخشی از شبکه‌های روابط اجتماعی قابل شناخت هست، نه از طریق تلقی‌آنها به عنوان موجودی که با یک هویت خودمختار با یکدیگر در کنش متقابل قرار می گیرند و یا با چیزی به نام جامعه ارتباط می‌یابد، الیاس می‌گوید ما ذاتا اجتماعی هستیم و تنها از طریق روابط خود با دیگران، موجودیت می یابیم و ساختار شاکله یا طبیعت ثانوی خود را گسترش می دهیم. فرد برای ابراز از ساده‌ترین کنش‌ها تا پیچیده‌ترین آنها به کارکردهای اجتماعی و پاسخ به نیازهای جامعه وابسته است. فرد فرهنگی هر چه بیشتر کنش‌هایش را با نیازهای جامعه هماهنگ سازد شبکه کنش‌ها نیز به شکل دقیقی سازمان‌دهی شده به این کنش‌ها پاسخ می‌دهد که این فرایند هماهنگ‌سازی در طول زمان و به صورت ناآگاهانه و در فرایند گسترش تمدن یک جامعه ساخته می‌شود. بدین ترتیب پیکربندی منصفی از سه ویژگی اجتماعی- فرهنگی، شخصیتی و محتوایی ترانه‌ها شکل می‌گیرد. واقعیت این است که منصفی، فرهنگ‌ها و جامعه، در شبکه‌های تودرتوی پیچیده، پیوسته تغییر یابنده و تدریجا شکل گیرنده‌ای از وابستگی‌های متقابل، به هم متصل‌اند، که هر یک از این ویژگی ها بطور مستقیم یا غیرمستقیم به جزیی از آثار او تبدیل شده‌اند.

منابع:

انصاری‌نسب، بنیامین(۱۳۹۵) ردپای عشق در پس کوچه‌های شهر، در فرهنگ مردم هرمزگان تالیف سهراب سعیدی، انتشارات دارالتفسیر.

پوگام، سرژ(۱۳۹۳)۱۰۰واژه کلیدی جامعه شناسی، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، انتشارات فرهنگ معاصر.

Report Page